همراه با فاز جدید سیاست امریکایی تشدید فشار و تهدید از بیرون و ایجاد شکاف و تفرقه از درون، سرکرده گروهک تروریستی عبد‌المالک ریگی به تکاپو افتاده تا در خدمتگزاری به اربابان امریکایی و همسویی با سیاست‌های آنان خود را جانشین مناسب و هم تراز ریگی معرفی کند.
گرداب- همراه با فاز جدید سیاست امریکاییِ تشدید فشار و تهدید از بیرون و ایجاد شکاف و تفرقه از درون، سرکرده گروهک تروریستی عبد‌المالک ریگی به تکاپو افتاده تا در خدمتگزاری به اربابان امریکایی و همسویی با سیاست‌های آنان خود را جانشین مناسب و هم تراز ریگی معرفی کند. از این رو تلاش می‌کند تا یک یا دو "تیم انتحاری" و یک گروه "راهبندان و ناامنی جاده‌ای" را برای ایجاد تنش و اختلاف بین پیروان مذاهب شیعه و سنی در منطقه سیستان و بلوچستان، سازماندهی کند. "محمد ناروئی" اقدامات خود را با هماهنگی و حمایت دستگاه‌های جاسوسی امریکا و پاکستان و همراهی برخی افراطیون وهابی در داخل انجام می‌دهد. وی به اقدامات تروریستی و ضدانسانی جهت بقای حیات تفاله‌های باقی‌مانده از گروهک ریگی ادامه داده و تضمین تداوم بودجه‌های محرمانه دستگاه‌های جاسوسی برخی کشورهای عربی و حامی وهابیت، همچنین حمایت دستگاه‌های امنیتی امریکا و پاکستان را ضروری تشخیص داده است.؛ بنابراین او برای این اقدام روی نیروهای مزدور و اجاره‌ای افغانی و پاکستانی در کنار فریب‌خوردگان گروهک تروریستی خود حساب باز کرده و به انجام عملیات ایذایی و نمایشی چشم امید دوخته است.
این نوع عمل وحشیانه و خلاف فطرت و وجدان انسانی که عمدتاً به صورت کور یا اقتضایی صورت میگیرد، از سه منبع سرچشمه میگیرد:
1- آموزه های وهابیت و تعصب قشری برخاسته از این فرقه ساختۀ دست انگلیس و برداشت‌های ناشی از مغز بیمار سرکردگان وهابی.
فرقه ای که در تقابل آشکار با آموزه‌های رحمانی دیانت، به‌ویژه اسلام و سیره پیامبر اعظم (ص) قرار میگیرد، در حالی که تمامی مذاهب اسلامی قتل اهل قبله و شهادت‌دهندگان به حقانیت کتاب خدا و نبی گرامی اسلام (ص) را حرام می‌دانند، وهابیت تنها مذهبی است که پیروان سایر مذاهب ولو اسلامی را در صورت استنکاف از پذیرش نظرات ابداعی خشن و بی‌روح وهابیت، تکفیر کرده و مستحق مرگ و نابودی می‌داند.
2- نفوذ عوامل وابسته به قدرت‌های استکباری در مدارس شبه وهابی و بهره‌برداری ابزاری از عقاید مذهبی برای به راه‌ا نداختن جنگ مذهب علیه مذهب.
این اقدام نه‌تنها به تضعیف اسلام و جوامع اسلامی به عنوان رقیب جوامع استکباری منتهی می‌شود، بلکه با نمایش چهره‌ای خشن و ضدانسانی از مسلمانان و اسلام، از گسترش و توسعه اسلام در بین سایر جوامع به‌ویژه جوامع غربی که سال‌هاست با استقبال از اسلام مواجه است، نیز جلوگیری می‌کند.
3- سوء‌استفاده برخی از افراد فرصت‌طلب از پوشش مذهب و قومیت برای دستیابی به اهداف شخصی یا انتقام‌جویی و استفاده ابزاری از عواطف مذهبی به عنوان ابزاری سیاسی.
مروری بر سوابق برخی دستگیرشدگان گروهک ریگی و اعترافات آنان، چنین گمانه‌ای را نیز محتمل می‌سازد.
حال با توجه به اینکه بسیاری از سران مذهبی و قومی برائت خویش را از این گروهک تروریستی اعلام می‌دارند، این سؤال پیش می‌آید که چرا برخی مدعیان پیروی از رسالت نبوی با اتخاذ مواضع دوپهلو و مبهم، در طرد صریح این گروهک تروریستی که کارکردی جز ایجاد تنفر و تفرقه ندارد، با تردید مواجه‌اند؟ حال آنکه این شیوه عمل ضددینی ولو با پوشش مذهبی دقیقاً اجرای دستور‌العمل‌های نیکولو ماکیاولی است که به شاهزادگان ایتالیایی توصیه می‌‌کرد: «اینکه مردم از شما بترسند، مهم‌تر است از اینکه شما را دوست داشته باشند.» چنین تردیدی که نوعی همراهی با تروریست‌ها است تنها دو دلیل می‌تواند داشته باشد:
1- محرومیت از پیام و روحیه مثبت برای جذب و پر کردن خلأ قدرت نرم با خشونت و وحشت.
2- داشتن مأموریت مشترک و هماهنگی با عقبه هدایت‌کننده این گروهک که همان دستگاه‌های جاسوسی کشورهای بیگانه است.
رسول سنائی راد
منبع: جوان