گرداب- تویی که در این چند روز انتخابات را تحریم کردی و نوشتی کدام رأی؟ کدام حق و مگر رأی ما دیده میشود؟
تویی که در روز انتخابات به استهزاء مردمان کشورمان نشستی و با هزار کنایه بالاخره ثابت کردی اینها عوامند و احیانا گوسفند و ما که خیلی با فرهنگ و فرنگ رفتهایم، خیلی بهتر میفهمیم.
بله با توام عزیز!
لطفا کمی سرت را از این دنیای عجیب و غریب فیسبوک بیاور بیرون! نه! کمی بیشتر!
اگر روز انتخابات فقط کمی سرت را از این فیسبوکت که فرندزهایش شدهاند امام و پیغمبرت و پستهایش همچون آیات قرآن، بیرون میآوردی میدیدی که ملت چگونه در صفهای طویل ایستادهاند تا رای دهند.
اگر کمی هم همت می کردی میتوانستم دستت را بگیرم، از خلخال تا قصرشیرین و مسجدسلیمان تا بوشهر و زابل تا بندرترکمن و چهارگوشه کشور ببرم تا ببینی چه حرارتی درانتخابات بود.
چه کنم که فیسبوک را همه ایران میبینی! نمیدانی در اغلب شهرهای ما و از چندماه پیش کاندیداها تکتک خانهها را سر زدهاند و با هر روشی که شده اسم خود را پای برگه رای مردم چسباندهاند. کاش میشد سیل مردم شهرهای کوچک و بزرگ را در تجمعات تبلغاتی می دیدی... ولی حیف که ندیدی و شاید نخواستی ببینی!
این فیسبوک جماعت ایرانی در این ایام دقیقا شده بودند مثل استادیومی که ۲۲ نفر وسط میدان می دوند؛ با هم در خوار و ذلیل و حقیر و پست نمایاندن خود مسابقه می دهند و چندهزارنفری هم هوارکنان تشویق میکنند و شیر سماور و ….
و عجیبتر آنکه خیال می کنند این استادیوم یعنی همه ایران!
نمیدانم چرا یاد همشهری سادهدلمان افتادم که با دیدن ۵۰هزار نفر تماشاگر در ورزشگاه تبریز میگفت: آقا بعد از رئال مادرید فقط تراختور بیشترین طرفدار را دارد! اما این همشهری ما که ادعای تحصیل و فرنگ و هزار آخ واوف را که نداشت… داشت؟