مرتضی طلایی که از حدود دو هفته پیش به دلیل سوختگی در سانحه آتش سوزی منزلش در بیمارستان تحت مراقبت بود امروز با انتشار پستی در صفحه شخصی خود از مردم تشکرد کرد و حادثه منا را به آنها تسلیت گفت.
گروه شبکه های اجتماعی گرداب: مرتضی طلایی نماینده مردم تهران در شورای شهر تازه ترین پست خود را بعد از سانحه آتش سوزی در صفحه شخصی خود منتشر کرد. او دو هفته پیش به دلیل حضور در سانحه آتش سوزی منزلش دچار سوختگی شده و در بیمارستان چمران بستری شده بود. او در این پست از پزشکان، پرستاران و کارکنان بیمارستان و تمامی افرادی که در این مدت جویای احوال او بودند تشکر کرده است. طلایی در پایان پیام خود به حادثه منا نیز اشاره ای کرد و این اتفاق را به خانواده های عزادار و مردم تسلیت گفت.
مرتضی طلایی نوشت:
«سلام. بیش از 10 روز از آن حادثه آتشسوزی میگذرد و من امروز به لطف دعای خیر مردم و رسیدگیهای شبانهروزی پزشکان حاذق، پرستاران دلسوز و کارکنان خدوم بیمارستان شهید چمران تهران ترخیص و برای ادامه درمان به منزل منتقل میشوم. اين حادثه هم همچون تمامي فراز و فرودهاي دوران زندگي ام پر بود از درس هاي ماندگار و ويژگي هاي خاص.
در این لحظهها وظیفه خود میدانم مراتب سپاس و قدردانی خود را از تمام آنها که در رسیدگیهای پزشکی به بنده حتی یک لحظه کوتاهی نکردند، اعلام کنم. به ویژه گروه پرستاران فداکار و صبور بیمارستان که بازیابی سلامتی خود را پس از الطاف پروردگار متعال، مدیون زحمتهای بیچشمداشت و مهربانانه آنها هستم.
از همه مردم بزرگوار ایران اسلامی به ویژه شهروندان قدرشناس پایتخت هم سپاسگزارم که در این 12 روز به شیوههای مختلف جویای احوال و اخبار خدمتگزار خود در شورای اسلامی شهر تهران بودند؛ از حضور و ملاقات در بیمارستان تا پیگیری و دعا در شبکههای مجازی و انتشار خبر و عکس در رسانههای آنلاین و مکتوب و تصويري.
و از همسر مهربان، فرزندان عزيزم و دامادهايم نيز تشكر ميكنم
سپاس خاص خود را تقدیم همکارانم در شورای شهر، مسئولان و مدیران شهری، نمایندگان مجلس، وزیران دولت ، روحانيت معظم و دیگر شخصیتهای بزرگوار كشوري و لشكري میکنم که لطف خود را شامل حال من کردند.
در هفته دفاع مقدس از همرزمانم در آن دوران طلایی و شکوهمند هم سپاسگزارم که یار روزهای سخت و شیرین خود را روی تخت بیمارستان فراموش نکردند.
عید قربان امسال را در شرایطی پشت سر گذاشتیم که حادثه اندوهبار منا شیرینی عید را به کام مردم ایران اسلامی تلخ کرد. دعا میکنم خدای متعال قربانیان مظلوم سرزمین وحی را با مولایشان آقا امام حسین(ع) محشور و بر خوان نعمت اولیای الهی میهمان کند. در روزهای منتهی به عید سعید غدیر خم هم برای خانوادههای حاجیان پرکشیده در منا صبر آرزومندم»
سردار طلایی در این باره گفت: فرزندم صاحب یک جفت دوقلو شده است و ما مدتها در منزل آنها بودیم به دلیل اینکه به آنها کمک کنیم و تقریبا رفت و آمدمان به منزل خودمان صفر شده بود.
وی با بیان اینکه چند روزی بود که تصمیم گرفته بودیم که به منزل خود بازگردیم گفت: آخر هفته در مراسم روضهای در اصفهان شرکت کرده بودم و بعد از شرکت در مراسم ختم پدر آقای اشتری فرمانده نیروی انتظامی از اصفهان به تهران آمدم.
وی با بیان اینکه بعدازظهر بود رسیدیم و خسته بودم گفت: قرار بود آخر آن هفته به مشهد برویم همسرم هم میخواست شرایط پذیرایی را برای فرزندانمان آماده کند.
سردار طلایی ادامه داد: یک اجاق گاز در تراس داشتیم که همسرم میخواست آن را آماده کند به من گفت که آن را آماده کنم گفتم خودت این کار را انجام بده من دیرم شده چون روز بسیار پرکاری دارم و قرار است از منطقه 19 بازدید کنم.
نایب ریس شورای شهر ادامه داد: در حال آماده شدن بودم که به یکباره صدای فریاد همسرم را شنیدم به سمت تراس رفتم و دیدم که اجاق گاز آتش گرفته است.
طلایی افزود: شلنگ پشت اجاق گاز پوسیدگی داشت و باعث نشت گاز شده بود.
وی در ادامه گفت: بلافاصله پریدم که اجاق را خاموش کنم تا هم همسرم آسیب نبیند و هم آتش به سایر ساختمان سرایت نکند و مردم آسیبی نبیند.
وی با تاکید بر این موضوع که ابتدات همسرم را از محل حادثه دور کردم گفتن: سپس تصمیم گرفتم آتش را خاموش کنم البته بگویم که اصول ایمنی را هم رعایت نکردم شاید اگر با سعه صدر عمل میکردم و شتابزده رفتار نمیکردم بهتر بود. ابتدا میخواستم گاز را خاموش کنم سپس رفتم که شیر گاز را ببندم که در این چرخه خاموش کردن شعلههای آتش مرا سوزاند اما خدا را شاکرم که هم همسرم سالم ماند و هم به دیگران آسیبی نرسید.
نایب رئیس شورای اسلامی شهر بعد از اینکه آتش را خاموش کردم به داخل خانه آمدم مقداری پماد سوختگی داشتیم که همسرم بر تنم مالید و بعد مرا سوار ماشین کردو به بیمارستان طالقانی برد اما در بیمارستان در کمال عزت و احترام به ما گفتند که آژاتنش بگیرید و به بیمارستان مطهری بروید.
طلایی ادامه داد: شدت دردم بسیار زیاد شده بود و قدرتم تحلیل رفته بود خودم را معرفی کردم و گفتم فلانی هستم یک آمبولانس به من بدهید اما گفتند بروید و آژانس بگیرید.
نایب رئیس شورای شهر ادامه داد: بعد از آن به بیمارستان مطهری رفتیم پزشکان تشریف نداشتند پرستاری که بود گفت پزشکان نیستند یادم است در آن لحظه همسرم با دامادم در حال هماهنگ کردن بودند تا به ما برسند وقتی دامادم آمد آخرین چیزی که یادم است گفت: یک پانسمانی کاری انجام دهید و آن پرستار با آرامش گفت پزشکان منزل هستند ابتدا باید پرونده تشکیل دهید.
طلایی گفت: بعد از آن مرا به بیمارستان چمران آوردند در طی این مدتی که در اینجا بودم کادر پرستاری، پزشکان و تیم مدیریت بسیار خوب عمل کردند و بهتر است بگویم که کادر پرستاری فرشتگان گمنامی هستند که بسیار زحمت میکشند و دیده نمیشوند.