Gerdab.IR | گرداب

رقابت برای پذیرش مسئولیت حمله سایبری به ایران؛

تقسیم غنائم شکست سایبری موساد و سیا

تاریخ انتشار : ۲۰ تير ۱۳۹۱

ضربه عمیقی که نیروهای موساد از نیروهای اطلاعاتی ایران خورده‌اند، آنها را واداشته تا با بیان مطالبی به نقل از برخی مقامات اسرائیلی، دست به انتشار مطالبی بزنند که حتی آمریکا را نیز به تعجب واداشته است.

گرداب- از ماه گذشته میلادی تاکنون دو کتاب درباره تلاش‌های رژیم صهیونیستی و آمریکا برای حمله سایبری به ایران و همچنین ترور دانشمندان کشورمان و حمایت از اپوزیسیون خارجی و داخلی برای تغییر نظام جمهوری اسلامی به انتشار رسیده است. درست یک ماه بعد از اینکه روزنامه‌نگار روزنامه نیویورک‌تایمز که روابط نزدیکی با کاخ سفید و مقامات امنیتی آمریکا دارد، ‌کتاب خود را منتشر کرد و مدعی شد حملات سایبری علیه تاسیسات هسته‌ای ایران به وسیله آمریکا و با همراهی رژیم صهیونیستی انجام شده است، ‌دو روزنامه‌‌نگار نزدیک به محافل اطلاعاتی موساد در کتاب جدید خود که دو روز پیش انتشار یافت، مدعی شده‌اند واحد اطلاعاتی ارتش رژیم صهیونیستی مبدع حمله سایبری و ترور دانشمندان ایران بوده و آمریکا نباید این کار را به نام خود تمام کند. "ملمان" در کتاب خود بیان کرده است: ایده حمله سایبری به تاسیسات هسته‌ای ایران مربوط به نیروهای آژانس اطلاعاتی ارتش رژیم صهیونیستی بود و آن طور که در کتاب "سنجر" گفته شده، نوآوری آمریکایی‌ها نبود.

به گفته ملمان، این پروژه از سوی نیروهای اطلاعاتی ارتش اسرائیل و در واحد 8200 طراحی شده بود -واحدی که برای کدشکنی و استراق سمع در ارتش فعالیت می‌کند- و نیروهای آمریکایی و کاخ سفید تنها این پروژه را تایید و پیشنهاداتی به طرح اولیه اسرائیل اضافه کردند. ملمان در گفت‌وگوی خود با رسانه‌های آمریکایی پس از انتشار کتابش، بیان کرده است: «ارتش سایبری اسرائیل بعد از آن با همکاری NSA یا همان آژانس امنیت ملی آمریکا مشغول ساخت نرم‌افزار‌های مخربی چون استاکس نت و شعله شد. ویروس شعله در واقع نخستین‌بار به وسیله این نیروها به صورت بد‌افزار و تروجانی طراحی شد که وظیفه اصلی‌اش نفوذ به سایت‌های هسته‌ای ایران و جمع‌آوری همه اطلاعات‌ درباره سانتریفیوژ‌های ایرانی و چگونگی عملکرد آنها بود.»

ملمان در ادامه اضافه کرد: «زمانی که شعله ساخته شد و برخی اطلاعات را به دست آورد، ‌کارشناسان اسرائیلی و آمریکایی شروع به ساخت استاکس‌نت کردند.»

نکته جالب درباره این دو کتاب که اتفاقا هر دو به وسیله یک موسسه انتشاراتی در آمریکا به انتشار رسیده، ‌تلاش آنها برای بازگو کردن این مطلب است که اگر اقدامی در ایران صورت گرفته، ‌ویروسی منتشر شده یا حتی دانشمندی به قتل رسیده، ‌کار نیروهای اطلاعاتی اسرائیل یا آمریکا بوده و طرف مقابل تنها نقش مشورتی در این میان داشته است.

البته گرچه برخی ترورها در ایران صورت گرفت اما نتیجه تلاش‌های آنها برای جنگ سایبری در درون ایران هنوز با نتایج دلخواه مقامات رسمی آمریکا و اسرائیل مواجه نشده و به نظر می‌رسد رسانه‌های آمریکایی و اسرائیلی به دنبال شریک شدن در شکست مشترک و تقسیم غنائمی هستند که اصولا به دست نیامده است. از سوی دیگر کتاب دو روزنامه‌نگار نزدیک به محافل صهیونیستی که مورد توجه مقامات موساد نیز قرار گرفته در واقع به دنبال راه‌حلی برای سوخته نشان دادن مهره‌هایی است که ایران چند روز گذشته آنها را شکار کرده در حالی که تناقضات موجود در این دو کتاب به‌خوبی نمایانگر اهمیت ویژه این نیروها در انجام ترورهای دانشمندان هسته‌ای کشورمان است.

اهمیت این کتاب اما در جایی آشکار می‌شود که سفارت اسرائیل در آمریکا مراسمی برای معرفی این کتاب در نظر گرفته بود و در سایت رسمی خود از همه علاقه‌مندان دعوت کرد برای گرفتن پاسخ‌هایشان درباره عملیات‌های مختلفی که علیه ایران هسته‌ای صورت گرفته در این جلسه که با حضور نویسندگان این کتاب برگزار می‌شد، شرکت کنند. رسانه‌های آمریکایی با تعجب از مسائلی که در این کتاب نوشته شده، یاد کرده و بیان می‌کنند این برای نخستین‌بار است که کسی ادعا می‌کند نیروهای ویژه اطلاعاتی اسرائیل -که ممکن است ایرانی هم نباشند- به درون خاک ایران رفت و آمد و در خانه‌هایی تیمی فعالیت می‌کنند که در زمان قبل از انقلاب برای اینگونه تحرکات تهیه شده بوده است. ضربه عمیقی که نیروهای موساد از نیروهای اطلاعاتی ایران خورده‌اند و دستگیری بیش از 20 تن از رابطان و عاملان اصلی موساد در ایران، آنها را واداشته تا با بیان مطالبی به نقل از برخی مقامات اسرائیلی، حتی قرارها و حرکات قبلی هماهنگ شده با آمریکا را نیز از یاد ببرند و دست به انتشار مطالبی بزنند که حتی آمریکا را نیز به تعجب واداشته است.

در این کتاب همچنین ادعا شده است این اتهام که اسرائیل از نیروهای مجاهدین خلق برای انجام ترورها در خاک ایران استفاده می‌کرده، ادعای درستی نیست چرا که واحد عملیاتی "کیدون" آنقدر بسته و امنیتی عمل می‌کند که نیازی به نیروهای نظامی از دیگر ملل ندارد. این کتاب مدعی شده است نیروهای اطلاعاتی اسرائیلی به راحتی در ایران رفت و آمد دارند، اما همین مسئله موجب تعجب دیگر رسانه‌های آمریکایی شده و بیان کرده‌اند این مسئله، همه تفکرات قبلی راجع به غیر‌قابل نفوذ بودن ایران و بسته بودن مرزهای این کشور بر جاسوسان از ملیت‌های دیگر غیر ‌از ایرانی را زیر سوال برده است.

سایت آنتی‌وار نیز که به بررسی این کتاب پرداخته، نوشته است: با وجود اینکه گفته شده نیروهای مجاهدین خلق در این عملیات‌ها اقدامی انجام نداده‌اند اما در جای دیگری به تلاش و کوشش "مئیر داگان"، رئیس سابق موساد برای کمک گرفتن از این گروه برای انجام برخی عملیات‌ها در داخل خاک ایران به وضوح اشاره شده است. برخی اسناد ویکی‌لیکس نیز نشان از این دارد که مئیر داگان در سال 2007 به یکی از مقامات ایالات متحده پیشنهاد کرده است که حمایت از نیروهای اپوزیسیون و اقلیت‌های مخالف نظام مانند مجاهدین خلق (منافقین) باید در اولویت‌های کاری آمریکا و اسرائیل باشد و داگان معتقد بوده است که همین نیروها توانایی تغییر رژیم در ایران را دارند. اما نکته‌ای که هر دو تیم نویسنده؛ چه آمریکایی و چه اسرائیلی به آن نپرداخته‌اند، ‌نتایج این حملات و تهدیدها و تحریم‌ها و البته ترور دانشمندان هسته‌ای ایران است. در این کتاب‌ها اشاره شده است که هدف اصلی اسرائیل از ترور دانشمندان هسته‌ای تاثیر‌گذاری بر فعالیت هسته‌ای ایران و ایجاد مانع و حداقل تاخیر در رسیدن به اهداف در نظر گرفته شده است اما هیچ آماری از اینکه آیا این ترورها و حملات سایبری توانسته تاثیری بر روند غنی‌سازی و فعالیت‌های هسته‌ای ایران بگذارد، ‌در دست نیست. از سوی دیگر حملات سایبری نیز با منتشر شدن ویروس شعله و استاکس‌نت در محیط اینترنت و از بین نرفتن تجهیزات هسته‌ای نطنز به شدت زیر سوال رفته و توانایی دانشمندان و نیروهای اطلاعاتی ایران در کشف و از بین بردن این ویروس‌ها نشان داده این عملیات‌ها که هر روز با عنوان "جنگ‌های روزانه با شدت پایین" در کاخ سفید و تل‌آویو دنبال می‌شد، نتیجه‌ای جز شکست برای طراحان آن نداشته است.

منبع: وطن امروز