گفت‌وگوی برهان با عضو هیئت علمی مرکز مطالعات فضای سایبری (2)؛

شورای عالی فضای مجازی؛ خط مقدم جنگ نرم

تاریخ انتشار : ۰۷ فروردين ۱۳۹۱

امروز خط مقدم و قرارگاه عملیاتی ما در جنگ نرم و فضای مجازی، بر اساس دستور رهبر معظم انقلاب، شورای عالی فضای مجازی و بعدها مرکز ملی فضای مجازی است. از این رو مراکز، سازمان‌ها، نهادها و افراد مؤثر و... باید به حمایت و پشتیبانی از این شورا بپردازند.

گرداب- به دنبال صدور  فرمان رهبر انقلاب مبنی بر تشکیل  شورای عالی فضای مجازی، پایگاه تحلیلی "برهان" برای بررسی بیشتر علل تشکیل شورای یادشده با آقای "مجید علیزاده"، عضو هیئت علمی مرکز مطالعات فضای سایبری به گفت‌وگو نشسته‌ است که بخش دوم آن پیش روی شماست:
               
با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری که به ایجاد یک نقطه‌ کانونی متمرکز برای فضای مجازی کشور اشاره کردند، وظیفه‌ این شورا در این زمینه چیست؟
به نظر می‌رسد که مهم‌ترین وظیفه‌ این شورا، سیاست‌گذاری، تصمیم‌گیری و هماهنگی است. چون حوزه‌ توسعه‌ فن‌آوری‌های اطلاعات و ارتباطات، به سرعت رشد می‌کند، لاجرم فرصت هماهنگی و تصمیم‌گیری متناسب با فضای موجود کم می‌شود و سیاست‌ها عقب می‌افتند. البته ممکن است سیاست‌های کلان چندان عقب نیافتند، اما در حوزه‌ سیاست‌های خُرد و اجرا این اتفاق می‌افتد.
 
 یک نکته‌ دیگر هم اینجا وجود دارد و آن این است که چون مجریان مشغول اجرا هستند و سرعت اجرا و رسیدن به هدف زیاد است، ممکن است چندان به سیاست‌ها توجه نکنند که آیا ما در راه رسیدن به اهداف اصلی‌مان قرار داریم یا نه. لاجرم چون حوزه‌ اجرا نسبت به حوزه‌ سیاست‌گذاری ارجحیت دارد، آمارها به جای کیفی، کمّی می‌شوند؛ یعنی، نگاه نمی‌کنیم که چه چیزی در فضای مجازی وجود دارد، می‌گوییم چه کسی در فضای مجازی وجود دارد. چه کسی یعنی چند تا کاربر، رایانه، سرویس ای.‌دی.‌اس.‌ال، وایمکس، دایل‌آپ و... نمی‌گوییم این کاربر از چه چیزی استفاده می‌کند. در واقع به سمت ارائه‌ سرویس و ایجاد زیرساخت‌ها می‌رویم و به این توجه نمی‌کنیم که مردم در این فضا از چه چیزی استفاده می‌کنند.
 
فکر می‌کنم رویکردهای ایجابی که رهبری از آن تحت عنوان رویکردهای فرصت‌محور یاد کردند، مغفول واقع می‌شود. این ماجرا دقیقا مثل این است که ما راننده‌ یک ماشین هستیم و پشت سر هم مسافر سوار می‌کنیم، مسافر هم زیاد است و بدون وقفه در حال جابه‌جا کردن آن‌ها هستیم. به طور حتم بعد از مدتی این ماشین فرسوده می‌شود و خودمان هم خسته می‌شویم و دیگر به خود مسافرها توجهی نمی‌کنیم. فقط می‌خواهیم آخر ماه بگوییم ما فلان تعداد مسافر جابه‌جا کرده‌ایم، نمی‌گوییم با چه کیفیتی این کار را انجام داده‌ایم. بعد می‌بینیم فیلم‌های نامناسب یا هر چیزی که در فضای واقعی قابل ارائه نیستند، در فضای مجازی ارائه می‌شوند.
 
بنابراین ما همواره درگیر افزایش سرعت در ارائه‌ خدمات هستیم و به محتوا توجهی نداریم. این همان نکته‌ای است که مقام معظم رهبری به آن اشاره کردند و فرمودند این فضا هم فرصت و هم آسیب دارد، اما این فرصت‌ها و آسیب‌ها داخلی‌اند؛ یعنی در مقابل تهاجم نرم دشمن، معظم له بر قدرت نرم داخلی تأکید دارند. ما باید به سمتی برویم که این خودباوری داخلی اتفاق بیافتد و در واقع آدم‌هایی که در این فضا کار می‌کنند باید حواسشان جمع باشد و هم‌چنین مشکلاتشان را در این فضا حل کنند.

در اینجا نکته‌ ظریفی وجود دارد. وقتی شما وارد فضای مجازی می‌شوید و کاری برای انجام ندارید و نمی‌توانید مشکلی از مشکلات روزمره‌تان را در آنجا برطرف کنید، به وب‌گردی می‌افتید. به همین خاطر رهبری می‌فرمایند در فضای مجازی باید خدمات گسترده و مفید به بخش‌های گوناگون ارائه شود؛ خدماتی که افراد برای رفع مشکلات روزمره‌ خود به آن نیاز دارند. به عنوان مثال فردی که دانشجو‌، دانش‌آموز یا عکاس است، بتواند در آنجا به مسائل و مشکلات خودش بپردازد.
 
اگر ما به این سمت برویم که از فرصت‌ها برای رفع مشکلات و ارائه‌ خدمات استفاده کنیم، فرصت وب‌گردی کم می‌شود. همان طور که حضرت امیرعلیه‌السلام فرموده‌اند: «کار جوهره‌ آدمی است.» وقتی فرد مشغول کارهای خودش باشد، دیگر فرصتی برای پرداختن به لهو و لعب نخواهد داشت، چون کار علاوه بر این که نیازهای فرد را تأمین می‌کند، باعث خستگی هم می‌شود و برای رفع خستگی فرد نیاز به تفریحی دارد که خستگی‌اش برطرف شود؛ بنابراین دیگر سراغ وب‌گردی و امثال آن نمی‌رود، چون تفریحات این‌ چنینی بیش‌تر باعث خستگی فرد می‌شود. بنابراین وقتی کاری برای کاربر وجود ندارد یا برداشت صحیحی از محتوای داخل وب وجود ندارد و نیاز‌های واقعی ما را برطرف نمی‌کند، این فرصت تبدیل به آسیب می‌شود.
 
بنده روی این نکته تأکید دارم که منظور، نیازهای واقعی افراد است. وقتی وارد وب می‌شوید، باید نیازهای واقعی‌تان مرتفع شود، نه نیازهای کاذب. به عنوان مثال اگر خانمی در وب دنبال مطالب مربوط به مُد، آرایش و... باشد، در واقع به دنبال نیازهای کاذب است. در عوض می‌تواند مطالبی را در زمینه‌ تربیت فرزند، شوهرداری، پخت‌ و‌ پز، تعالی فردی، اصلاح رفتارهای اجتماعی و... مطالعه کند. در حالی که افراد کم‌تر به سراغ این موضوعات می‌روند، چون خود فضای مجازی و موتورهای جست‌وجو چیزهای دیگری را بزرگ و پررنگ کرده‌اند. به عنوان مثال وقتی شما کلمه‌ فرزند را جست‌وجو می‌کنید، چیزهایی را پیشنهاد می‌دهد که اساسا شما را منحرف می‌کند. شما می‌خواهید درباره‌ جامعه‌ پذیری فرزند اطلاعات کسب کنید، ولی وب شما را کاملاً به سمت دیگری هدایت می‌کند.
 
آن آثار فردی و اجتماعی که مقام معظم رهبری اشاره فرمودند، همین است که نیازهای کاذب تبدیل به نیازهای واقعی می‌شوند و چون افراد به سراغ نیازهای کاذب می‌روند، آسیب‌های این پدیده افزایش می‌یابد و فرصت‌ها تلف می‌شوند. در صورتی که اگر به سراغ نیازهای واقعی برویم، هم به فرصت‌ها توجه کرده‌ایم و هم مجالی برای ایجاد آسیب و تخریب به وجود نمی‌آید. به نظر بنده، با توجه به نقشی که این شورا خواهد داشت، باید در سیاست‌گذاری‌ها بر اساس دستورالعمل رهبر معظم انقلاب به این نکات توجه شود.
 
به طور حتم آقایانی که عضو این شورا هستند، باید از مشاورانی استفاده کنند که بر کلیت این پدیده مسلط باشند. مشاورین می‌توانند معضلات و مشکلات این فضا را کاملا شفاف کنند و براساس شناخت این مشکلات، دستورالعمل اجرایی برای آن صادر کنند تا بتوان مشکلات را در کوتاه‌ مدت، میان‌ مدت و بلند مدت برطرف کرد و ضمن برطرف شدن مشکلات باید سراغ فرصت‌ها برویم تا بتوانیم قدرت نرم ایجاد کنیم و از حوزه‌ کشور خودمان بزرگ‌تر شویم. در واقع باید بتوانیم اشاعه‌ فرهنگی داشته باشیم و موضوعات خودمان را به دیگران هم منتقل کنیم. به نظرم این‌ها نکاتی هستند که این شورا باید به صورت جدی آن‌ها را اجرا کند که با ترکیب اعضای حقیقی ان‌شاءالله به این سمت خواهیم رفت.
 
ضمانت اجرایی مصوبات این شورا چیست؟ آیا احکام این شورا نافذ به نهادهای دیگر است یا از آن‌ها تأثیر می‌پذیرد؟
تا کنون پیشنهادها این گونه بوده است که این شورا یا مرکز در سطح دولت و قوه‌ مجریه شکل بگیرد. طبیعتا وقتی این مرکز یا شورا در آنجا شکل می‌گرفت، موضوعاتی که شما می‌فرمایید در آن صادق بود؛ یعنی، ممکن بود هم ‌عرض شوند و بعد تفوق مصوبات این شورا نسبت به دیگر مصوبات زیر سؤال برود، اما چون رهبر معظم انقلاب این نهاد را یک شورای عالی در سطح کشور در نظر گرفته‌اند، مصوبات این شورا هم مانند دیگر شوراهای عالی بر دیگر قوانین و مصوبات دستگاه‌های اجرایی، قانون‌گذاری و قضایی ارجحیت و اولویت دارد.
 
ضمن این که معظم له در حوزه‌ سیاست‌گذاری، تصمیم‌گیری و هماهنگی این مرجع را معرفی کرده‌اند و در بندهای پایانی فرموده‌اند که من از همه می‌خواهم با این شورا همکاری حداکثری را داشته باشند و این شورا باید نافذ باشد. ایشان فرموده‌اند که آثار مترتب بر او باید در تمامی حوزه‌های کشور نمایان شود. پس به نظر می‌رسد جایگاهی که مقام معظم رهبری برای این شورا در نظر گرفته‌اند جایگاه عالی و سطح یکِ کشور است و بر دیگران تفوق دارد و مصوباتش باید نافذ باشد.
 
 اما نکته‌ دیگری که به نظر می‌رسد از الزامات این شوراست، آن است که چون این جمع به واسطه‌ افراد حقیقی و بعضی از افراد حقوقی متخصص در حوزه‌های مربوط شکل می‌گیرد و یک جمع تخصصی خواهد بود، بر دیگر جمع‌های کشور تفوق ذاتی تخصص و تعهد پیدا می‌کند.

به عنوان مثال وقتی در مورد چیزی در مجلس بحث می‌شود، طبیعتا آن موضوع باید در کمیسیون تخصصی مربوط، بررسی شود و بعد در صحن علنی مجلس به رأی‌گیری گذاشته شود. ممکن است گاهی اوقات قوانین مربوط به حوزه‌های تخصصی آن پختگی لازم را نداشته باشند. در صورتی که با توجه به ترکیبی که از این شورا انتظار می‌رود و تأکیدی که مقام معظم رهبری روی مرکز دارند، چنین چیزی در این شورا اتفاق نمی‌افتد.
 
ایشان فرموده‌اند که مرکز ملی فضای مجازی کشور باید به سرعت شکل بگیرد. هم‌چنین ایشان اشاره کرده‌اند که هدف این مرکز اشراف کامل و به‌ روز نسبت به فضای مجازی در سطح داخلی و بین‌المللی، تصمیم‌گیری نسبت به مواجهه‌ فعال و خردمندانه‌ کشور در فضای مجازی و نظارت بر اجرای دقیق تصمیم‌ها در تمامی سطوح است؛ یعنی باید مرکزی در ارتباط با شورای عالی شکل بگیرد که فعالانه در حوزه‌ اشراف، رصد، مواجهه و بازخوردها عمل کند.

در این صورت این مرکز می‌داند اگر فلان تصمیم یا سیاست تصویب و اجرایی شود، اثراتش در چرخه‌ کاربر، محتوا و سرویس چه خواهد بود؛ بنابراین لاجرم باید هم سیاست‌گذاری کند و هم بر آن مصوبات نظارت داشته باشد. همان طور که در تعریف مجلس می‌گویند نهادی تقنینی و نظارتی است. به طور حتم تقنین بدون نظارت بی‌فایده است. مشکل امروز کشور در زمینه‌ فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات همین است که ما نهادی اجرایی به نام وزارت ارتباطات داریم، ولی نهاد ناظر آن فقط بر اساس موضوعات ساختاری ارزیابی می‌کند و توجهی به موضوعات کاربر و محتوا ندارد. در شورای عالی و مرکز، این جمع با تکیه بر تخصص اعضای حقیقی و حقوقی و جامع‌نگری، این حوزه را به سطح اعلای خود خواهد رساند تا بتواند حوزه‌ تقنین، اجرا و نظارت را پوشش دهد.
 
در پایان لازم می‌دانم به این نکته اشاره کنم که معمولا با ایجاد ساختارها یا سازمان‌های جدید برخی مقاومت‌های سازمانی به وجود می‌آید، چون احساس می‌کنند برخی از مسئولیت‌ها گرفته می‌شود و این موضوع حوزه‌ اثر آن‌ها را کم‌رنگ می‌کند یا مثلا احساس می‌کنند آن سازمان جدید اشراف کامل و دقت و شناخت لازم را درباره‌ آن فضا ندارد. به همین خاطر ممکن است مقاومت‌های سازمانی شکل بگیرد.

در زمان جنگ 8 ساله حضرت امام‌رحمت‌الله‌علیه فرمودند که جنگ در رأس امور است. رهبر معظم انقلاب هم از چندین سال پیش فرموده‌اند که جنگ نرم وجود دارد و به همین دلیل تشکیل شورایی جهت مقابله با این جنگ را ضروری دانسته‌اند و از آنجا که دشمن مشخص نیست، نمی‌توان در جنگ نرم از زاویه‌ سلبی مبارزه کرد. پس لاجرم باید به حوزه‌ آسیب بپردازیم. حالا که می‌خواهیم این کار را انجام دهیم، همه باید کمک کنند، همان طور که در جبهه‌ جنگ واقعی همه به کسی که به خط مقدم می‌رود کمک می‌کنند.
 
امروز هم خط مقدم و قرارگاه عملیاتی ما در جنگ نرم و فضای مجازی، بر اساس دستور رهبر معظم انقلاب، شورای عالی فضای مجازی و بعداً مرکز ملی فضای مجازی است. اگر با این رویکرد به موضوع نگاه کنیم، مراکز، سازمان‌ها، نهادها و افراد مؤثر و... باید به حمایت و پشتیبانی از این شورا بپردازند و هر طور که می‌توانند کمک کنند تا این فرمان، مثل جریان مفاسد اقتصادی روی زمین نماند و هم‌چنین بتوانیم در کوتاه‌ مدت این معضل را که گریبان همه‌ ما را گرفته است، سر و سامان دهیم. متأسفانه بعضی از داخلی‌ها از هم‌اکنون ساز مخالف می‌زنند و فکر می‌کنند ممکن است این حرکت مؤثر نباشد، اما به هر حال این تصمیم جدی در سطح حاکمیت گرفته شده است و ما باید در قالب پیشنهادها و انتقادهای جدی به این شورا فرصت بدهیم، نه این که فقط مخالفت کنیم.
 
در واقع باید کمک کنیم تا به اهدافمان برسیم. تمامی کسانی که در این حوزه فعالیت می‌کنند با مشکلات این حوزه آشنایی دارند، اما هر کدام از زاویه‌ نگاه خودشان تصوراتی دارند. باید بپذیریم که طبیعتا اشراف رهبر معظم انقلاب از رویکردهای بخشی و جزیی کامل‌تر است. به طور حتم ایشان اشراف کلی و جامع‌نگری نسبت به اوضاع موجود کشور در زمینه‌ فضای مجازی دارند. باید این را بپذیریم و در این وضعیت جنگی هر کمک و حمایتی که از دستمان بر می‌آید دریغ نکنیم تا شورای عالی فضای مجازی و مرکز ملی فضای مجازی بتواند در خط مقدم موفق شود.
 
با توجه به تدابیر داهیانه‌ رهبر معظم انقلاب، در 6 ماهه‌ دوم سال 91 و حتی در 6‌ ماهه‌ اول، بسیاری از مشکلات و به‌هم‌ریختگی‌های موجود در فضای مجازی برطرف خواهد شد، زیرا بسیاری از موضوعات بررسی و رصد شده تا در نهایت به این تصمیم منجر شده است.