به گزارش
گرداب، کارشناس تعيين مصاديق محتواي مجرمانه بر اين عقيده است كه شبكههاي اجتماعي ميتوانند اثر خوبي در مقابله با جنگ نرم داشته باشند اما نه در زماني كه عمده محتواي آنها مضر است و ممكن است برخي افراد را آماده پذيرش افكار و عقايد باطل خود كند.
حجتالاسلام "سيد محمدرضا آقاميري"، درباره گسترش روز افزون شبكههاي اجتماعي و رويكردهاي تعامل محورانه آنها با كاربران دنياي مجازي اظهار كرد: «با توجه به اينكه تكنولوژي هم ميتواند آثار تخريبي داشته باشد و هم سازنده، ميتوان به نسبي و اعتباري بودن موضوعيت آن پي برد به نحوي كه اگر ابزار نوين راهي براي توسعه علم و فرهنگ باشد، ميتوان بسته به استفاده و كاركرد آن كه اگر در جهت مثبت و يا منفي باشد، آثار متفاوتي را براي آن متصور شد.»
او گفت: «به عنوان مثال از يك ميكروفن هم ميتوان استفادههاي مثبت داشت و هم منفي كه در راستاي كاركرد مثبت، توسعه فرهنگ از طريق تدريس و پرورش نفوس انساني صورت ميگيرد و از بعد منفي ميتوان به تخريب شخصيت يك رقيب انتخاباتي اشاره كرد و یا با آن ابزار به توسعه و بسط افکار انحرافی پرداخت. در کل، بحث رسانه به همين شكل است، وقتي رسانه با قالبهاي جديد به ميدان ميآيد، کماکان ميتواند زمينه را براي استفادههاي منفي و مثبت باز بگذارد.»
كارشناس تعيين مصاديق محتواي مجرمانه خاطرنشان كرد: «طي دو دهه گذشته شاهد حضور اينترنت در كشور بودهايم كه همراه خود جريانات تلخ و شیرینی را به ارمغان آورده است، در حالي كه ما پيشبيني براي فنآوريهاي نو، همواره نداشتهایم و در اینترنت نیز چون سایر تکنولوژیها، تمهیدی برای آن نیندیشیده بوديم.»
او معتقد است كه بعد از پيدايش اينترنت كم كم با مفهوم آن آشنا شديم و اين در حالي بود كه توسعه قارچگونه آن در جاي جاي كشور موجب برخي نگرانيها و دغدغهها شده بود و البته عمده دغدغه به دلسوزان نظام مربوط بود تا وسيلهاي نشود كه فرهنگ را از شمايل ملي خارج كند و به ناكجاآباد رهنمون سازد و در حقیقت شناخت ما از این تکنولوژی و توسعه آن همگام نبود و این همان چیزی است که نگرانیها را موجب شد.
وي خاطرنشان كرد:
«در اينترنت چند موضوع مطرح است. يكي پهناي باند و حضور در اين شاهراه ارتباطي که عمدتاً بحثی سختافزاری است و ديگري اين كه با توسعه اين بستر، هر كاربري ميتواند در اين شاهراه حضور داشته باشد، حال یا حضوری پررنگ و فعال و یا حضوری کاملا تاثیرپذیر و منفعلانه.»او گفت: «وجود اين شاهراه بزرگ نقل و انتقال داده در كشور و حضور ما در اين شاهراه، کاربران ایرانی را صرفا به يك مصرفكننده اينترنتي تبديل كرده بود و نبايد از ياد برد كه حضور فعال و تاثيرگذار در اين شاهراه، راهی نداشت، جز ايجاد سايتها و پايگاههايي كه چندان هزينهاي نیز در بر نداشت اما ميتوانست در بستر تبادل محتوا موثر واقع شود. جذب مخاطب از خصوصيات بارز رسانه اينترنت است و رونق آن به سليقه توليدكنندگان محتوا و مديران وب سايتها بستگي دارد.»
تعامل مجازي عامل جذب مخاطبآقاميري ادامه داد: «البته تاثيرگذاري در اينترنت تا زمان يك سويه بودنش همراه با سختیهای خاص خود بود که چندان جاي پيشرفتي نداشت چرا كه هر يك از مراحل تحقيق، تایپ، ويرايش و مراحل ديگر هزينهزا بود و در انتها نيز تاثيري را كه بايد، نداشت. حال اين رويه به دو سويه شدن براي توسعه بستر تعاملي و تاثيرگذاري بیشتر نياز داشت تا بتواند نظر كاربران را بيش از پيش جلب كند. در كشور ما نيز اين روند دو سويه و تعاملي به تحقق پیوست و بحث توليد اطلاعات، به وسیله سازمانها، ارگانها و... طي چند سال اخير با ظهور شبكههاي اجتماعي به دست كاربران نیز افتاده است.»
تمامي شبكههاي اجتماعي خط قرمز دارنداو درباره روند فعاليت شبكههاي اجتماعي تصريح كرد: «در اين شبكهها، تنها بستر و عرصهاي برای فعالیت واگذار ميشود و بنا بر آن، چارچوبي براي فعاليتها در نظر گرفته ميشود که همه باید در این چارچوب فعالیت كنند و البته مسئله عمده، بحث تولید اطلاعات است که در شبکههای اجتماعی به وسیله کاربر صورت میگیرد و این مهمترین دلیل انگیزه حضور کاربران در این شبکه هاست، در حقیقت یک نوع هویتبخشی نیمه کاذب برای کاربران صورت میگیرد که باعث حضور پررنگ آنان در این عرصه میشود.»
قائم مقام موسسه فرهنگي تبيان درباره اين كه برخي شبكههاي اجتماعي، شعار آزادي بيان را دارند، افزود: «چارچوب در شبكههاي اجتماعي چه خارجی و چه داخلی به صورت جدي مطرح است و برخي هم كه ميگويند ما چارچوبي نداريم، جلوي انتشار برخي مطالب را در بسياري از موارد ميگيرند. حال ممكن است كاربر بتواند در اين راستا به هر كه و هر چه بخواهد، توهين كند، یا هر که را که بخواهد تخريب و به همه اشخاص و چهرههای ملی و حتي به مراتب بالاتر نيز افترا بسته و توهین كند بدون اين كه كوچكترين مشكلي داشته باشد اما اگر كمي پايش را از خطوط قرمزی که آنان دارند، فراتر نهد، جلوي فعاليتش را ميگيرند. به طور مثال، هر فعالیتی که طرح هولوکاست را در برخی شبکههای خارجی، مطرح کند، محکوم به از دست دادن امکان فعالیت در آن شبکه اجتماعی است.»
جهتدهي اطلاعات شبكههاي اجتماعياو گفت: «غرض از ايجاد شبكههاي اجتماعي، محور قرار دادن کاربر در سايتهاي اينترنتي است، حال بماند كه در ظاهر کاربران معمولی، توليدكنندگان اطلاعات هستند اما در پشت قضيه جهتدهي در انتشار اطلاعات وجود دارد.»
وي درباره نحوه جهتدهي به انتشار اين اطلاعات خاطرنشان كرد: «جهتدهي، اين گونه است كه به عنوان مثال اگر در موتور جستوجويي، عبارت تاريخچه "شيطانپرستي" جستوجو شود، مرحله بعدي كه عبارت "شيطان" وارد مرورگر و كادر جستوجوی همان موتور جستجو شود، بر اساس الگوريتمهاي در نظر گرفته شده، اصول و تاريخچه شيطانپرستي به صورت ريز و با جزئيات حتي بر اساس مناطق و آداب و رسوم هر ملتي ليست ميشود و این همان جهت دهی و اغوای کاربران است که با لطافتی خاص و روشی نامحسوس رخ میدهد.»
آقاميري گفت: «اين شيوه جستوجو و آرايش ليست به همین گونه در شبكههاي اجتماعي نيز وجود دارد و به اين ترتيب ناخودآگاه كاربر را به سمت آيين و طرز تفكرهای خاص سوق ميدهد، حال ممكن است كه كاربر هدفش از جستوجوي چنين عبارتي، ديدگاه قرآن نسبت به شيطانپرستي بوده است، نه حضور در جمع شیطانی آنان.»
جهتدهي دموكراسي در فيسبوكاو با بيان اينكه شبكههاي اجتماعي بسيار خوباند چرا كه تعاملي و كاربر محور هستند اما دموكراسي را جهت ميدهند و با تاكيد بر اختلالاتي كه اينگونه شبكهها ميتوانند در بنيان افراد به وجود آورند، گفت: «ارتباط با اين شبكهها موجب ميشود كاربر بر روي شالوده خانوادگي خود پا بگذارد و پايههاي خانواده به عنوان مهمترين اركان هر جامعه، سست شود.»
کارشناس كارگروه تعيين مصاديق محتواي مجرمانه تصريح كرد: «اين شبكهها به دليل اين كه مجالي ايجاد ميكنند تا در موضوعی واحد، تمامي محتوای مربوطه، جلوي ديدگان كاربر نقش بندد، موجب بروز دو اشکال میشوند، یکی قرار گرفتن در مقابل انبوهی از اطلاعان درهم و غربال نشده و دیگری قرار گرفتن در مقابل اطلاعاتی که درک آن از حد کاربران بیشتر است، بنابراین توجهي به ظرفيتها و عقل كاربران ندارند و همين موجب ميشود كه درك و هضم اين مطالب براي عدهاي سخت باشد.»
محتواي سنگين موجب امراض لاعلاجاو با بيان اينكه تا پيش از مطالعه منطق نميتوان به مطالعه فلسفه روي آورد، تاكيد كرد: «وزن برخي مطالب نيز مانند غذا سنگين است كه اگر معده نتواند آن را هضم كند، پس میزند. حال محتواي برخي از اين شبكهها هم اينگونه است.»
وي با بيان اينكه در حال حاضر برخي از اين شبكهها تا 11 برابر ايران، جمعيت دارند و از آن مهمتر اينكه كاربران گوناگون با فرهنگها و زبانهای مختلف و در اقليمهاي متفاوت در اين شبكه حضور دارند كه حرفها و نظرات آنها با يكديگر در يك راستا نيست و این شاید به بروز یک عدم اعتدال در جوامع مختلف کمک کند.
شبكههاي اجتماعي و محيط ناهمگنآقاميري با اشاره به اينكه درصد قابل توجهی از دوستيها در اين محيط همگن نيستند، اذعان كرد: «به دليل حضور در يك فضاي تكنيكي و تعاملات گسترده، برخي عقايد در اذهان افراد رسوخ ميكند و موجب تغيير نگرش در آنها ميشود كه وقتي فرزند يك خانواده در منزل و جمع خانواده سخن ميگويد، پدر و مادر ميگويند كه اين حرفها از او نيست و اين ميتواند يك خطر جدي باشد.»
فيسبوك گريبانگير كاربراناين كارشناس درباره دلايل مسدود كردن دسترسي به اين شبكهها كه با شعارهای دموکراسیگرایانه، توسعه يافتهاند، اظهار كرد: «اين شبكههاي خارجي در حال حاضر گريبانگير كاربران ما شده است در حالي كه در داخل هم اگر شبكههايي با اين اهداف، ايجاد شوند و خارج از منشور حركت كنند، لازم است جلوي فعاليتشان گرفته شود.»
او گفت: «در پشت شبكههاي اجتماعي خارجي، نظامهاي قدرتمندي حضور دارند و عمده دليلي كه باعث اين شد که جلوي فعاليت اينگونه شبكهها در ايران گرفته شود، اين بود كه دير به فكر افتاديم. البته در حال حاضر هم شبكههايي در داخل همچون چارباغ، كلوب، پارسی بلاگ و پرشين بلاگ، حضور دارند كه همين فعاليتها را با نظارت بهتر و بیشتر انجام ميدهند که توصیه ما حضور کاربران ایرانی در این شبکههاست.»
جاسوس الكترونيكي در كمينکارشناس تعيين مصاديق محتواي مجرمانه گفت: «در گذشته اگر كشورها براي دسترسي به اطلاعات محرمانه سياسي، اقتصادي و يا نظامي ديگر كشورها، جاسوساني را تربيت ميكردند و به آنجا ميفرستادند و آنها نيز براي دسترسي به اطلاعات، مرگ را به جان ميخريدند، امروزه اين روال تغيير كرده است و اين جاسوسي از طريق بسترهاي الكترونيكي صورت ميگيرد.»
وي درباره برخي چهرههاي سياسي و سابقه خرابكاري آنها در دسترسي به اطلاعات محرمانه ديگر كشورها گفت: «افراد مشهور سياسي كنوني در گذشته به وسيله عكاسي، جاسوسي ميكردند و اين نشاندهنده اهميت اطلاعات حساس و ضروري است كه افراد بسياري در به دست آوردن آن از همه چيز، مايه ميگذاشتند و اكنون برخي از اطلاعات حساس نظامي کشورها از طريق شبكههاي اجتماعي فاش شده و میشود.»
او گفت: «تهديد ديگر شبكههاي اجتماعي، بر هم زدن بنيان خانوادههاست. چرا كه هر شبكهاي، بر اساس ساختار، منشور خاص و اصطلاحات رایج خود را دارد و موجب ميشود كه وابستگي به آن قالب براي كاربران به وجود آيد و اصطلاحات رایج آن نيز روز به روز گسترش يابد و موجب شود كه تفريح كاربران با دوستان اينترنتي باشد و ارتباطات فيزيكي و دوستانه و محفلهای صمیمانه، تبديل به ارتباطات مجازی با دیالوگ خاص خود شود.»
آقاميري درباره ديگر اختلالات شبكههاي تعاملمحور يادآور شد:
«اختلال در نظام اجتماعی ملی، نيز يكي ديگر از مشخصات شبكههاي اجتماعي بيگانه است و دليل عمده بسته بودن برخی از آنها در ايران همين است، چرا كه اشاعهدهنده تصاوير مبتذل هستند، مقدسات و نظام اجتماعي ملي را مسخره ميكنند و فرهنگ و زن و مرد ايراني را به سخره ميگيرند.»او درباره اين كه با وجود بسته بودن اين شبكهها، عدهاي از طريق پروكسيها به باز كردن آنها اقدام ميكنند، گفت: «به دليل اين كه برخي از اين سايتها از درگاه ورودي فيلتر هستند، عده بسياري براي باز كردن آن تلاش نميكنند و با ديدن بسته بودن آن ديگر مبادرت به باز كردن صفحه نميكنند اما عدهاي هم به دنبال برخي راهها ميروند كه ممكن است حتي قانوني نباشد.»
شبكههاي اجتماعي رصد ميشوندكارشناس تعيين مصاديق محتواي مجرمانه درباره استفاده از ظرفيتهاي اين شبكه و اعمال خواستههاي خود و صادرات افكار و عقايد ايراني اذعان كرد: «فعاليتهاي خوبي بر بستر اين شبكهها ميتوان انجام داد كه سازمانهاي مربوطه نيز مشغول چنين كاري هستند. ما میتوانیم اطلاعات به دست آمده از ساير كشورها از طریق درگاه اینترنتی را دستهبندي كنيم و از مجموع تمامي اطلاعات كسب شده، میتوانيم تاثير تامي بر مجرای محتوای اینترنتی كشور داشته باشيم.»
آقاميري درباره اين كه چرا دسترسي به اين شبكه براي دسترسي هرچه بيشتر به اطلاعات ديگر كشورها باز گذاشته نميشود، خاطرنشان كرد: «ميتوانيم با اتخاذ تدابيري فعالان خارج از چارچوب را به اين حوزه سوق دهيم و فعاليتهاي آنها را با ديدگاههاي روشني كه به آنها ميدهيم، هدايت كنيم.»
او افزود: «وظيفه ما اين است كه مردم را از معرض تهديدات خارج كنيم و به همين دليل نميتوانيم شبكه را براي دسترسي عموم باز بگذاريم چرا كه اگر دسترسي براي همگان آزاد باشد، به همان مثال عدم هضم مطالب به وسیله برخي ميرسيم اما در عين حال بايد براي فعاليت افراد فرهيخته چارهاي انديشيد.»
وي درباره علت فيلتر بودن برخي سايتهاي اجتماعي گفت: گاهي اوقات مجبوريم براي برخورد با برخي مسائل، رويكرد حذفي داشته باشيم و اين كار ضرورت دارد چرا كه صلاح عموم در آن است و مصلحت كشور نيز در آن نهفته است كه البته اين عمل در مقابل برخي شبكهها كه با هدف تخريب و ضربه زدن به ميدان ميآيند، اتخاذ ميشود.»
آقاميري درباره فرهنگسازي براي استفاده از چنين محتواهايي گفت: «مقدمه ضروري فرهنگسازي، برخوردهاي حذفي است به عنوان مثال اگر مردم در حال حاضر كمربند ايمني خود را در وسايل نقليه ميبندند و يا از چراغ قرمز عبور نميكنند به خاطر اين است كه جريمهها بالا رفت و هنجارها جديتر گرفته شد و اكنون به فرهنگ تبديل شده است.»
او تصريح كرد: «در حال حاضر ميبينيم كه در حوزه قوانين راهنمايي و رانندگي فشار جريمهها باعث فرهنگسازي شد و تنها عده كمي هستند كه به اجبار قوانين را رعايت ميكنند و دقيقا همانهايي هم هستند كه باعث تخلفات عمده و اتخاذ قوانين همگاني هستند.»
اين كارشناس افزود: «برخوردهاي حذفي تنها مختص كشور ما نيست و كشورهايي همچون چين نيز فيلترينگ را به شدت اعمال ميكنند و البته در آمريكا و ديگر ممالك نيز برخي سايتهاي پورنو و سياسي فيلتر ميشود.»
حجتالاسلام و المسلمين سیدمحمدرضا آقاميري با اشاره به اين که شبكه ملي اطلاعات امری امکانپذیر است، درباره تاخير در راهاندازي اين شبكه اظهار كرد: «از هم گسيختگي نظام توليدكنندگان اطلاعات عامل عمدهاي بوده كه موجب اين تاخير شد. چرا كه اگر اين بخشها طي 10 سال گذشته دست به دست هم ميدادند تا چنين شبكهاي ايجاد شود تاكنون به مرحله بهرهبرداري رسيده بوديم.»
وي خاطرنشان كرد:
«ايجاد چنين شبكهاي تعلق به سايتهاي خارجي را از بين ميبرد و به صراحت ميگويم كه اگر شبكه داخلي به معناي واقعي و به قيمت اندك در برابر اينترنت گران قیمت عرضه شود، اكثر مردم تمايل به تعامل با اين سرويس داخلي را خواهند داشت.»او با اشاره به اين كه در موسسه تبيان ديتاسنترهای (مرکز خدمات دادههای اینترنتی) عظيمي را راهاندازي كردهايم، خاطرنشان كرد: «يكي از مراحل فرهنگ سازي اين است كه به تمام سازمانها و ارگانهاي داخل كشور اعم از دولتي و خصوصي، اطلاعرسانيهاي لازم در جهت انتقال ميزبانيهايشان از خارج كشور به داخل انجام شود و این امکان هماکنون در موسسه تبیان و برخی شرکت های داخلی ایجاده شده است.»
وي درباره انتقال ميزبانيها به مراكز داده اين موسسه گفت: «تفاهم نامهاي با معاونت امور مطبوعاتي وزارت ارشاد به امضا رسیده است كه در اين راستا قرار شد پشتيباني از سرورهای موسسات فرهنگي به اين موسسه منتقل شود كه متاسفانه در حال حاضر این تفاهمنامه عملیاتی نشده است، امید میرود با عملیاتی شدن این تفاهمنامه گام مهمی در راستای تحقق شبکه اطلاعات ملی برداشته شود.»
اين كارشناس درباره شباهت شبكه ملي اطلاعات و رسالت پايش فضاي وب تصريح كرد: «اين شبكه به هيچ عنوان مفهوم فيلترينگ ندارد چرا كه مقولهاي جداست و بايد دانست فيلترينگ و پايش تنها بر روي فضاي اينترنتي عمليات ميكند و شبكهاي كه از آن بهعنوان شبكه ملي اطلاعات ياد ميشود، نیازی به نظارت ندارد.»
آقاميري با تاكيد بر اين كه افزايش امنيت تبادل اطلاعات و كاهش هزينههاي سربار و همچنين هزينههاي ترافيك بينالملل و صرفهجویی در خرید محتوای اینترنتی خارجی و تولید اطلاعات داخلی و چرخش آن در داخل کشور و حتی صدور اطلاعات به خارج، از جمله ويژگيهاي شبكه ملي اطلاعات است، يادآور شد: «اينترنت در حال حاضر اختلالات و مخاطرات خاص خود را دارد چرا كه هر از گاهي، شاهديم که مثلاً كابلهاي انتقال اطلاعات قطع ميشود و یا اتفاق دیگری برای اینترنت کشور رخ میدهد! اما با ايجاد شبكه ملي اطلاعات در كنار اين شبكه بزرگ، ديگر چنين اختلالاتي را شاهد نخواهيم بود.»
وي ادامه داد: «علاوه بر اين كه بايد دانست برخي سرويسهاي فعال و موجود بر روي اينترنت همچنان بر روي شبكه ملي اطلاعات قرار خواهد داشت مثل موتورهاي جستوجويي كه با راهاندازي شبكه ملي اطلاعات الگوريتمهاي خاصي به آن داده ميشود كه تنها در حيطههاي مشخص و چارچوبهاي معيني قابلیت ارائه خدمات را دارند. با طراحي كش سرورهايي بر روي خروجي اينترنت، امكان اتصال كاربران شبكه ملي اطلاعات به اينترنت را میتوان محقق ساخت.»
وي همچنين درباره اتخاذ روش فيلترينگ و محدوديتهاي مستقيم براي كاربران اينترنتي، خاطرنشان كرد: «نظارت بر روي اينترنت، بدون فيلترينگ، نشدني است و به لحاظ ارتباطي كه با اطلاعات ساير كشورها دارد بايد امر فيلترينگ را اتخاذ كرد تا فعاليتهاي افراد و كاربران بر روي اين شبكه با مشکلی مواجه نشود.»
اين كارشناس گفت:
«سيستم فيلترينگ كشور طبيعتا يك سري مشكلات را به دليل هوشمندي دارد، چرا که در این نوع فیلترینگ عملیات به وسیله دستگاه صورت میگیرد و به همين دليل در بسياري از مواقع مسدودسازی با استفاده از روشهاي دستي اتخاذ ميشود. اما بايد دانست كه به زودي سيستمي بايد طراحي شود كه الگوريتمهاي دقيق و هوشمند را پشتيباني كرده و به ايفاي نقش در حوزه فيلترينگ بدون خطا بپردازد.»آقامیری درباره ضابطههای موجود برای فیلترینگ در كشور، گفت: «بر اساس قانون جرائم رایانهای، مصوب مجلس شورای اسلامی، ماده 21، کلیه ارائهکنندگان خدمات دسترسی باید به پالایش فضای اینترنتی خود اقدام كنند و در صورت تخطی از ارائه خدمات آنان جلوگیری میشود و همچنین بر اساس ماده 22 قانون مذکور، کارگروه مشارالیه مسئولیت رسیدگی به سلامت فضای اینترنتی و مجازی کشور را بر عهده دارد و در ماده 23 مراکز ارائه خدمات دادههای اینترنتی داخلی (دیتاسنترها) نیز موظف به تبعیت از همین کارگروه هستند. »
منبع:
ایسنا