گرداب- در روز 16 آذر که برخی از مخالفان نظام به خیابانها آمده بودند، "بنياميننتانیاهو" از واشنگتن تقاضا کرد که از فضای مجازی به خصوص "تویيتر" علیه حکومت ایران استفاده کند و از آن برای جنگ علیه نظام ايران، بهره جويد. نتانیاهو به مقامهاي امریکايي توصیه کرده بود که برای از بین بردن مشروعیّت و حاکمیّت نظام ایران، از وبسایتهای اجتماعی استفاده کرده و با ارائه اطلاعات خاص، آشوبهای داخلی را هدایت کند.
خداوند متعال در آیهی (217) سورهی مباركهی بقره، میفرماید: «وَ لایَزالوُن یُقاتلونكم حتّی یَرَّدوكُم عَنْ دینِكُم إن استطاعُوا»، بدین معنی كه «دشمنان شما همواره با شما در جنگ هستند.» واژهي «لایزالون»، دلالت بر استمرار دارد و گویای این است كه دشمنان، همیشه با شما در جنگ هستند منتهی بسته به شرایط مكانی و زمانی، نوع این جنگ ممكن است متفاوت باشد. گاهی جنگ، جنگ نظامی و اقتصادی است و گاهی نیز فرهنگی، كه از آن به "جنگ نرم" هم ياد ميشود.
جنگ نرم عبارت است از "استفادهي دقیق و طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن در جهت تأثیرگذاری بر عقاید، فرهنگ، سیاست، احساسات، تمایلات، رفتار و مختصات فكری دشمن با توسل به شیوههایی كه موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی میشود."
رساترين تعريف براي جنگ نرم، هدايت افكار به سمتي است كه جوامع به گونهاي بينديشند كه سردمداران سلطهگر ميخواهند و از همين نقطه است كه عمليات رواني با تكيه بر نقش بيبديل رسانهها آغاز ميشود. از سوي ديگر در تخصيص و تهديد جنگ نرم ابعاد مختلفي مانند: ابعاد سياسي، اقتصادي، اجتماعي، امنيتي و فرهنگي نيز مطرح ميشود. اين ابعاد گرچه به صورت فردي و تنها در اهداف كوتاه مدت و كاركردهاي عيني متفاوتاند؛ اما تمامي آنها در شيوهها و ابزارها بر نقش رسانهها و تبليغات، متمركز هستند.
جنگ نرم، جنگ براي سلطه است و سلطه زماني آغاز ميشود كه سلطهگران بتوانند بر افكار عمومي مسلّط شوند و همين امر، همكاري رسانهاي را نياز شدید و اصلي جنگ نرم ميسازد.
سايبر و ارتباطهاي نوين
مؤلفهها و شاخصههاي منحصر به فرد اين درگيري، فقط با كمك و ياري رسانهها به سرانجام ميانجامد. تمامي رسانههاي ديداري و شنيداري، كتبي و شفاهي به دليل كاركردهاي خاص رواني و تبليغي در مجموعهي ابزارها و شيوههاي جنگ نرم، كاربرد ويژهاي دارند. چنانكه نميتوان از نقش امواج راديويي و ماهوارهاي در دوران جنگ سرد و مراحل ابتدايي جهان تك قطبي غفلت نمود.
براي بحث در چرايي و چگونگي كاربرد روز افزون فضاي سايبر در جنگ نرم لازم است به تعريف و تشريح مختصات اين محيط پرداخته شود تا از محتواي بحث، الگوي عمل براندازي نرم با مختصات و شرايط خاص فكري و فرهنگي به دست آيد.
فضاي سايبر، محيط الكترونيكي واقعي است كه ارتباط انساني را به شيوهاي سريع، فراجغرافيايي با ابزارهاي خاص، به طور مستقيم و زنده ميسّر ميسازد. به عبارتي، تئوري پيوند (ادغام) مكان در زمان، يا تبديل جهان جغرافيايي به دهكدهي جهاني، به صورت واقعي با رشد و گسترش فضاي مجازي اتفاق افتاد. اين فضا و محيط كه بسياري از ويژگيهاي دوران فلسفي پسامدرن را در خود جاي داده، مانند: «جهاني و فرامرزي بودن، امكان ارتباط دوطرفه به صورت سهل و آسان، جذابيت و تنوع، مخاطب خاص و تأثيرگذار و ...»، موقعيتها و شاخصههاي بالقوهاي است كه وجهي جداسازي آن با ساير ابزارهاي رسانهاي و اطلاع رساني همراه است.
جنگ سايبري اسرائیل و امريكا علیه ایران
از زمانی که جدال هستهای ایران و غرب آغاز شده است، مقامهاي اسراییلی به طور جدی خواستار این بودهاند که از توسعه هستهای جمهوری اسلامی ایران جلوگیری کرده و از راه بزرگ نمایی و حتی شایعهپراکنی در بین کشورهای غربی، مانعی بر سر راه آن قرار دهند.
"تلآویو" بارها اعلام کرده که ایران در حال رسیدن به بمب اتمی است و این مسئله امنیت او را با تهدید مواجه میکند، بنابراین امریکا باید به هر نحوی از پیشروی این روند جلوگیری کند. جدای از نشستها و گفتوگوهای پی در پی مقامهاي اسراییلی با دولتمردان امریکایی و اروپایی که تاکنون نتیجهای برای تلآویو در بر نداشته است، تهدید به حملهي نظامی علیه مراکز هستهای ایران بیش از همه، ذهن سیاستمداران و کارشناسان منطقهای و بینالمللی را به خود مشغول کرده است. با روی کار آمدن کابینهي نتانیاهو که لیبرمن وزارت خارجهي آن را بر عهده داشت، بحث حملهي نظامی به ايران، بسیار پر رنگتر شد.
با وجود تمام تقلاهای شبانهروزی اسراییل ـ که البته بسیاری از آنها فقط عملیات روانی است، ـ باید گفت که این رژیم تحرکات نظامی خود را علیه جمهوری اسلامی آغاز نخواهد کرد. نه بدین دلیل که ایران به لحاظ نظامی توسعه یافته یا این که در منطقه به گونهای ریشه دوانیده که حمله به ایران آتش جنگهاي منطقهای را شعلهور میکند، بلکه تنها بدین دلیل که اسراییل برای مقابله با ایران راه دیگری را برگزيده است که امروز از آن با عنوان «جنگ نرم» یا «جنگ سایبری» یاد میشود و در فضای مجازی اینترنت، صورت میپذيرد.
این نوع جنگ، هزینهي بسیار کمتری را به لحاظ نظامی، سیاسی و تاریخی بر اسراییل تحمیل میکند. به نظر میرسد اسراییل با عقبنشینی نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران به دنبال براندازی نرم از درون نظام است. از این رو درصدد برآمده تا توسعهي صلحآمیز هستهای ایران را به وسيلهي حمایت از آشوبهای داخلی، کنترل کند.
در روز 16آذر که برخی از مخالفان نظام به خیابانها آمده بودند، بنياميننتانیاهو از واشنگتن تقاضا کرد که از فضای مجازی به خصوص تویيتر علیه حکومت ایران استفاده کند و از آن برای جنگ علیه نظام ايران، بهره جويد. نتانیاهو به مقامهاي امریکايي توصیه کرده بود که برای از بین بردن مشروعیّت و حاکمیّت نظام ایران، از وبسایتهای اجتماعی استفاده کرده و با ارايهي اطلاعات خاص، آشوبهای داخلی را هدایت کند. از این رو تلآویو با عقب نشینی از جنگ رودرو و تحرکات نظامی علیه مراکز هستهای ایران که میتواند هزینههای بسياري را برای این رژیم به همراه داشته باشد، به «جنگ مجازی» روآورده و قصد دارد فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی ایران را از راه نبرد سایبری کنترل کند که افق آن، براندازی نظام است.
2 هزار متخصص رصد سايبري
آنچه مسلم است، مركز بررسي جرايم سازمان يافتهي سپاه، با قدرت در فضای سایبری وارد شده و با 2هزار متخصص رصد سایبری، جلوی تخريب نظام فرهنگي و اجتماعي كشور را گرفته و خواهد گرفت در اين باره یکی از مؤسسههاي نظامی و امنیتی ایالات متحدهي امریکا با اشاره به اقدام اخیر تیم رصد سایبری سپاه در انهدام وبسایتهای مستهجن اعلام کرد: «ایران یکی از ۵ کشور دارای ارتش سایبری است و این تیم زیر مجموعهي سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.»
مؤسسهي "دیفنس تک" (Defense Tech) با استناد به آمار دریافتی سازمان اطلاعات مرکزی امریکا (سیا) تخمین زده بود که 2400 نفر به همراه 12 هزار نفر نيروي ذخيرهي مردمي در این مركز فعالیت دارند. اين مؤسسه با اعتراف به ابتکار، خلاقیّت و توانایی قابل توجه مركز بررسي جرايم سازمان يافتهي سپاه، بودجهي اين تيم را 76 ميليون دلار، اعلام كرده است.
مركز بررسي جرايم سازمان يافتهي سپاه در سال 1386 در فضای مجازی تأسیس گردید. وظيفهي اين مركز نظارت و بررسي جرائم سازمان يافته تروريستي، جاسوسي، اقتصادي و اجتماعي در فضاي مجازي است كه با همكاري و هماهنگي ساير حوزههاي اطلاعاتي و قضايي در جهت بررسي تهديدها و آسيبهاي شبكه جهاني اينترنت و ساير فنآوريهاي نوين از توان فني و اطلاعاتي كارشناسان سپاه پاسدارن و ساير متخصصين بهره گرفته و در راستاي نگهباني از انقلاب و دستاوردهاي آن فعاليت مي نمايد.
اوّلین عملیات این مرکز، انهدام شبکهي وبسایتهای مستهجن فارسی زبان و دستگیری مدیران اين وبسايتها بود که خبر آن در اسفند ماه 1387 منتشر گرديد. این عملیات به کشف 5 شبکه تحت عنوان "شبکه مضلّین" منجر شد که وبسایت گرداب نیز مستندهاي مربوط به متهمان آن پرونده را که مبادرت به انتشار مطالب مستهجن در فضاي مجازي كرده بودند، منتشر کرد.
نشریه "فارين پاليسي"، این اقدام نيروهاي سپاه عليه وبسايتهاي مستهجن در عرصهي سايبر را اقدامي بشر دوستانه و به نفع حقوق بشر اعلام كرده بود. «پروژهي مرصاد»، دیگر اقدام این مرکز بود که به نوشتهي وبسایت گرداب، به مبارزه با جنگ سایبری دولت امریکا و دفتر وابسته به وزارت امور خارجهي این کشور در ايران، پرداخته بود. این پروژه منجر به شناسایی شبکهي «ایران پراکسی» شد.
در اين راستا روابط عمومي دادسراي عمومي و انقلاب تهران نیز چندی پیش اطلاعیهاي صادر کرد که بنابر آن و در پی همکاری مركز بررسي جرايم سازمان يافتهي سايبري سپاه، چندین شبکهي وابسته به جنگ سایبری امریکا منهدم و تعدادی از عوامل داخلی آن دستگیر شدند. تعدادی از عناصر این شبکهها که در خارج ایران به سر میبرند نیز به پلیس بینالملل معرفی شدند. شايان ذكر است كه سپاه پاسداران ضمن دستگيري تعدادي از اخلالگران فضاي اينترنت و مسدود نمودن وبسايتهاي مستهجن و غيراخلاقي و انتقال آنها بر روي وبسايتي به نام گرداب، نسبت به پاكسازي فضاي مجازي از لوث وجود اين افراد، اقدام نموده است.
مضلّین و گمراهیاش
پروژههاي كشف و منهدم شدهي متصل به سرويسهاي جاسوسي امريكا و ديگر كشورهاي اروپايي مصاديق خوبي براي اثبات برنامههاي هدفمند غرب در جهت استفاده از فضاي اينترنت به منظور تقويت توان نظامي در جنگ يك طرفهي نرم و حملات مجازي است. در اين راستا شبكهي گستردهي مضلّين يكي از پروژههايي بود كه با افشاي هويّت آن، پرده از ماهيّت پوشالي شيطان بزرگ كنار رفت و چهرهي غيرانساني و دينستيز اين دولت استكباري، هويدا شد.
اعترافهاي متهمين و بررسيهاي كارشناسي، نمايانگر حمايت فني شركتهاي وابسته به سرويسهاي جاسوسي امريكا و پشتيباني از متهمين اين جريانها بوده و هست، به طوري كه تمامي اين وبسايتهاي غيرانساني و ضدارزشي در خاك كانادا و امريكا ميزباني و حمايت ميشدند.
پروژهي مضلّين شامل 5 شبكه با توليد محتواي مستهجن در فضاي سايبر است كه حتي پا را فراتر از خطوط قرمز اخلاقي و اعتقادي گذاشته بودند و تمامي مباني انساني، خانوادگي، فرهنگي و اعتقادي را زير پا گذاشته تا جايي كه اين اقدامها در كشورهاي حاشيهي خليج فارس، انتقاداتي را به دنبال داشت.
به عبارتي ديگر راه اندازي اين پروژه، دكترين ديگر امريكا در جهت مخدوش سازي چهرهي جمهوري اسلامي ايران در مجامع بين المللي است، تا جايي كه از توزيع كنندگان انواع عكس، كليپ و بلوتوثهاي مستهجن و غيراخلاقي حمايت و پشتيباني ميكند و سپس در رسانههاي خود چنين القا مينمايد كه جامعهي ايراني رو به فساد حركت ميكند و ايرانيان ابتذالگرا شدهاند و ديگر به دنبال شهادت طلبي و اخلاقيّات نیستند.
جوان مسلمان ايراني، هدف اصلي غرب
با وجود هشدار چند سال پيش مقام معظم رهبري در خصوص شبيخون فرهنگي، استراتژي كلي دشمن در خصوص انهدام و انحلال سيستم جمهوري اسلامي با توجه به بافت جوان جمعيتي كشور روز به روز به شيوهاي نوين طراحي و هدايت شد تا اين كه به وسيلهي مراكز مطالعاتي و سيستمهاي جاسوسي خود به اجماع كلي در خصوص جوانان ايراني رسيدند و شبكههاي مستهجن و ضدديني را پايهگذاري نمودند.
اين گروه در ابتدا توزيع محتواي تصاوير و فيلمهاي غيراخلاقي خارجي را در دستور كار خود قرار داد و پس از مدتي توانست تعداد كاربران خود را تنها در يكي از وبسايتها به 114هزار عضو ثبت نام شده افزايش داده، رشد كند و وظايف اعضا را با اعطاي مسؤوليت توليد تصوير، كليپ و متون غيراخلاقي فارسي و بومي تعريف نمايد.
اگرچه اين وبسايتها در ظاهر غيراخلاقي بودند اما با توجه به پيشينهي وبسياستهاي جديد امريكا متوجه شديم، القائات ضدديني اين وبسايتها با اهداف ترويج سكولاريسم و ارايهي تعريف جديد از اسلام، هدف اصلي است كه دنبال ميكنند. با اين مضمون كه اگر جوان ايراني مسلمان است اشكالي ندارد، اما مسلمان ميتواند همجنسگرا هم باشد و با محارمش ارتباط برقرار كند. پيشرفت اين شبكهها در فضاي اينترنت موجب شد در انگليس انجمن همجنسگرايان مسلمان، شكل بگيرد.
در اين راستا "سعيد.م"، سرشاخهي اصلي شبكهي مضلّين و صاحب بزرگترين وبسايت مستهجن فارسي "ايران سكس" با عنوان مستعار "سياوش حسينخاني" در وبسايت خود در طول 5 سال، 50 هزار صفحه متن و بيش از 40 گيگابايت محتواي ضدديني و مستهجن ايراني توليد كرده بود كه طي محاسبهي انجام شده اگر فردي بخواهد اين صفحهها را نگاه كند بايد روزي 10 ساعت به مدت 5 سال زمان صرف كند.
فرد مورد نظر 20 مدير كه اغلب در تهران ساكن بودند براي شبكهي ايجاد شدهي خود انتخاب كرده بود كه هر يك از اين مديران نيز اعضاي ديگري را رهبري مينمودند و براي آنها محتوا توليد ميكردند.
اين شخص ساكن كشور كانادا بوده و به جز فعاليت در وبسايتهاي خود، به تناسب مدرك تحصيلي اش توسط سيستمهاي دفاعي كانادا جذب شده بود تا در پروژهي توليد آلياژهايي كه در سلاحهاي نظامي به كار ميروند، فعاليت كند. همچنين سعيد.م، داراي ارتباط نزديكي با فرماندار ايالتي بوده و از اين راه از حمايت دولت كانادا نيز برخوردار بوده است، به طوري كه همسرش پس از دستگيري وي بلافاصله و به طور مستقيم با يكي از فرمانداران ايالتهاي كانادا قرار ملاقات گذاشت تا ايران را براي آزادي همسر خود تحت فشار دولتي قرار دهد. جالب است كه همسرش در تلاش است تا وي را به عنوان قرباني حقوق بشر معرفي كند و از طريق سيستم مطبوعاتي كانادا او را تحت يك شانتاژ تبليغاتي، مطبوعاتي آزاد كند. در حالي كه اين شخص در زمان دستگيري به طور كامل به جرايم خود اعتراف كرده و اظهار داشته نسبت به تمامي آنها وقوف كامل دارد.
البته غير از اين شخص، افراد ديگري هم بودهاند، مانند «وحيد.ا»، كه در هند ساكن بوده و به وسيلهي چك صادره از بانكهاي امريكايي حقوق خود را دريافت ميكرده است.
وحيد.ا، دانشجوي ايراني ساكن هند و از هواداران سازمان منافقين و مرتبط با انجمن سلطنت طلبان بود كه از 17 سالگي فعاليت خود را آغاز كرده است. برادر او نيز متواري است و در تركيه وبسايت ضدديني داير كرده و به تمسخر ائمهي معصومين(عليهم السلام) و مقدّسات اسلامي مي پردازد و جريان آزاد اطلاعات، همان موضوعي بود كه بهانهي توليد محتواي وبسايت او قرار گرفته است. وي با نام مستعار «آريا دانشكار»، مدير بزرگترين مجموعه از وبسايتهاي مستهجن فارسي زبان در اينترنت است كه نقش بسيار مهمي در توليد و ارايهي محتواي مستهجن فارسي شامل: «فيلم، عكس، داستان و...» دارد و هدايت كاربران به سوي توليد محتواي مستهجن ايراني و خارجي وبسايتهاي ديگر را برعهده داشته و توليد محتواي ضدديني و ضدانقلابي از ديگر اقدامهاي او به شمار ميرود.
وي براي افراد فعال در زمينههاي ضدديني، ضدامنيتي و ضداخلاقي چنين مينويسد: «ما براي كارتان ارزش قايل هستيم و دليل اصلي ساپورت ما همين است. مطمئن باشيد كه از وبسايت شما هيچ كجا به دليل مسايل امنيتي نام برده نخواهد شد.»
به گفتهي يك مقام مسؤول در بخش سايبري سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، مجموعههاي ديگري با همين ماهيّت اما با مأموريتهاي مختلف عليرغم رعايت دقيق مسايل امنيتي، توسط مركز بررسي جرائم سازمان يافتهي سايبري سپاه كشف و منهدم شدهاند كه پروژهي "شهيدسازي" و ارايهي ليست 72 نفرهي كشته شدگان حوادث اخير، شايعهي هتك حرمت و مرگ دروغين دختري به نام "سعيده پورآقايي" و ايجاد شبكهي جمعآوري اطلاعات جاسوسي به ويژه شناسايي دانشمندان هستهاي كشور و... در زمرهي اقدامهاي اين گروههاست.
با توجه به اعترافهای متهمین جرائم اینترنتی که توسط مرکز مطالعه و بررسی جرائم سازمان یافته سایبری سپاه دستگیر و بازجویی شدهاند، آنچه در مجموع اقدامها و فعالیتهای این شبکه به وضوح ديده ميشود، 5 کارکرد اساسی در حوزههای فرهنگی، سیاسی، دین و مذهب، اجتماعی و اقتصادی میباشد که یک فعالیت عادی را تبدیل به فعالیتی هدفمند، سازمان یافته و مفسدانه میکند که لطمههای جبران ناپذیر آن به سادگی از چهرهي جامعه زدوده نمیشود. فقدان فرهنگ استفاده از تکنولوژی در بین جوانان و سو استفاده از بیاطلاعی والدین از دانش رايانه، از مواردی است که شرایط را برای سو استفادهي این گروهها بازتر ميكند.
سهولت دریافت پناهندگی در کشورهای اروپایی و امریکایی، کسب درآمد (به دلیل پشتیبانی قدرت نرم از مجرمین، آنها دلایل روشنی از نحوهي کسب درآمد خود ندارند)، تلاش جهت استمرار و پایداری شبکههای مستهجن در مبارزه با فیلترینگ، از همگسیختگی بنیان خانوادهها، رواج فساد و بیبندوباری به وسيلهي ایجاد وبسایت اینترنتی و دومین رایگان مستهجن برای کاربران از دیگر فعالیتهای این گروه بوده است.
لازم به ذكر است كه اکثر متهمین اين شبكهها دارای خانوادههايی متزلزل و سست بنیان بوده و خانوادههای آنان از مشکلات حاد ایدئولوژیک و اعتقادی رنج ميبردهاند و به دین اسلام و حتی سایر ادیان، هجمههاي شدید اعتقادي وارد میساختهاند.
هدف اصلي جنگ نرم دشمن و راهكارهاي مقابله با آن
با توجه به اهمیت دو چندان این مسأله، رهبر فرزانهي انقلاب با اشاره به جنگ نرم عظیمی كه دشمنان در مقابل ملت ایران و نظام اسلامی به راه انداختهاند، نخبگان فكری از جمله دانشجویان و اساتید دانشگاهها را به هوشیاری و فعالیت مبتنی بر فكر و تدبّر در این عرصه فرا خواندند و تأكید نمودند: «دانشجویان عزیز افسران جوان ایران و جمهوری اسلامی در جبههي مقابله با جنگ نرم دشمنان و جریان شیطانی متكی بر زور، تزویر و پول هستند... در این منطقهي بسیار حساس، جمهوری اسلامی با قدرت روز افزون خود در مقابل سلطهگران جهانی ایستاده است و طبعاً شبكهي بزرگ صهیونیستی، كمپانیهای جهانی و مراكز پولی كه عرصهي سیاسی امریكا و اروپا را نیز هدایت و اداره میكنند قدرت عظیم ملت ایران و جمهوری اسلامی را دشمن میپندارند و با آن مقابله میكنند.»
باید این نكته را در نظر داشته باشیم كه چون قشر دانشگاهی بیشتر با مقولهی فكر و فرهنگ ارتباط دارند، در جنگ نرم دشمن نیز این قشر در اولویتهای بالا قرار میگیرند. حال اگر در قشر تجّار، بازرگانان و... وارد شویم، مباحث اقتصادی و جنگ اقتصادی همچون تحریم و... بیشتر مدّنظر است و مباحث ایدئولوژیكی و فكری چندان موضوعیّت پیدا نمیكند. بنابراین دانشگاهیان كه بیشتر با دانش، كتاب، ایدئولوژی، فرهنگ و... سر و كار دارند، گروه مخاطب و هدف اصلی دشمن در جنگ نرم هستند.
در مورد نقش اساتید دانشگاه در مقابله با جنگ نرم نیز این نكته حايز اهمیت است كه نقش روشنگر آنها برای دانشجویان بسیار اساسی است. استادان دانشگاه میتوانند ادراك مناسب از وضعیت موجود را به دانشجویان خود منتقل كنند. بدون شك اگر دشمنان ما مانند امریكا و اسرايیل، حرفهای جذابی میزنند، دلشان برای این كشور نسوخته یا دنبال منافع ملی ما نیستند. انگیزههای آنها از توجه به كشورهای خاورمیانه را میتوان در عراق و افغانستان مشاهده كرد. بنابراین جذابیتهای ظاهری كه دشمن در قالب القائات خود ایجاد میكند، باید توسط اساتید، برای دانشجویان كالبدشكافی شود.
در اين زمينه "دكتر قرايی مقدم"؛ جامعه شناس و استاد دانشگاه ميگويد: «جنگ نرم كه به صورت تدریجی و آرام شروع میشود، در نقطهای به دلیل ایجاد جاذبههای كاذب، خود جامعهي هدف را برای تحقق اهداف به كار گرفته و از این راه بر دامنهي تحركات آن افزوده میگردد. در واقع با گذشت زمان، بسیاری از بازیگران و حتی بازیگردانان جنگ نرم به صورت خواسته یا ناخواسته از درون جامعهي هدف به استخدام كارگزاران اصلی جنگ نرم در میآیند.»
وي در ادامه با اشاره به نمادسازیها، اسطورهسازیها و خلق ارزشهای جدید توسط دشمن، بيان ميكند كه: «در جنگ نرم از احساسات جامعهي هدف نهایت استفاده انجام میگیرد. مدیریت احساسات یك ركن در مهندسی جنگ نرم به حساب میآید. در مدیریت احساسات، تلاش میشود از احساسات و عواطف جامعهي هدف به عنوان پلی برای نفوذ در افكار و اندیشههاي آن برای ایجاد تغییر و دگرگونی در باورهاي آنها استفاده شود. احساسات و عواطف به دلیل تحریك پذیری، زمینههای خلق بحران را فراهم میسازد. دشمنان در جنگ نرم با شناسایی نقاط آسیب جامعهي هدف در حوزههای ذكر شده، فعالیتهای خود را سامان داده و با خلق آسیبهای جدید، بر دامنهي تحركات خود میافزایند.»
اين استاد جامعه شناس با تأكيد بر اين كه در سالهاي اخير شاهد استفادهي روزافزون كاربران ايراني از شبكهي اينترنت نيز هستيم، اظهار داشت: «كنجكاوي جنسي كاربران در دورهي نوجواني و عدم تأمين اين كنجكاوي باعث آن شده تا افراد اين گروه سني به منظور تأمين كنجكاوي خود در شبكهي اينترنت اقدام به جستوجو كنند و يكي از دلايل عمدهي استفادهي اين دسته از كاربران شبكهي اينترنت، سهولت ارتباط، عدم اطلاع بيشتر خانوادهها از شبكهي اينترنت، جستوجوي پنهان، ايجاد ارتباط با افراد مختلف و... است.»
قرايي مقدم؛ با اشاره به اين كه نوجوانان و جوانان بيشتر از هر سن ديگر در معرض حملهي فكري و ذهني قرار دارند، ميگويد: «در سن نوجواني به علت دورهي بلوغ جنسي بيشتر تفكر و ذهن افراد به سمت و سوي دنياي ناشناختهي جنسي كشيده شده و سؤالهاي بسياري در ذهن او شكل ميگيرد و به علت عدم ارتباط دوستانه با والدين، فرد قادر نيست تا اين دسته از سؤالها را در خانواده مطرح كند و پاسخ آن را از والدين خود دريافت نمايد و علاوه بر اين، براي رفع نيازها و پاسخ به سؤالهاي او دولتمردان نيز فكر چنداني نكردهاند، از اين رو به شنيدهها در محيط پيرامون خود اكتفا نكرده و به دنبال يافتن پاسخ سؤالهاي مبهم خود، دست به گريبان ابزارهايي همچون اينترنت ميشود و با جستوجوي واژههايي كه اطلاعي از معناي آنها ندارد به نوعي قدم در راهي خطرناك ميگذارد.»
اين استاد دانشگاه در ادامه تصريح ميكند: «به طور حتم در دنياي اينترنت هم، خوبي و بدي در كنار هم قرارداده شده و بازكردن يك لينك ميتواند مسير تفكر كاربر را تغيير دهد. به علت آن كه لينكهاي محتوي مطالب و تصاوير غيراخلاقي آمار زيادي از بازديد كننده را به خود اختصاص ميدهد و از اين رو با جستوجوي واژهي مرتبط به طور معمول ليست لينكهاي غيراخلاقي در صفحههاي اول موتورهاي جستوجوگر قرار ميگيرد و كاربري كه براي تأمين كنجكاوي خود پا به اين محيط گذارده با كليك بر روي لينكها و بازكردن اينگونه وبسايتها، به علت جاذبههاي جنسي موجود در آنها و به واسطهي كنجكاوي دوران نوجواني، كمبود ذهني خود از مسايل و سؤالهاي جنسي را با محتويات اينگونه وبسايتها پر كرده، از اين رو گرايشهاي جنسي فرد به سمت و سوي انحرافهاي اخلاقي كشيده ميشود.»
دكتر قرايي مقدم؛ در اين راستا و در راه رفع اينگونه مسايل به خبرنگار ما ميگويد: «ميبايست هرچه بيشتر به اين مسايل پرداخته و اهميت داده شود و سردمداران، دولتمردان و مراجع تقليد به فكر نوجوانان و جوانان باشند و بينديشند كه چگونه ميتوان بدون خارج شدن از حدود و مرزهاي اسلامي به اين قشر مظلوم و آينده ساز كشور پر و بال داد و عرصه را بر او تنگ نكرد و زمينههاي رفتارها و روابط مشروع و اخلاقي او را تا آنجا كه امكان دارد باز گذاشت، تا او بتواند با باور دوبارهي خويش و شناخت درست از زندگي و روابط اجتماعياش چه در ميان پسران و چه در ميان دختران، راه درست زندگي را پيدا كند و با اعتماد به نفس و با توجه به پيشينهي چند هزار سالهي فرهنگي خود در مسيري درست گام بردارد بدون اين كه عوامل دشمن بتوانند بر او نفوذ كنند.»
منبع: برنا