گرداب- فضای اینترنت در عین دارا بودن خصوصیات مجازیاش میتواند از هر واقعیتی به مراتب حقیقیتر و کاملتر باشد. این کلام شاید در میان کسانی که شخصیتهای این دنیا را غیرواقعی میپندارند، سخن دور از انتظاری باشد ولی حقیقت از چیز دیگری حکایت میکند. اگرچه نوشتهها، پستها و حتی عکسهای منتشر شده در اینترنت نه همه واقعیت شخصیت، که منتسب به بعدی از زندگی شخصیت منتشرکننده است، ولی باید پذیرفت این بعد انتشاریافته می تواند محبوبترین وجه نزد منتشرکننده آن باشد که مایل است دیگران آن را واقعی بدانند؛ چه واقعی باشد و چه نباشد.
لذا برای یک مبلغ دینی در فضای اینترنت ضروری است که به آدمهای اینترنت به عنوان اشخاص حقیقی اعتنا کرده و آنها را جدی بگیرد. اما آنچه که مهم به نظر می رسد کیفیت ارتباط مبلغ با این واقعیتها در فضای مجازی است و اینکه مبلغ چگونه می تواند در میان این واقعیات جزئی منتسب به افراد، واقعیتی کلی به نام دین را در این فضا عرضه کند.
اندک تأملی در وبلاگهای پرمخاطب میتواند نکات جالب توجهی را به یک مبلغ دینی در فضای مجازی یادآوری کند. از مهمترین این نکات زبان نوشتار است. کلمه مهمترین سلاح –بخوانید تنها سلاح– یک مبلغ در فضای اینترنت است. البته این انحصار شگفتانگیز در کنار محاسنش ملزوماتی را نیز به دنبال دارد. همین بس که دیگر مبلغ لازم نیست بیان گفتاری خوب و صدایی گرم و گیرا داشته باشد. یا بهرهای از وجه زیبا برده باشد. حتی با وجود لکنت و نقص در کلام هم چیزی در این مسیر کم ندارد. اما در کنار این محاسن، باید قلم نافذ، روان، غنی و البته جذاب داشته باشد. مخاطب تنها با کلمات نویسنده در ارتباط است و انتخاب درست کلمات برای مفهوم مورد نظر بیش از هر موقعیت دیگری ارزش و اهمیت پیدا میکند.
مبلغ دینی باید بداند وقتی پشت رایانه مینشیند، دیگر بالای منبر نیست. به این معنا که دیگر مخاطب مجبور نیست بنا بر تعارف، احترام، رفاقت و دلایلی از این دست، پای صحبتهایش بنشیند. مخاطب هر زمان که احساس کند کلمات نویسنده برایش جذاب نیست صفحه را بسته و پی وبگاه دیگری میرود. لذا اختصار و مینیمالنویسی ارزش پیدا میکند. یک آمار اجمالی در میان وبلاگها نشان میدهد قسمت اعظم مطالب محبوب اینترنت فارسی را وبلاگهای مینیمالیستی تشکیل دادهاند.
نکته دیگر که اهمیت ویژهای دارد، نحوه ارتباط درونی مبلغ و مخاطب است. همانطوری که در تبلیغ چهره به چهره صمیمیت و نزدیکی مبلغ و مخاطب اهمیت دارد، در تبلیغ اینترنتی هم این مسئله ارزشمند است، چرا که مبلغ دینی به مثابه یک مشاور است و مشاور بدون دوست شدن با مخاطب نمیتواند استشاره مناسبی داشته باشد و از همین جهت است سخن امام صادق
علیه اسلام در خصوصیات مشاور، اینکه با تو دوست و صمیمی باشد (أن یکون صدیقا مؤاخیا
1).
از سوی دیگر از آنجایی که تنها راه ارتباطی در این فضا کلمات هستند، مسئله لحن و زبان نگارش، مهم جلوه میکند. چرا که تا مخاطب با نویسنده ارتباط و نزدیکی احساس نکند، کلام او در دل و جانش ننشسته و نفوذ نمیکند و مخاطب به سان سنگی میماند که هر چه مطالب از لحاظ محتوایی غنی باشند ولی چون در فرم و غالب درستی قرار نگرفتهاند، در او نفوذ نمیکنند. به نظر میرسد باید مبلغ از اعلی علیین و افلاک کمی پایین بیاید و بنشیند کنار مخاطبش. خود را در نوشتن جدای از او نداند. نگارش روزنوشت و اتفاقات روزمره میتواند در ایجاد صمیمیت و نزدیکی نقش مهمی ایفا کند. کیست که نداند فلان وبلاگ و بیسار وبسایت چگونه به اوج محبوبیت رسیدهاند با اینکه حقیقتا چیزی جز نگارش روزمرهای ساده و معمولی نیستند. البته مبلغ باید هوشیار بوده و به ورطه روزنوشت نویسی نیفتد و نوشتارش را با نمک این نوع صمیمیت شور نکند.
از مزیتهای دیگر استفاده از روزنوشت، قراردادن مفاهیم مورد نظر برای تبلیغ، عینیت بخشی به آنها و ایجاد همذاتپنداری مخاطب با آنها است. به عبارت دیگر مبلغ دینی میتواند با قراردادن آن مفاهیم در اتفاقات خارجی، بدون تصریح مخل و پسزننده، معانی مورد نظرش را به مخاطب برساند و مگر تبلیغ چیزی است جز این؟
1. محاسن، ص602، مکارم الاخلاق، ص178؛ سفینه البحار، ج1، ص718
منبع:
طلبه بلاگ