در انتخابات به هر كس كه ضدآمریكایی باشد، رأی می‌دهیم

تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱۳۹۰

لس‌آنجلس تایمز به نقل از خبرنگار خود گفت که مردم ایران در روز انتخابات گفته‌اند ما در این انتخابات به هر كس كه ضدآمریكایی باشد، رأی می‌دهیم.

گرداب- گفت‌وگو با "حسن عابدینی"، مدرس دانشگاه و كارشناس رسانه درباره انتخابات 12 اسفند.

برخی تحلیل‌های داخلی و خارجی این بود كه پس از ماجرای انتخابات 1388 صدماتی به كیفیت و كمیت مشاركت مردم وارد شده است و لذا نتیجه می‌گرفتند كه نظام در انتخابات پیش رو دیگر حلاوت مشاركت حداكثری را نخواهد چشید. اما نتیجه‌ انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی نادرستی این تحلیل‌ها را نشان داد. این مسئله را از زاویه‌ تحلیل‌های رسانه‌های داخلی و خارجی چگونه ارزیابی می‌كنید؟
در ماجرای فتنه‌ی 88 بالاخره به برخی از ساختارهای نظام خدشه وارد شد. بر اثر توطئه‌ هماهنگی كه هم فتنه‌گران و هم دشمنان ملت ایران آن را سازماندهی كردند، كشور حداقل 8 ماه دچار بحرانی شد كه می‌توانست هر حكومتی را سرنگون كند. همان‌طور كه همین ابزارها حكومت‌های اوكراین و گرجستان را سرنگون كرد. اما در آن ایام و در حالی كه خیلی از كارشناسان و تحلیل‌گران انتظار دیگری داشتند، رهبر معظم انقلاب در خطبه‌های نماز جمعه‌ 29 خرداد موضع‌گیری محكمی كردند و فرمودند: «زیر بار اقدام‌های غیر قانونی نمی‌روم و در هر شرایطی باید از رأی مردم حراست شود.»

در آن هجوم بالای عملیات روانی و كمك‌های لجستیكی كه از غرب می‌رسید، این مسئله‌ براندازی برای خیلی‌ها روشن نبود. هم چنین تأكید رهبر معظم در بیانات مختلف بر این‌كه این نظام مستقر است و متكی به رأی مردم است، یك مؤلفه‌ دیگر در اعلام مواضع رهبری بود. در واكاوی این موضع‌گیری سه عنصر "صیانت از آرای مردم"، "ایستادگی در مقابل فشارها" و "اتكا به پشتوانه‌ مردمی نظام" مشاهده می‌شود. این سه عنصر در حالی وجود داشت كه عملیات روانی دشمنان در جهت ضد آن عمل می‌كرد. آن ها تلاش می‌كردند با وارد كردن فشار به مركزیت نظام، سمت و سوی تصمیمات را تغییر دهند.

در مرحله‌ بعد نیز ایشان ابتدا در نماز جمعه‌ بیستم شهریور 1388 و سپس در نزدیكی انتخابات اخیر فرمودند: «مردم در انتخابات بعدی حضور جدی خواهند داشت.» یعنی یك پیش‌بینی قریب به یقین را مطرح كردند و نتیجه نیز همان شد. این در حالی بود كه طبق گفته‌ شما دوست و دشمن نسبت به این پیش‌بینی خوشبین نبودند. یعنی تصور حضور حداكثری در انتخابات مجلس سخت بود.

 نظرسنجی‌ها چه نتایجی را پیش‌بینی می‌كردند؟
نظرسنجی‌هایی كه در داخل و خارج صورت می‌گرفت، به نحوی بود كه خارجی‌ها روی 20 تا 25 درصد پیش‌بینی می‌كردند. داخلی‌ها هم تا مدتی قبل از انتخابات روی 45 درصد متمركز بودند. یعنی در 5 نظرسنجی كه چندین نهاد مختلف و به صورت فراگیر و علمی برگزار كردند، نتیجه اطراف 45 درصد بود. در خارج نیز حتی صدای آمریكا دو شب قبل از انتخابات اعلام كرد كه احتمالاً 30 درصد در انتخابات شركت خواهند كرد.

چرا نظرسنجی‌ها بیانگر واقعیت جامعه نبود؟
دلیل اصلی این نكته كه حتی رسانه‌های بیگانه نیز در تحلیل‌های تخصصی خود به آن اشاره داشتند، این است كه محاسبات رهبری از جنس متفاوتی نسبت به نظرسنجی‌ها و برآوردهای میدانی و حتی اطلاعات روزمره است. اساساً نوع شناخت رهبر از امت در این حوزه بسیار متمایز است. برای همین در حوزه‌های رأی‌گیری و در قاب تصویرهای صداوسیما و خبرگزاری‌ها، دیده می‌شدند كسانی كه ظاهرشان و حتی نوع تفكراتشان به شكلی بود كه شما نمی‌توانید از آن‌ها انتظار حضور در انتخابات را داشته باشید، اما این‌ها بر اساس حس تكلیف آمدند و رأی دادند. این‌ها را به نظر من نظرسنجی‌ها نادیده گرفته بودند، اما در محاسبات رهبر معظم انقلاب دیده شده بود و این نشان می‌دهدكه نوع شناخت رهبر از امت بسیار فراتر از الگوها و خط‌كشی‌های مادی و ظاهری است.

آیا این نسبت را در رابطه‌ بین مردم و رهبر نیز می‌توان مشاهده كرد؟
بیبنید، در اوج فتنه‌ 88 رهبر انقلاب فرمودند: «باید از رأی مردم پاسداری بشود. ایشان گفتند كه تا آخرین لحظه از رأی مردم پاسداری می‌كنم.» در هر صورت این اعتقاد به آرا عمومی در محاسبات مردم اثرگذار خواهد بود.

نكته‌ ظریف این است كه چه‌بسا بنده و شما و دیگری هركدام یك تصور مختلف داشته باشیم، اما واقعیت اصلی این است كه رهبری فقط متعلق به جامعه‌ مذهبی و قشر متدین نیست، بلكه رهبر جامعه و مردم ایران است و حتی اقلیت‌های مذهبی نیز در محاسبات رهبری حضور دارند. این رابطه در حالت معكوس میان اقشار مختلف و رهبر انقلاب قابل مشاهده است.

به عنوان مثال آن‌چه خبرنگار "سی‌ان‌ان" صبح انتخابات در مصاحبه با یك شهروند كلیمی از وی شنید، این بود كه: «من ایرانی هستم و به ایرانی بودنم افتخار می‌كنم و در این انتخابات به همین دلیل شركت می‌كنم، در حالی كه به دین خودم هم بسیار معتقدم.» به همین دلیل مسئله بسیار فراگیرتر از دسته‌بندی‌ها و قشری‌گری‌ها است. این‌جا "ایرانی" اعم از مسلمان و غیر مسلمان و مذهبی و غیر مذهبی در این دایره قرار می‌گیرند و نسبت به مواضع رهبرشان واكنش جدی نشان می‌دهند.

"لس‌آنجلس تایمز" نیز روز بعد از انتخابات در گزارشی به نقل از خبرنگار خود اعلام كرد: در انتخابات دیروز ایران رأی‌دهندگان در مصاحبه‌های خود می‌گفتند: «ما در این انتخابات به هر كس كه ضد آمریكایی باشد، رأی می‌دهیم.» این یعنی توفیق نظام در عرصه‌ مواجهه با نظام سلطه. برای همین می‌توان گفت كه مردم آمده بودند كه آرا خود را در صندوق بریزند تا پشتوانه‌ای برای نظام باشد.

آیا غربی‌ها هم به این نتیجه رسیده‌اند؟
نقطه‌ تمركز سناریوپردازی‌های غربی‌ها دقیقاً همین مسئله است، زیرا می‌دانند كه نقطه‌ ثقل مقاومت در مقابل هژمونی نظام سلطه، رهبری است. غربی‌ها همه‌ همتشان را گذاشته‌اند كه در تصمیم‌های راهبردی رهبری تأثیرگذار باشند تا نهایتاً رفتار و سیاست نظام را تغییر دهند. اساساً تحریم‌ها، اختلاف‌افكنی و تلاش برای ایجاد گسست داخلی میان مسئولان و میان مردم، همه در همین جهت است.

این تلاش‌ها در عرصه‌ رسانه‌ای قبل از انتخابات بر پایه‌ چه شگردهایی صورت می‌گرفت؟
شگردهای مختلفی در این عرصه وجود داشت. مثلاً برای این‌كه بر تصمیم رهبری تأثیرگذار باشند، همه‌ تلاش‌های خود را در یك اقدام هماهنگ در سی‌ان‌ان، بی‌بی‌سی، العربیة، الجزیرة و فرانس24 بر این قرار دادند كه انتخابات را یك چالش فراروی نظام مطرح كنند، در حالی كه حضرت آقا آن را یك فرصت برای نظام بیان می‌كردند. "امنیتی شدن انتخابات"، "به تعویق انداختن انتخابات"، "برگزاری انتخابات با مشاركت حداقلی" و... همه از محورهایی بود كه رسانه‌های بیگانه سعی در شیوع و گسترش رسانه‌ای آن داشتند.

از سوی دیگر در سناریوهای تحریم و تهدید كه از 3 ماه قبل و كاملاً هدفمند به اجرا می‌رسید و نیز گزارش آقای "آمانو" كه 3 روز قبل از انتخابات منتشر شد، همچنین گزارش حقوق بشر كه 2 روز قبل از انتخابات خوانده شد، عموم رسانه‌ها در تحقق و به ثمر نشستن آن‌ها نیز تلاش جدی داشتند تا در این "عرصه‌ به‌ظاهر تنگ"، نظام جمهوری اسلامی انتخابات را از واهمه‌ عدم مشاركت مردم یا به تعویق بیندازد یا به یك مشاركت حداقلی رضایت بدهد. آن ها می‌گفتند اگر مشاركت حداقلی باشد، همه‌ گزینه‌ها اعم از نظامی و اقتصادی برای ما اجرایی خواهد شد.

نكته‌ كانونی فضای تبلیغی و تحلیلی رسانه‌‌های بیگانه چه موضوعی بود؟
نكته‌ كانونی در فضای تبلیغی و تحلیلی رسانه‌‌های بیگانه درباره‌ انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی، عبارت بود از عدم مشاركت مردم یا همان تحریم انتخابات. در این خصوص رسانه‌های بیگانه كه انتخابات مجلس نهم را در متن انتخابات دهمین دوره‌ ریاست‌جمهوری و حوادث پس از آن بررسی و ارزیابی می‌كردند، "جذابیت‌زدایی" از سناریوهای مهم‌شان بود. آن‌ها در این زمینه از سویی این انتخابات را امنیتی-نظامی القاء می‌كردند و از سوی دیگر می‌گفتند كه انتخابات مجلس نهم جذابیتی ندارد، چون اصلاح‌طلبان به عنوان رقیب سنتی اصول‌گرایان غایب هستند و این انتخابات یكدست است.

هم چنین در روزهای پایانی و هرچه به برگزاری انتخابات نزدیك‌تر می‌شدیم، تلاش‌ها بر محوریت تحریم انتخابات شدت می‌گرفت. بر این اساس تلاش می‌شد از سویی سلامت و اعتبار انتخابات در جمهوری اسلامی ایران زیر سؤال برده شود و از سوی دیگر مدعی می‌شدند كه ساختار جمهوری اسلامی ایران با رأی دادن (برگزاری انتخابات) در تضاد و تعارض است و رأی مردم تأثیری نخواهد داشت! این تلاش‌ها در حالی جلوه‌ التماس و تمنا به خود می‌گرفت كه سخنگوی یكی از گروهك‌های ضد انقلاب كه در فتنه‌ 88 نقش محوری را بر عهده داشت، در گفت‌وگو با "رادیوفردا" در تاریخ 1390/12/6 اعلام كرد: «باید از همه‌ هم‌وطنان عزیز خواسته شود در فاصله‌ای كه تا یازده اسفند و دوازده اسفند دارید، از تمام خلاقیت‌ها و ابتكارات خودشان استفاده بكنند و... به نشانه‌ اعتراض به انتخابات غیر آزاد و غیر منصفانه پنجشنبه یازده اسفند در مراكز خرید در میادین و پارك‌ها حضور پرشور داشته باشند و از این طریق اعتراض خودشان را برسانند!»

صرفاً نتیجه‌ این همه تلاش آنها چیزی نبود جز حضور مردمی كه در پای صندوق‌های رأی به همه‌ این عرق‌ریزی‌ها پاسخی درخور داد. لذا بعد از انتخابات نیز وقتی این دسته از مخالفان شرایط را این چنین دیدند، گفتند نتیجه‌ تحریم ما این شد كه مردم تحریك شدند و به میدان آمدند، بنابراین باید سیاست‌مان را عوض كنیم. جالب‌تر این‌كه روز گذشته یكی از این رسانه‌ها در تحلیل‌هایش آورد كه مردم ایران اگر سیر باشند، علیه حاكمیت‌شان شورش می‌كنند و نه این‌كه گرسنه باشند. پس باید سیاست تحریم‌ها را تغییر دهیم. این یعنی رفتار مردم ایران آن‌ها را به پرت‌گویی دچار كرده است.

منبع: خبرنامه دانشجویان ایران