Gerdab.IR | گرداب

آفت‌های نگاه مهندسی به فضای مجازی

تاریخ انتشار : ۰۹ دی ۱۳۹۳

ما در عرصه فضای مجازی با موجودی سر و کار داریم که برای تشخیص درست از نحوه تعامل و درک رفتار و واکنش های او به کسانی نیازمندیم که با مبانی علوم انسانی در رشته های مختلف آشنایی داشته و حداقلی از استانداردهای علمی را دارا باشند.

به گزارش گرداب، محمد اسماعیلی کارشناس مدیریت رسانه در یادداشتی در تسنیم با عنوان «آفت های نگاه مهندسی به فضای مجازی» نوشت:
باید پذیرفت که آنچه که در حال حاضر در حوزه فضای مجازی وجود دارد محصول دسترنج و فعالیت برنامه نویسان و مهندسین نرم افزار و سخت افزار است ولی سوال اصلی این است که آیا در عصر حاضر مدیریت و تدوین سیاست های حاکم بر فضای مجازی نیز بر عهده برنامه نویسان و تکنسین های محترم است؟

قطعا پاسخ سوال فوق منفی است و هر عقل سلیمی به خوبی می داند که مدیریت و اداره فضای سایبر در دنیای مدرن بر عهده عالی ترین کارشناسان حوزه های مختلف امنیتی، سیاسی و فرهنگی است. به عبارت روشن تر فضای مجازی را میتوان به مثلثی تشبیه کرد که یک ضلع آن زیرساخت ، ضلع دوم سخت افزار و ضلع سوم نرم افزار و محتوا است که دو ضلع اول بر عهده مهندسین و ضلع سوم که مهم ترین ضلع این مثلث است بر عهده استراتژیست ها و سیاست مدارانی است که غالبا به صورت نامرئی و نا محسوس مشغول به فعالیت هستند.

مخازن فکری متعدد و صدها نخبه و کارشناس به صورت شبانه روزی و بی وقفه در تلاش هستند که از شرایطی که تکنولوژی های جدید ارتباطی و رسانه های نوین مهیا کرده اند به بهترین شکل و با کمترین ضریب خطا در جهت اهداف و مقاصد خود بهره برداری نمایند.

این که این اهداف و مقاصد شامل چه موضوعاتی است و از چه سازوکاری پیروی میکند مباحث بسیار مهمی است که پرداختن به آن ما را از موضوع اصلی دور میکند و انشاء الله در فرصت های آتی به آن خواهیم پرداخت.

ناگفته نماند که در شرایط فعلی در کشور افراد و شخصیت هایی نیز وجود دارند که اگر چه در زمره مهندسین و تکنسین ها به شمار میروند ولی به دلیل مطالعات  شخصی و در گذر زمان از مبانی و راهبرد های فضای مجازی نیز اطلاعات خوبی دارند ولی به طور یقین این تعداد معدود نباید ما را از پرداختن به این نکته مهم و سرنوشت ساز منصرف نماید.

در این فرصت تمرکز اصلی ما بر این نکته است که اگر مدیریت و تدوین سیاست های فضای مجازی نیز به مهندسین و تکنسین های  فضای مجازی واگزار شود چه مشکلاتی به وجود خواهد آمد.

اشتباه در تشخیص اولویت ها
ذات نگاه مهندسی مبتنی بر اعداد و ارقام و اطلاعات آماری است بنابراین اولویت بندی در سیاست گذاری نیز به طور ناخودآگاه متاثر از اعداد و ارقام خواهد بود. آن دسته از برنامه ها و پروژه هایی که نتایج آماری درخشان تری داشته باشند در اولویت قرار میگیرند و طرح هایی که چشم انداز آماری خوبی ندارند از دستور کار خارج می‌شوند.

این در حالی است که وقتی شما به سابقه فعالیت های انجام شده در فضای وب و فضای مجازی مراجعه میکنید متوجه میشوید که معیار و ملاک آغاز بسیاری از اتفاقات در فضای مجازی مبتنی بر برنامه ریزی ها و اولویت بندی های دراز مدت بوده است و همین حرکت هایی که در ابتدا به دیده حقارت به آن نگریسته میشد بعد از مدتی به دلیل اتقان در براورد ها و تحلیل ها نتایج شگفت انگیزی ایجاد کرده است که در ابتدا  باور آن دشوار بود.

نگاهی به تاریخچه راه اندازی برخی از شبکه های اجتماعی که هم اکنون نقش تعیین کننده ای در افکار عمومی دنیا دارند ما را به این نکته رهنمون می سازد که این نقش تعیین کننده مرهون یک اتفاق و یک تصادف نیست و نبوده بلکه بر اساس مطالعات و برنامه ریزی های کارشناسانی بوده است که به خوبی میدانستند در آغاز چه راهی هستند.

کوتاه سخن این که موضوع اصلی ما در فضای مجازی انسان و یا همان اشرف مخلوقات است انسانی که بارز ترین ویژگی آن پیچیدگی آن است و همین پیچیدگی باعث میشود که برنامه ریزان و دست اندر کاران پروزه های سنگین فرهنگی و سیاسی به آسانی نتوانند براورد صحیح منطبق بر واقعیتی را تعریف کنند.

این دشواری در پیش بینی گاه موجب میشود انتشار یک مقاله و یا کاریکاتوردر فضای سایبر یک نظام سیاسی را تا سرحد سقوط پیش ببرد و این نکته ای نیست که بتوان با نگاه مهندسی و مبتنی بر صفر و یک از عهده آن برآمد چرا که مقاله و یا کاریکاتور به ظاهر بی ارزش به لحاظ بار معنایی و معرفتی از چنان قدرتی برخوردار باشد که بتواند در نظام قدرت سیاسی یک کشور تغییر ایجاد کند کمااینکه در سال های گذشته بارها و بارها شاهد بودیم که انتشار یک مقاله و یا یک کاریکاتور باعث بوجود آمدن التهابات شدید سیاسی در نقاط مختلف دنیا بوده است.

بنا بر این ما در عرصه فضای مجازی با موجودی سروکار داریم که برای تشخیص درست از نحوه تعامل و درک رفتار و واکنش های او به کسانی نیاز مندیم که با مبانی علوم انسانی در رشته های مختلف اشنایی داشته و حد اقلی از استانداردهای علمی را دارا باشند.

کما این که محتوای موجود در این عرصه بر مبنای کوهی از علوم مرتبط با انسان بنا شده است که می تواند ریشه عمیقی در مکاتب مختلف فلسفی و عرفانی داشته باشد و تنها عالمان مسلط بر این امور هستند که می توانند تشخیص درستی از محتوای تولید شده در این عرصه داشته باشند اگر چه در بسیاری از موارد همین عالمان علوم انسانی نیز مرتکب اشتباهات فاحش و جبران ناپذیر میشوند امروزه انبوهی از اطلاعات  توسط کاربران فضای مجازی به صورتی کاملا داوطلبانه و اختیاری در این فضا بارگزاری میشود و این اطلاعات منبع عظیمی را برای تجزیه و تحلیل در اختیار سازمان ها و نهاد های سیاسی امنیتی و حتی اقتصادی قرار داده است.

سوالی که مطرح میشود این است که ایا مهندسین و تکنسین ها هستند که بر اساس این نتایج  تصمیم گیری میکنند و یا نتایج نهایتا بر روی میز استراتژیست ها قرار میگیرد و آنها هستند که این گزارشات را مبنای تصمیم گیری های خود در بخش های مختلف سیاسی، فرهنگی و اقتصادی قرار میدهند؟

سودمحوری
از نتایج نگاه مهندسی به فضای مجازی توجه و تمرکز به پروژه ها و فعالیت هایی است که سرمایه گذاری در انها منجر به سودآوری و بازدهی مالی است و این درحالی است که نوعاً فعالیت های فرهنگی و اعتقادی در حوزه وب برگشت مالی قابل توجهی ندارد چرا که اساساً کالای فرهنگی در جمهوری اسلامی راه دشواری را باید طی کند تا بتواند در مقایسه با دیگر فعالیت های اقتصادی به سوددهی برسد.

به‌طور یقین مواردی نیز وجود دارد که یک مجموعه فرهنگی توانسته است به خودکفایی مالی برسد و هزینه های جاری خود را تامین کند ولی عموم مجموعه های فرهنگی در شرایطی نیستند که بتوانند با نگاه های مادی و سود محور اداره شوند و این در شرایطی است که کشور ما آماح حملات سنگین دشمن در فضای رسانه های نوین قرار دارد و نگاه سود محورانه و اقتصادی عملا نتیجه این مواجه نرم را به نفع دشمن رقم خواهد زد.

به عبارت دیگر و با نگاه راهبردی به فضای مجازی در می یابید که سرمایه اصلی نظام مقدس جمهوری اسلامی معنویت و روحیه استکبارستیزی و مقاومت مردمی در مقابل قدرت های جهانی است و  اگر بپذیریم که دشمن ما از طریق اختصاص میلیارد ها دلار این سرمایه اصلی را هدف قرار داده است بنابراین چاره ای نداریم که بهای لازم برای دفاع و حراست از این سرمایه اصلی را بپردازیم.

نکته قابل توجه این که در برخی حوزه ها که نمود بیشتر دارد این خطر احساس شده و ما به جای خرید فیلم های هالیوودی، تولید تله فیلم های داخلی را در دستور کار قرار داده ایم و به حمد الله در این عرصه توفیقات فراوانی داشته ایم ولی در حوزه فضای مجازی که نقش تعیین کننده تری در فرهنگ سازی و سبک زندگی دارد دچار برخی تنگ نظری ها و کج سلیقگی های غیر قابل جران شده ایم.

ناگفته نماند نگرش حمایتی نسبت به فعالیت فرهنگی در حوزه فضای مجازی به معنای فعالیت های بی برنامه و بی بهره از حداکثر عقلانیت و حرفه ای بودن نیست.

به دیگر سخن پیروی از قواعد و شناخت پیچیدگی های فضای مجازی از شرایط لازم برای ورود به این عرصه است و صرف فعالیت فرهنگی مجوزی برای حرکت های غیرحرفه ای و ضعیف نیست.

در پایان تاکید میکنیم برای حفظ و افزایش قدرت نرم جمهوری اسلامی لازم است نسبت به سیاست ها و راهبردهای جاری در فضای مجازی دقت نظر و توجه بیشتری مبذول شود و هدایت این عرصه را به دست کسانی واگذار نماییم که مختصات دقیق این میدان را از هر حیث به خوبی بشناسند و در این راستا گام های استوار و ارزشمندی بردارند.