Gerdab.IR | گرداب

وبلاگ "اسکالپل"؛

پیمان عمار بستن با خامنه‌ای پیمان جانبازی است

تاریخ انتشار : ۰۶ تير ۱۳۹۱

خداوند را شکر که از ابتدای انقلاب شکوهمند اسلامی هر نقشه که کشیدند و هر توطئه که چیدند ملت فداکار را منسجم‌تر و پیوندها را مستحکم‌تر کردند.



گرداب- به بهانه ۶ تیرماه سالروز سوءقصد به جان امام خامنه‌ای در مسجد ابوذر

از وقتی ندای "این عمار" امام خامنه‌ای روحی فداه در آن فتنه بزرگ‌‌ بلند شده تا امروز که زمان زیادی از خوابیدن فتنه نمی‌گذرد، هنوز کسی در حد خود حضرت ایشان صاحب توفیق در این میدان نبوده است. هم جای تعجب و هم جای تأسف است از ما که ندا را او داده و خود در میدان از همه حاضرتر است. ندای ایشان هنوز در گوش دلبستگان به انقلاب اسلامی، چه آنها که لبیک گفته‌اند و چه آنها که هنوز از تحیر و سرگردانی خارج نشده‌اند و در برزخ پیدا کردن مرز حق و باطل معطلند، طنین دارد و اگر دوستانی این حرف را حمل بر شاعر شدن (!) حقیر نکنند، باور دارم که همان آب و باد و خاک و آتشی که ندای "هل من ناصر" سالار شهیدان را در کربلا اخذ کردند و به امانت بردند تا در روز حساب بیاورندش، ندای "این عمار" خامنه‌ای را هم اخذ کرده‌اند و آن را باز خواهند آورد. ندای نائب امام زمان، ندای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است. اما چه بسیار کسانی که خود را به نشنیدن زدند و چه بسیار آنها که گوش را یکی در و یکی دروازه کردند تا چند روز حیات دنیایی‌شان را از سنگینی عذاب وجدان خلاص کنند و چه بسیار بی‌صفتان منافق‌ خویی که هلهله کردند در برابر آن و هم چه بسیار زبان‌ها که به شماتت بچه‌هایی باز شدند که برای لبیک به امام خود آبرو به میدان آوردند.

اما "کجا هستند آن شخصیت‌های بزرگی که پیمان جانبازی بستند؟" این سؤال هنوز بی‌جواب است! بله، آنها که پیمان جانبازی بستند در ملاء اعلی و در جوار خدای احد و واحدند اما کیست که باز مرد بستن چنین پیمانی باشد؟ اشارت امام خامنه‌ای را باید دریافت و الا مؤمن بودن به ولایت فقیه در پستوی خانه پشیزی نمی‌ارزد. اگر بنا بر پاسخ به ندای این عمار است، این سؤال هم باید پاسخ داده شود که کجاست آنکه با خامنه‌ای پیمان جانبازی بسته باشد؟

پیمان "عمار" بستن با خامنه‌ای، "پیمان جانبازی" است. خامنه‌ای خود، روز ۶ تیر ۱۳۶۰ رفته بود مسجد ابوذر تا عمار باشد برای انقلاب اسلامی. آن روزها شایعات و دروغ‌هایی که از سوی گروه هایی علیه مسئولین کشور ساخته می‌شد موضوعی شده بود که آسیب جدی به انقلاب اسلامی می‌زد. سر هر کوچه، دو یا سه نفر نشسته بودند و راجع به شایعات موجود در کشور صحبت می‌کردند و افرادی عصرها در میدان مقداد و میدان ابوذر می‌نشستند و این دروغ‌ها را برای مردم تکرار می‌کردند. خامنه‌ای آشنا به مسائل بود. خطیب توانایی هم بود. علیرغم جلسات مهمی که آن روزها در مجلس برای بررسی عدم کفایت سیاسی بنی‌صدر برگزار می‌شد و تمام وقتش را گرفته بود، وقت گذاشت و رفت مسجد تا از معضلی که دشمن برای جامعه اسلامی به وجود آورده بود، گره‌گشایی کند. در آن روزهای پر خطر و پر از تشویش، به میان مردم جنوب شهر رفت. با پیمان جانبازی هم رفت و…

"خداوند متعال را شکر که دشمنان اسلام را از گروهها و اشخاص احمق قرار داده است و خداوند را شکر که از ابتدای انقلاب شکوهمند اسلامی هر نقشه که کشیدند و هر توطئه که چیدند ملت فداکار را منسجم‌تر و پیوندها را مستحکم‌تر کردند. اینان به کسی سوءقصد کردند که آوای دعوت او به صلاح و سداد، در گوش مسلمین جهان طنین انداز است. من به شما خامنه‌ای عزیز تبریک می‌گویم که در جبهه‌های نبرد با لباس سربازی و در پشت جبهه با لباس روحانی به این ملت مظلوم خدمت نموده و از خداوند متعال سلامت شما را برای ادامه خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم." (پیام امام خمینی بعد از حادثه ۶ تیر)

حرف دل: دشمن، همیشه تاریخ بر جان "علی" وقتی که در مسجد است طمع کرده. اگر علی علیه السلام را در مسجد کوفه مجروح کردند و مشیت حق بر شهادت مولی تعلق گرفت، این بار آن مشیت، شهادت نبود و زخمی که اشقیا بر جسم "علی" انداختند، علی را برای اسلام حفظ کرد. بیده الخیر و هو علی کل شیء قدیر.

اسکالپل