به گزارش گرداب از تسنیم، حالا دیگر هر وقت پیرمرد کارشناس با آن موهای تازه رنگ شدهای که البته توان پنهانسازی چین و چروکهای 70 سالگی را ندارد جلوی دوربین رسانههای ضدانقلاب ظاهر شده و مسائل داخلی کشور را از ریز و درشت به تحلیل و بررسی میپردازد و دروغهایش را به راحتی از پشت شیشههای عینک کائوچویی خود به زبان میآورد برایمان جای تعجب ندارد.
خبرنگار ویژهی دربار و کارتل رسانهای امیرعباس هویدا که روزگار خوبی! با فروش خبرنگاران و روزنامهنگاران انقلابی به ساواک میگذراند بلافاصله پس از انقلاب تا آن جا تغییر رنگ داد که از هیچ فحش و ناسزایی به حکومت طاغوت و روسای سابق خود یعنی امیرعباس هویدا کوتاهی نکرد.
هر چند این فرد در همان زمان نیز از سوی نیروهای انقلابی با چشم تردید نگاه میشد ولی در هر صورت این شامهی تیز انقلابینمای دههی شصت بود که چرخش 180 درجهای به قلم خود داد.
"مسعود بهنود" همان فردی است که با دخترکان شبکههای فارسیزبان ضدانقلاب از آیندهی ایران میگوید بیآنکه نیم نگاهی به گذشتهی پر از ابهام خود داشته باشد.
این نویسندهی رمانهای تاریخی که حالا هر چین و چروک صورتش را از یک چرخش عقیدهای و موضع سیاسی و تغییر رنگ به یادگار دارد در حالی مصرا ردای کارشناسی را رها نکرده و نمیکند که همقطاران انقلابی وی خیلی سالها پیش و دقیقا همان زمانی که نامبرده گیلاسهایش را با هویدا سر میکشید به دستور شاه تیرباران شدند و الان خانوادههایشان با اسم و نام آنان است که عزتمندانه به زندگی خود ادامه میدهند.
گر چه بهنود در همان ایام نیز از سوی نیروهای انقلابی به عنوان یک عنصر خود فروخته شناخته میشد اما بلافاصله پس از انقلاب و اقرار زبانی وی به تغییر رویه با عفو و رافت اسلامی مواجه شد. این فرد که تا پیش از این کسب و کار سکهای با فروش اسامی روزنامهنگاران انقلابی به ساواک راه انداخته بود در برابر گذشت حکومت اسلامی نیز نمکنشناسی کرد تا نشان دهد شرایط آب و هوایی است که برای او عقیدهسازی میکند نه اندیشههای برگرفته از عمق تئوریک.
حالا دیگر خبرنگار ویژهی دربار میداند که حنایش برای مخاطبین رنگی ندارد که سعی میکند هر چه بیشتر سرسپردگی خود را به بریتانیا اثبات کند تا تاریخ مصرفش را برای ضدانقلاب عقب بیاندازد.