گرداب- تقدیم به مادر مکه، خانوم حضرت خدیجه
سلام الله علیهاشب گذشته کمی خوب شد سخن میگفت
![](/files/fa/news/1391/5/9/23902_122.jpg)
برایم از خودش از حال خویشتن میگفت
از اینکه سنگ گرفته به معجرش به سرش
و یک به یک همه اش را برای من میگفت
به اهل بیت پیمبر چقدر ایمان داشت
کنار ما سه تن از پنج تن می گفت
برایم از همه اموال و مال داشتنش
برایم از کفنی هم نداشتن می گفت
درست مثل کسی که خودش خبر دارد
فقط حسین حسین و حسن حسن می گفت
کفن رسید به دستش ولی نشد خوشحال
برایم از پسرم "شاه بی کفن" می گفت
بباف دختر من پیرهن برای غریب
به فاطمه ز حسین و ز پیرهن می گفت
علی اکبر لطیفیان نود و پنج روز باران