به گزارش
گرداب به نقل از ندای انقلاب، «مردم اسرائیل هر روز اخبار را دنبال می کنند؛ پناهگاه ها در حال آماده شدن هستند؛ مردم می دانند که اسرائیل دو ماه قبل، موشکی را برای تست کردن به دریا انداخته – ترس و دلهره در جامعه اسرائیل روبه افزایش است. اضطرابی که ناشی از شروع بارش موشکها است.»
این سخنان "داگان"، رئیس سابق دستگاه جاسوسی رژیم صهیونیستی است که اخیرا در جمعی با حضور "باراک" و "نتانیاهو" و برخی مقامات امنیتی رژیم صهیونیستی حضور داشته و در برخی نشریات صهیونیستی منتشر شده است.
داگان بر این باور است که استراتژیاش به طور قابل توجهی، پیشرفت ایران به سوی توسعه سلاح های هسته ای را به تاخیر انداخته است!
باراک و نتانیاهو در مورد موفقیت موساد متقاعد نشده اند؛ از همان ابتدا که باراک در سال ۲۰۰۷ وزیر دفاع بود و نتانیاهو نخست وزیر سال ۲۰۰۹، نظر آنها این بود که رژیم صهیونیستی باید همیشه گزینه نظامی را در مورد اهداف پنهان و شکست خوردهاش، آماده داشته باشد.
باراک دستور آماده باش نظامی داده که اخیرا هم این تلاشها جدیتر شده اما او نگران این است که نکند عملیات مخفیانه موساد، همراه با تحریم ها، به تنهایی برای شکست ایران کافی نباشند.اظهاراتی که در زیر میآید به لحاظ عمق ترس صهیونیستها از ایران و دانش هسته ای کشورمان قابل توجه است: ماموران ارشد اداره اطلاعات نظامی، گفته اند که با تمام احترامی که برای موفقیت! داگان در کند کردن پروژه هستهای ایران قائلیم اما هنوز هم شاهد پیشرفت ایران در این مقوله هستیم.
آنها به عملیات رژیم صهیونیستی علیه برنامه هسته ای عراق در اواخر دهه ۱۹۷۰ اشاره کردند، زمانی که موساد به حذف برخی از دانشمندان عراقی در حال کار بر روی پروژه و تهدید دیگران پرداخت. در شب ششم آوریل، ۱۹۷۹، گروهی از موساد وارد شهری در بندر فرانسوی Seyne-SUR-MER شدند و محموله مورد نیاز برای سیستم خنک کننده راکتور هسته ای عراق را که در فرانسه ساخته شده بود منفجر کردند. پلیس فرانسه هیچ اثری از عاملان پیدا نکرد. حمله موفقیتآمیز بود اما یک سال بعد از آسیب تعمیر و تلاش های خرابکارانه خنثی شد. این پروژه تا اواخر سال ۱۹۸۰، زمانی که محموله بهصورت میلههای سوخت حاوی اورانیوم غنی شده برای تغذیه هسته راکتور از فرانسه به بغداد فرستاده شدند، آشکار نشد؛ اسرائیل مصمم بود که از طریق هیچ راهی جز راهاندازی عملیات اپرا نمیتواند آن را تخریب کند و حمله تعجبآوری را در ژوئن ۱۹۸۱ به راکتور تموز Osirak در خارج از بغداد تدارک دید.
به طور مشابه، منتقدان داگان می گویند:
ایرانیها موفق به غلبه بر موانع و جایگزینی دانشمندان کشته شده هستند. با توجه به آخرین اطلاعات بهدست آمده، ایران در حال حاضر حدود ۱۰۰۰۰ سانتریفیوژ عملکردی، در روند ساده و غنیسازی دارد و پنج تن مواد شکافپذیر درجه پایین، برای تبدیل به مواد درجه بالا که برای ساخت پنج تا شش بمب کافی است، تولید کرده، همچنین دارای حدود ۱۷۵ پوند مواد درجه متوسط است، میزان نیاز آن برای ساخت یک بمب اتمی به این مواد حدود ۵۰۰ پوند است.
صهیونیستها معتقدند که دانشمندان هسته ای ایران نه ماه دیگر قادر به جمع آوری دستگاه مواد منفجره و شش ماه دیگر قادر به کاهش دادن ابعاد محموله موشک شهاب ۳، که قادر به رسیدن به رژیم صهیونیستی است، هستند. آنها مواد شکاف پذیرمورد نیازشان را در سایت هایی در سراسر کشور که مهمترین آنها در تاسیساتی در نزدیکی شهر قم است که طبق برآوردهای اطلاعاتی این رژیم ۲۲۰ متر عمق آن است، نگهداری می کنند. فراتر از آنچه که در دسترس است و حتی پیشرفتهتر از بمب های سوخت رسان و حل کنندهای که ایالات متحده دارد که باعث می شود فکر حمله را از سرمان بیرون کنیم.
باراک به عنوان نماینده ارشد رژیم صهیونیستی در گفت و گوی پیچیده ای با ایالات متحده به این موضوع اشاره کرد که او با تندروی در مورد ایران مخالف است و طرفدار میانهروی است. او اظهار کرده که: «
من قبول دارم که دلایل ایران برای توسعه هسته ای، چیزی به غیر از تمایلش برای نابودی اسرائیل است اما ما نمی توانیم این خطر را نادیده بگیریم؛ دستیابی ایران به تکنولوژی پیشرفته هستهای بقای رژیم فعلی را تضمین میکند. مبارزه کردن با نظام مجهز به انرژی اتمی بسیار سخت خواهد بود و در این صورت لحظه ای فرا می رسد که سایر کشورهای منطقه از ایران تبعیت خواهند کرد.»
باراک گفت: «یک کشور هسته ای نوع کاملا متفاوتی از عملیات حفاظتی را برای پراکسی های خود در نظر می گیرد. رویارویی نظامی با حزب اللهی که دارای بیش از ۵۰۰۰۰ موشک است و کل منطقه اسرائیل را تهدید می کند، در صورت جنگ چندین هزار موشک به تل آویو خواهد رسید. ایران هسته ای اعلام کرده که حمله به حزب الله به مثابه حمله به ایران است. این مسئله قطعا دامنه عملیات ما را محدود خواهد کرد.»
در همین راستا باراک گفت: «اگر ایران هسته ای تمایل به تملک چیزی و یا اشغال برخی از دولت های خلیج فارس داشته باشد، (چه کسی آن را آزاد خواهد کرد؟) حرف آخر این است که ما باید با این مشکل برخورد کنیم.»
وی گفت: «چیزی نمانده که ایران به مصونیت کامل برسد.» باراک به این نکته اشاره می کند که وقتی دانش فنی، مواد خام، تجربه و تجهیزات (و همچنین توزیع مواد در میان تاسیسات زیرزمینی) انباشته شده، با یک حمله می توان پروژه هسته ای را از خط خارج کرد. رژیم صهیونیستی تخمین میزند که برنامه هسته ای ایران تا حدود نه ماه آینده قادر به مقاومت در برابر حمله این رژیم و آمریکا نخواهد بود و برای نهایی شدن و رسیدن به قدرت شلیک فوق العاده به چارچوب زمانی ۱۵ ماه نیاز دارد.
یک منبع ارشد امنیتی صهیونیستی گفت: «آمریکایی ها به ما می گویند هنوز زمان داریم اما ما به آنها می گوییم که فقط حدود شش تا نه ماه بیشتر فرصت نداریم، بنابراین تحریم ها باید به نقطه اوج خود برسند.»
بسیاری از تحلیلگران اروپایی و برخی از سازمان های اطلاعاتی بهعلت آشکار نبودن سوء ظن ها، با شک و تردید به هشدارهای صهیونیستی پاسخ دادند.
برخی از آنها چنین استدلال کرده اند که این رژیم عمدا برای ایجاد فضای رعب و وحشت، اظهارات خود را بهطور اغراقآمیزی مطرح می کند تا اروپا را به نبرد گسترده اقتصادی علیه ایران ترغیب کند و این شک و تردیدها با نگاهی به گذشته در مورد ارزیابیهای نادرست CIA در مورد سلاح های کشتار جمعی عراق قبل از جنگ عراق تقویت می شود.
گفتگوی رژیم صهیونیستی با ایالات متحده در مورد پروژه هسته ای ایران بسیار قابل توجهتر و مهمتر از گفتگو با اروپا است. ایالات متحده در تلاش است تا تحریم ها را بر علیه ایران محکمتر کند و در ازای دادن امتیازات قابل توجهی به کشورهایی مانند روسیه و چین آنها را با اعمال این تحریم ها همنوا کند. اما در زیر سطح این همکاری ها، نشانه هایی از سوء ظن متقابل وجود دارد.