تغییر سبک زندگی هدف بازی‌های آمریکایی

تاریخ انتشار : ۱۱ مرداد ۱۳۹۱

سیمس يك بازي رايانه‌اي است كه رده سني آن براي كودكان تعريف شده است، در این بازی، کودک وارد دنيايي متفاوت با آنچه هر روز مي‌بيند، مي‌شود، دنيايي كه كاملا بر اساس الگوي زندگي غربي طراحي شده است.

گرداب- از محل كار آمده ايد، خودروي آخرين مدلتان را در پاركينگ مجهزتان پارك مي‌كنيد و وارد خانه بزرگ دوبلكس خود مي‌شويد.

تلويزيون 60 اينچ خود را روشن مي‌كنيد و كانال‌ها را كمي بالا و پائين مي‌كنيد و بعد به طبقات بالا مي‌رويد و اتاق‌هاي بزرگتان را بررسي مي‌كنيد.

حوصله تان سر رفته است؟ زنگ مي‌زنيد به همه دوستانتان و يك پارتي بزرگ براي همين امشب برگزار مي‌كنيد! همه دخترها و پسرهايي را كه مي‌شناسيد، دعوت مي‌كنيد و آنها هم با بهترين لباس هايشان به مهماني شما مي‌آيند. رقص و آواز و سِرو انواع غذاها، بخشي از مهماني شماست.

شب را خيلي سريع مي‌گذرانيد، مثل اين‌كه دكمه fast forward ريموت كنترل خود را نگه داشته ايد! صبح به محل كار خود مي‌رويد، محل كارتان همان چيزي است كه هميشه در رويايتان مي‌ديديد. فضاي با نشاطي كه دائماً قهوه مي‌نوشيد و با همكاران گپي هم مي‌زنيد و احتمالاً براي شب در يك رستوران قرار مي‌گذاريد.

خب حتماً شما هم مي‌پرسيد آيا متن بالا بخشي از آن چيزي است كه من واقعاً مي‌خواهم بگويم؟ احتمالاً بسياري از شما با بيشتر بخش‌هاي آن مخالف هستيد، زيرا از دوران كودكي تان با مفاهيم و ارزش‌هاي متفاوتي آشنا شده ايد كه بسياري از قسمت‌هاي زندگي به اين سبك، برايتان ضد ارزش تلقي مي‌شوند.

اما اگر از دوران كودكي بر اساس الگويي ديگر زندگي مي‌كرديد، چطور؟ نيازي نيست اين الگو يك الگوي واقعي باشد، بلكه يك تجسم خيالي هم مي‌تواند الگوي شما قرار بگيرد. اگر شما پشت رايانه خود مي‌نشستيد و به انجام يك بازي شبيه‌سازي از زندگي غربي به مانند آنچه در بالا آمد مي‌پرداختيد باز هم به همه اين مطالب، نگاهي ضد ارزشي داشتيد؟

حقيقت آن است كه آنچه گفته شد بخشي از يك بازي رايانه‌اي است كه اتفاقاً رده سني آن براي كودكان تعريف شده است؛ يعني فرزند شما وقتي رايانه خود را روشن مي‌كند و شروع به انجام اين بازي مي‌كند، وارد دنيايي متفاوت با آنچه هر روز مي‌بيند مي‌شود، دنيايي كه كاملاً بر اساس الگوي زندگي غربي طراحي شده است و در حقيقت او تمرين زندگي مي‌كند؛ زندگي به سبك‌هاي غير خودي. او روياي خود را از آينده، از هنگامي كه صاحب خانه شد، از هنگامي كه بر سر يك كار رفت، اينچنين متصور مي‌شود و اين يعني من ديگر يك ايراني نيستم!


بازي Sims محصول شركت Electronic Arts از آن جمله بازيهايي است كه در بخشي از پازل جنگ نرم قرار مي‌گيرد، حال اين چه خواسته سازندگانش باشد و چه نباشد! انسان امروزي، به خصوص از نوع غربي‌اش، ابزار را در مفاهيمي فراتر از كاربرد اوليه خود به كار مي‌برند و اين به دليل ماهيت سيري ناپذيري انسان غربي است كه سعي مي‌كند همه را شبيه خود كند و يا حتي المقدور، دنياي ديگران را استحاله كند. هرچند اين قدرت تكنولوژي است كه از كيلومترها آن طرف‌تر سبك زندگي ملت‌ها را تعيين مي‌كند.

البته بازي‌هايي همچون Sims را نمي‌توان هم‌رده بازيهايي چون "ميدان نبرد" كه در آن حمله به ايران به عنوان داستان محوري بازي قرار گرفته است، در نظر بگيريم، زيرا آن گونه از بازي‌ها مستقيماً حرف خود را مي‌زنند و عملاً نيروي مخالف را تهديد به حمله نظامي مي‌كنند، اما در بازي‌هايي مثل Sims، هدف، فكر بازي‌باز است و قرار نيست مخاطب پيام مستقيم را درك كند، بلكه بازي قرار است در يك پروسه حتي طولاني، ذهن شما را درگير چيزي كند كه مي‌داند به احتمال زياد براي شما جذاب است يا جذاب خواهد شد و اين همان هدف جنگ نرم است.

ويژگي‌هاي بارز اين دست بازي‌ها چند مورد است:
1. زمان طولاني بازي: اين بازي‌ها برخلاف بازي‌هاي سبك اكشن، پليسي، ورزشي و غيره كه سرعت انجام بازي در آنها بالاست بازي‌هايي هستند كه در مدت زمان يك‌سال يا بيشتر انجام مي‌شود، برخي از آنها حتي پاياني ندارد.
2. زندگي موازي: بازي بازهايي كه اين دست گيم‌ها را انتخاب مي‌كنند در كنار زندگي عادي خود يك زندگي مجازي نيز دارند، بسياري از بازي بازها صبح‌ها به محل كار خود مي‌روند و شبها زندگي مجازي خود را از پشت رايانه هدايت مي‌كنند.
3. بي‌حد و مرز بودن: اين زندگي موازي از اين جهت جذابيت ايجاد مي‌كند كه حدود و ثغور دنياي بيروني در آنها وجود ندارد.
4. آموزش: ويژگي بارز اين بازي‌ها آموزش است، اين آموزش همه وجوه زندگي را در بر ‌مي‌گيرد، از زبان و نوع پوشش تا نحوه برخورد با ديگران و حتي شناساندن مظاهر تمدني ساير كشورها.


هرچند اين موارد حتماً بد نيست، استفاده از تكنولوژي و بهره بردن از آن در تبيين و آموزش شيوه زندگي خود به ديگران، آموزشي نرم و تأثيرگذار است كه با جنگ و خونريزي به دست نمي‌آيد، نكته قابل توجه ورود ما به اين عرصه با استفاده از توليد محتوا در قالب جنبش نرم افزاري است.

بازي Sims از اين نوع بازي‌هاست كه البته بسته‌هاي مختلفي براي آن تعبيه شده است، در يكي از اين بسته‌ها اماكن زيباي تاريخي، باستاني و تفريحي تبليغ مي‌شود كه در آن اتفاقات جالب و مهيجي براي بازي باز مي‌افتد. سفر به چين و ديدن از شانگهاي، مصر، فرانسه و معرفي وي‍ژگي‌هاي اين سرزمين‌ها بخشي از اين بازي است، نكته جالب توجه آن است كه در هر سفر بخشي از ويژگي‌هاي آن سرزمين به بازي باز نشان داده مي‌شود مثلاً در شانگهاي انجام ورزش‌هاي رزمي اين جذابيت را ايجاد مي‌كند.

در بسته ديگري از اين بازي محيط زندگي به نمايش گذاشته مي‌شود؛ استفاده از وسايل و ابزارهاي زندگي و جذابيت‌هايي كه در آن وجود دارد بخشي از اين بازي است.

شغل، استفاده از ماشين‌هاي جديد، تجربه زندگي شبانه به سبك غربي، جامعه پذيري بيرون از خانه، زندگي در نوجواني، لوازم زندگي شهري، زندگي با حيوانات، آرايش خانم‌ها، تجربه رقص و خوانندگي و بسياري از موارد ديگر از بسته‌هاي در نظر گرفته شده براي بازي باز است.

البته در اين زمينه شركت‌هاي داخلي نيز تلاش كرده‌اند كه بازيهاي مشابهي توليد كنند كه بر اساس الگوي ايراني طراحي شده باشد، به عنوان نمونه مي‌توان به بازي "زندگي جديد سارا" اشاره كرد كه بازي، داستان يك دختر دانشجو را روايت مي‌كند كه براي رفتن به دانشگاه به شهر بزرگي آمده است و حالا ما به عنوان بازي باز بايد او را كنترل كنيم و همچون يك دختر دانشجو كه تازه وارد يك شهر شده است، سارا را بر اساس الگوهاي سالم هدايت كنيم. البته هر چند اين بازي تاكنون منتشر نشده است، اما اين دست كارها از آن جهت كه احساس مسئوليت شركت‌هاي ايراني سازنده بازي را در اين جنگ نرم نشان مي‌دهد، مي‌تواند اميدواركننده باشد.

هر چند اينگونه بازيها كه نقش محوري در استحاله ذهن كودك، نوجوان و حتي جوانان را دارد، بسيار زياد است، اما سؤال قابل توجه اين است كه آيا همواره بايد منتظر ماند و چنانچه بازي مطرحي براي تغيير شيوه‌هاي زندگي بومي مطابق با آداب، سنن و ارزشها به بازار آمد، اخباري احتمالاً از سر رفع تكليف در رسانه‌هاي مجازي بي‌شمارمان عليه بازي مذكور بزنيم يا در اين جنگ نرم كه اهميت فضاي سايبري در آن غير قابل كتمان است، با تجهيزاتي هدفدار وارد عرصه شويم؟

در دوسال گذشته كه موضوع جنگ نرم بيشتر مورد توجه قرار گرفته است، رسانه‌هاي مجازي كه تحت عنوان مقابله با تاكتيك‌هاي دشمن ساخته شده‌اند، بيش از هر چيز از اين موضوع سود برده‌اند. صرف هزينه براي راه‌اندازي سايت‌هايي كه هر كدام رسالت خود را فراموش كرده و به ابزاري براي پيشبرد جنگ نرم دشمن تبديل شده‌اند، تنها بخشي از ضررهاي اينگونه اقدامات سرسري و احساسي است.

به نظر مي‌رسد در دنيايي كه افراد از پذيرش آنچه به‌طور مستقيم به ايشان تزريق مي‌شود، سر باز مي‌زنند، بهتر است با برنامه، ذهن و دل مخاطب خود را به سوي حقايق بگشاييم و در اين مسير بايد نگاه نخست خود را به كودكان و نوجوانان كه همچون نهال‌هاي نوپا افكارشان تنومند نشده است، متمركز كنيم.

به همين جهت براي اين گروه سني بهترين راه‌حل همان سنتي است كه هزاران سال به وسیله كودكان و نوجوانان صورت مي‌گرفت؛ يعني بازي. ديگر زماني كه بچه‌ها در كوچه "الك دولك" يا "گرگم به هوا" بازي كنند گذشته است، بازي كودك و نوجوان امروزي مدرن شده و ما نيز همان چيزي را به او مي‌دهيم كه مي‌خواهد. با اين كار ضمن اين‌كه فرزندانمان را سرگرم چيزي مطمئن كرده‌ايم، ذهن آنها را از خطر استحاله شدن به وسیله بازي‌هاي مشابه غربي، دور نگاه مي‌داريم.

منبع: روزنامه ایران