عشق پرسید: چیست که تو را از دیار مألوف و خانه امن بیرون کشانده و در کوه و بیابان در زیر تازیانه سرما و گرما در دامن رنج و خطر افکنده است؟ درنگ نکردم و برخاستم و در هیاهوی نبرد و در میان غرش سلاحها به دامن عشق درآویختم...
کد خبر: ۵۰۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۱/۲۰