عشق پرسید: چیست که تو را از دیار مألوف و خانه امن بیرون کشانده و در کوه و بیابان در زیر تازیانه سرما و گرما در دامن رنج و خطر افکنده است؟ درنگ نکردم و برخاستم و در هیاهوی نبرد و در میان غرش سلاحها به دامن عشق درآویختم...
کد خبر: ۵۰۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۱/۲۰
«بعضی هاتون خیلی خوب دارید رشد می کنید، ما حسودیمون می شه؛ بعضی وقتا غبطه می خوریم که چه طور دارید می تازید. شیطان از شماها قطع امید کرده، می گه من دیگه با شماها کاری ندارم چون حریف شماها نیستم مژده باد بر شما، ناامیدش کردید بریده از شما، شما نبریدیدا، اون بریده از شما!...»
کد خبر: ۴۹۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۱/۱۸