گرداب- دکتر "لسلی توماس پولارد"، از اعضای هیئت علمی دانشگاه ملی کالیفرنیا است که در زمینههای انسانشناسی فرهنگی، تنوع فرهنگی، مطالعات سینمایی و علوم اجتماعی تحقیق و تدریس میکند. وی در زمینه سینمای هالیوود تحقیق زیادی کرده و کتابهایی در این رابطه چاپ کرده است. آخرین کتاب او که به تازگی چاپ شده "هالیوود 11سپتامبر: فراقهرمانها، فرامبارزان و فرا مصائب" نام دارد که در مورد فراقهرمانسازیهای هالیوود است. با او پیرامون هالیوود و عناصر و مولفه هایش به گفتگو نشسته ایم.
شما در زمینه سینمای آمریکا تحقیقات زیادی داشتهاید. به نظر شما آیا سیاستی پنهان در فیلمهای سینمای هالیوود دیده نمیشود؟در جواب شما همینقدر بگویم که من در کتابی چندی پیش از حادثه 11سپتامبر، وقوع قریب یک چنین اتفاقی را پیشبینی کرده بودم و فکر میکنید این پیشبینی از کجا بهوجود آمد؟ از روی فیلمهایی که هالیوود در آن دوره نمایش میداد.
پس این رابطه بسیار مستحکمتر از آن چیزی است که ما تصور میکنیم؟من در مورد فیلمهای آمریکایی تحقیق زیادی کردهام و مقالات و کتابهایی در موردش چاپ کردم. این ادعای بزرگی است و به راستی نمیشود جواب دقیقی برای آن آورد، اما بالاخره رابطهای بین فیلمهایی که اکران میشود و شرایط سیاسی که وجود دارد غیرقابل انکار است.
آمریکا سعی کرده خود را کشوری آزاد بشناساند. حال آنکه خود مثال نقضی بر ادعای خویش است. مثل همین کنترل شدیدی که بر صنعت هالیوود اعمال میکند.اینکه در کشور ما آزادی به معنای ظاهری آن هست بیراه نیست. خب، میگویند که چیزی کنترل نمیشود، اما این الزاما خوب یا بد نیست. بزرگترین تهیهکنندههای هالیوود یهودی هستند. هالیوود خیلی پیچیده است، اما از این طرف هم نگاه کنید که کارگردانها و تهیهکنندههای غیرهمسو نیز در هالیوود کم نیستند. مثلا همین "الیور استون" که دارد فیلمهای ضدامپریالیسمی میسازد یا "مایکل مور". کسی جلوی آنها نمیایستد، اما موضوع این است که اگر کسی بخواهد فیلمی با کیفیت خوب بسازد سرمایه ای حدود 200میلیون دلار به طور متوسط نیاز دارد. باید مخاطب داشته باشی تا این سرمایه برگردد. آنها خیلی کار میکنند و سعی دارند یک تصویر کلیشهای و خاص را متناسب با اهداف خودشون عرضه کنند. در مورد اسلام، جوانها، زنها، کار و... . اونها در مورد همه چیز فکر میکنند و نظر میدهند. اگر فیلمی معروف شود و به اصطلاح بگیرد، مدام آن را تکرار میکنند تا سرمایهشان بیشتر و بیشتر شود.
ارتباط فیلمهایی که ساخته میشود با شرایط جامعه آمریکا چگونه است؟بعد از 11سپتامبر کسی فکر نمیکرد دوباره اکشن مورد حمایت مردم قرار بگیرد، اما خب مرد عنکبوتی این فرضیه را باطل کرد و باز دنباله هایش هم ساخته شد و نیز فیلمهای مشابه. خب یک طرف قضیه اقبالی است که یک فیلم میتواند در میان مردم به دست آورد.
و طرف دیگر چطور؟ببینید، من این فرض که هالیوود به کل از سوی دولت اداره میشود را قبول ندارم. میدانید که بارها هم شده که مسلمانها در هالیوود فیلم ساختند و کسی جلویشان را نگرفت، اما خب این خیلی معدود اتفاق افتاد و سرمایه همچنان در دست یهودیان صهیونیسم است. یادتان باشد که یهودیها هم پولشان رو دور نمیریزند؛ آنها مواظبند که حتما سرمایهشان بیشتر از قبل برگردد.
من یک ضدصهیونیستم. ببینید اینطور نیست که همین که ضدصهیونیست باشم به زندان بروم. نه، من دارم در آمریکا کار میکنم. اما مسئله این است که این برچسبها باعث میشود که نتوانی وارد لابیهای خاص آنها بشوی و از یک سری امتیازها محروم باشی. بله، حتما اگر این دیدگاه رو نداشتم الان موقعیت بهتری در کشورم داشتم. سرمایه دست آنهاست، حتی اوباما هم حتما اگر ضدصهیونیسم حرفی بزنه به مشکل برمیخورد؛ اما خب، این که آخر تمدن نیست.
پس این یهودیها هستند که سرمایه های اصلی هالیوود را در اختیار دارند؟اینطور هم نیست که همه سرمایه ها در دستان یهودیها باشد. "بیل گیت" رو مثلا ببینید، ثروتمندترین مرد جهان که در آمریکا زندگی میکند و یک یهودی نیست.
پس صحبتی که در مورد ارتباط فیلمهای سینمای هالیوود و 11سپتامبر کردید را چطور ارزیابی میکنید؟ببینید 11سپتامبر اتفاق افتاد، آمریکا هم به این بهانه جنگهایی را ترتیب داد و ما همه ازش متنفریم، اما من طی بررسی ای که کردم فهمیدم که از 3-4 سال قبل از این واقعه فیلمهایی با مضامین طرفدار جنگ در آمریکا ساخته میشد. فیلمهای جنگ جهانی دوم را درنظر بیاورید؛ تقریبا همه آنها مضامین ضدجنگ دارند، چرا که آمریکا در این جنگ وارد شد و آن را به سرانجام رساند. نمیتوانید فیلمی در مورد جنگ جهانی دوم که مضمونش حمایت از جنگ باشد، پیدا کنید. آمریکا منافع زیادی را از این فضا بهدست آورد. معمولا مخاطب اصلی سینماها جوانها هستند. آنها هم بیشتر توجه شان را به جوانها معطوف کردهاند. بازیهای رایانهای هم حتی تحت سیطره همین خط مشی هستند. همین بود که من قبل از 11سپتامبر از روی مضامین فیلمهایی که داشت تولید میشد توانستم جنگ را پیشبینی کنم.
این مضامین به نظر شما از طرف دولت یا صهیونیستها به فیلمسازان دیکته شد؟مسئله خیلی پیچیده است و اصلا نباید در موردش دچار سادهانگاری شد. میدانید که بعد از 11سپتامبر بوش به بسیاری از تهیه کنندهها پول داد تا در فیلمهایشان تصویر خوبی از آمریکا به نمایش بگذارند؟ فیلمهایی که همگی در گیشه شکست خورد، اما یک کارگردان مستقل به نام "مایکل مور" در این فضا فیلمی ضدآمریکایی ساخت که حسابی سروصدا کرد. در 2007 موفقیت باز با فیلمهای ضدجنگ بود. الان که آمریکا از عراق رفت فیلمهای ضدجنگی کم کم شروع میشود؛ بعد ویتنام نیز این فضا در سینما قالب شد.
ببینید حتی
در شکل طرفداری یا مخالفت با جنگ در آمریکا خط مشی خاصی حاکم است. مثلا جنگهایی مثل جنگ استقلال آمریکا و جنگ جهانی دوم همیشه با سایر جنگها برای آمریکایی ها فرق دارد و در شکلی که جنگ بازنمایی میشود، تاثیر شگرفی دارد.البته نمیشود دقیق گفت که آیا این مضامین و تغییرات به عمد است یا خیر. شاید حتی تاحدی ناخودآگانه باشد؛ چرا که دغدغه تهیهکنندهها بازگشت سرمایه است و این فیلمهایی است که مخاطب دنبالش است. از طرفی هم ممکن است این سلیقه خاص چیزی باشد که سرمایهدارها به مخاطب تحمیل و تزریق میکنند. مسئله به شدت پیچیده است و اصلا نمیتوان سادهانگاری و سادهسازی کرد. میتواند این مسئله به هرصورتی اتفاق افتاده باشد.
نظر شخصی شما در این رابطه چیست؟به نظر من دولت میدانست که 11سپتامبر قرار است اتفاق بیافتد. یادتان باشد که حتی اسرائیل هم گاهی اسباب بازی آمریکا قرار میگیرد. بالاخره آنها کوچکند.
با توجه به اینکه گفتید آمریکا به طور مستقیم بر هالیوود نظارت ندارد، پس این سمت و سو دادن به فیلمها چطور شکل میگیرد؟فرض کنید
شما میخواهید فیلمی در مورد ویتنام در آمریکا بسازید. خب، برای این فیلم شما نیاز به تجهیزات نظامی دارید. برای اینکار باید فیلمنامه شما مطالعه شود و بعد... تجهیزات به شما تعلق نمیگیرد. البته شما همیشه میتوانید با سرمایه شخصیتان فیلمتان را ادامه دهید، اما آیا واقعا این کار مقرون به صرفه خواهد بود؟ این طور است که پنتاگون وارد مدیریت رسانهای میشود. این یک نوع سانسور غیرمستقیم است که آنها مدیریت میکنند.و چه فیلمهایی مورد حمایت آنها قرار میگیرد؟عناصر اصلی هژمونی آمریکا و هالیوود چند مورد است: میهنپرستی، فرهنگ اسلحه و خشونت، زیباسازی تکنولوژی، قهرمان فرامرد، نگرانی از خطرات دشمنهای خارجی.اگر دقت کنید متوجه میشوید که در بیشتر فیلمهای هالیوود این پنج مورد به شدت پررنگ است. میتوانم صدها مثال از هرکدام بزنم. البته این نظر من است و شما ممکن است با نظر من مخالف باشید، اما این چیزی است که من طی سالها تحقیق به آن رسیدهام. اگر شما یا خوانندگانتان نظر دیگری داشتند، خوشحال میشوم با من در میان بگذارند.
منبع:
خبرنامه دانشجویان ایران