گرداب- تقدیم به مادر مکه، خانوم حضرت خدیجه
سلام الله علیهاشب گذشته کمی خوب شد سخن میگفت
برایم از خودش از حال خویشتن میگفت
از اینکه سنگ گرفته به معجرش به سرش
و یک به یک همه اش را برای من میگفت
به اهل بیت پیمبر چقدر ایمان داشت
کنار ما سه تن از پنج تن می گفت
برایم از همه اموال و مال داشتنش
برایم از کفنی هم نداشتن می گفت
درست مثل کسی که خودش خبر دارد
فقط حسین حسین و حسن حسن می گفت
کفن رسید به دستش ولی نشد خوشحال
برایم از پسرم "شاه بی کفن" می گفت
بباف دختر من پیرهن برای غریب
به فاطمه ز حسین و ز پیرهن می گفت
علی اکبر لطیفیان نود و پنج روز باران