"مدیریت احساسات" در دنیای آنلاین بسیار راحتتر است زیرا دریافت کننده اطلاعات در موقعیتی نیست که آن چه را میبیند، میخواند و میشنود به طور واقعی امتحان کرده و به درک درستی از شخصیت فرد برسد.
به گزارش گرداب، بدون شک این روزها نسل جوان و نوجوان گرایش بسیاری به سمت ارتباطات در دنیای مجازی پیدا کردهاند. دلیل افزایش "روابط سایبری" این است که والدین بدلیل مشغله بسیار و نیز ناامنی فضای جامعه از رفتن فرزندان خود به فضای طبیعت، پارکهای محلّی و حتی خیابان جلوگیری میکنند و در مقابل جوانان و نوجوانان فضای مجازی را محیطی خوب برای گذران وقت خود مییابند.
فضایی که آنها میتوانند گعدههای دوستانه و ملاقاتهای دستهجمعی با دوستان خود داشته باشند بدون اینکه خود و یا والدینشان از خطرات این فضا کوچکترین آگاهی داشتهباشند. البته از وجود یک واقعیت نباید غافل شد که آنها "نسل سایبر"اند و از همان اوان کودکی با این دنیای تکنولوژی رشد کردهاند و طبیعی است که قسمتی از وقت خود را نیز در این فضا صرف میکنند.
نکتهای که والدین بایستی به کودکان خود گوشزد کنند این است که پیش از انجام هرگونه ارتباط در دنیای مجازی، این سه سوال را از خود بپرسند.
1-
آیا ارتباط آنلاین آنها با فرد مخاطب ارتباطی سالم وتاثیرگذار است یا خیر؟
2- آیا ادامه این ارتباطات در بلند مدت، تاثیری در رشد شخصیت من دارد؟
3- بر چه اساسی میتوان فهمید که این ارتباط ارتباطی برمبنای واقعیتهاست و در دنیای فیزیکی نیز ادامه این ارتباط با همان ملاکها و مصداقها امکانپذیر است؟
البته بایستی این نکته را در نظر داشت که منظور از ارتباطات در دنیای مجازی، تنها ارتباط دوستانه بین دو جنس مخالف نیست؛ هرچند که در برخورد با این کلمه، این نگاه به نگاهی غالب تبدیل شده است. گاهی اوقات منظور از ارتباط در دنیای مجازی ارتباط دوستانه و یا حتی کاری و علمی بین دو نفر همجنس است که با مقاصد جاسوسی و یا دزدی اطلاعات صورت میپذیرد.
مطمئنا افراد زیادی هستند که آنچنان غرق روابط آنلاین خود شدهاند که آن را همچون یک ارتباط واقعی در دنیای فیزیکی میپندارند. البته آنها آنچنان گناهکار نیستند زیرا ارتباط مجازی تمامی ظواهر و جوانب ارتباطات در دنیای فیزیکی را دارد، به طور مثال: وجود ارتباط، توانایی انجام مکالمات و درنهایت امکان به اشتراکگذاری.
امّا ارتباط مجازی فاقد ابعاد اصلی ارتباط فیزیکی است که عبارتند از حالت چهره، حس صدا، حالت و زبان بدن در موقع ارتباط، وضوح حس پیام در تماس فیزیکی و ترشح فرُمُن. (فرُمُن مادهای شیمیایی در بدن موجودات است که در طی تماسهای محیطی دو موجود از یک گونه در بدن آنها منتشر میشود. مادهای که در هنگام انجام امور اجتماعی اثر مستقیم بر بدن آن موجود میگذارد.)
روابط آنلاین بر اساس اطلاعات محدود دو نفر از یکدیگر شروع میشود و بنابراین کاملا روشن است که رابطهای کامل نیست. شناخت فرد نسبت به طرف مقابل در این نوع ارتباطها شناختی ناقص است و تنها به کلماتی بر روی صفحه مانیتور، تصویری دو بعدی و نهایتا صدایی دیجیتال منتهی میشود. در این نوع ارتباط مخاطب هیچگاه نمیتواند تصورّی (تصویری) روشن و واضح از شخصیت فرد و نمود رفتاری او داشته باشد و همواره بر اساس آنچه دنیای دیجیتال به او عرضه میکند طرف مقابلش را ارزیابی میکند.
کاربران شبکههای اجتماعی سعی میکنند تا جای ممکن شخصیت خود را مثبت تر از آنچه هست جلوه دهند و اکثرا در این تعریف از خود به تحریف واقعیتها میپردازند و به سمت بزرگنمایی شخصیت خود سوق پیدا میکنند. این نوع "مدیریت احساسات" در دنیای آنلاین بسیار راحتتر امکانپذیر است زیرا دریافتکننده اطلاعات در موقعیتی نیست که آن چه را میبیند، میخواند و میشنود به طور واقعی امتحان کرده و به درک درستی از شخصیت فرد برسد.
مشکلات عدیدهای در این تجربه آنلاین وجود دارد. مهمترین این مشکلات این است که، فرزندانمان در این رابطه غیر فیزیکی به این نتیجه نخواهند رسید که آنها نیز همچون دیگر افراد، انسانهای کاملی نیستند و احتمال زیادی وجود دارد که دست به خطایی بزنند که گاهی زندگی آتی آنها را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
همین مشکل باعث میشود زمانی که روابطشان با طرف مقابل گسترش پیدا میکند، آنها هیچ معیار واقعی و عقلی برای نوع رابطهای که میخواهند با فرستنده اطلاعات داشته باشند، ندارند. ارتباط آنلاین در ذات خود همواره فرستنده اطلاعات را ترغیب میکند که اطلاعات درستِ کمتری را از خود را در اختیار گیرنده قرار دهد، زیرا هرچه این ارتباط واقعیتر و فیزیکیتر شود امکان این که مخاطب به دغلبازیها و نقش بازی کردنهای او پی ببرد بیشتر است؛ لذا فرستنده همواره سعی میکند به جز در مواردی که یک طرف ارتباط مسئله جنسی باشد، در سایر موارد، مقاصد خود را از طریق همین ارتباط آنلاین عملی کند.
این مطلب ادامه دارد ...