Gerdab.IR | گرداب

تحریک غریزه برای استعمار فرهنگی

تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱۳۸۹

سوءاستفاده از غریزه جوانان، امروز در دستور کار اصلی رسانه‌ها و کمپانی‌های تولید فحشا در جوامع غربی قرار گرفته است به نحوی که سالانه، بودجه آنها از سوی دولت‌های غربی افزایش می یابد.

گرداب- در زمان‌های گوناگون، فتنه‌های مختلفی بروز و ظهور پیدا می‌‌کنند که باید از آنها به قدرتی مافوق قدرت بشری پناه برد. فتنه روزگار ما که روزگار مدرنیته و پسامدرنیته است، فتنه‌ای بس ناجوانمردانه و بزرگ است؛ فتنه‌ای به نام "تحریک غریزه" برای استعمار و استحمار فرهنگی جوامع مختلف.

جامعه ما پیوندهای عمیقی با دین و اخلاق داشته و همواره یکی از جوامعی بوده که با استفاده از برنامه‌های دین آسمانی اسلام سعی کرده است حریم‌ها و اخلاقیات انسانی را در خود ایجاد کند و با تعریف این حریم‌ها و مرزهای اجتماعی سعی کرده یک جامعه متعالی بر اساس دستورات خدواند بنا نهد. چرا که یکی از اهداف هر جامعه سالم، رشد و شکوفایی و کمال انسان‌هاست.

در جامعه‌ای مانند جامعه ما که از نعمت عظیم دین اسلام برخوردار است می‌‌توانیم با استفاده از دستورات این دین آسمانی به عنوان یک ایدئولوژی مستحکم جامعه‌ای سالم را بسازیم. جامعه ای که همه در آن می‌‌توانند استعدادهای خود را شکوفا کنند و به کمال اخلاقی و مادی برسند.

در دنیای امروز عده‌ای در کشورهای غربی که به دنبال لاقیدی و بی‌بند و باری اخلاقی هستند بسیار منتظر فرصت‌ هستند تا به این گونه جوامع دینی ضربه وارد کرده و این جوامع را به بازار مصرف‌کننده کالاهای فرهنگی مبتذل خود تبدیل کنند.

امروزه غرب به ویژه آمریکا و انگلستان با صرف هزینه‌های بسیار زیاد در همه حوزه‌ها سعی دارند به جامعه و هویت دینی ما ضربه وارد کنند. این کشورها با توجه به یکی از ویژگی‌های اصلی جامعه ما، یعنی جوان بودن، برنامه‌ریزی و توطئه‌چینی کرده‌اند که این توطئه بسیار حساب شده و دقیق است، زیرا سازماندهی برنامه‌های آنها بر اساس این شاخصه جامعه ما سال‌هاست جزو برنامه‌های اصلی آنها قرار دارد.

سوار بر موج غریزه برای استقرار ماتریالیسم
یکی از برنامه‌های اصلی این توطئه سوار شدن بر موج هیجانات دوران جوانی به خصوص مسائل غریزی و جنسی جوانان ماست. این موضوع یکی از اصلی‌ترین مراحل برنامه‌های این کشورها محسوب می شود. آنها با استفاده از این مسأله سعی دارند هرگونه حرمت اخلاقی و دینی را از میان برداشته و سپس به ادامه برنامه خود که ترویج ماتریالیسم و اومانیسم کامل است، بپردازند.

در واقع آنها می‌‌خواهند از راه‌های مختلف، موج غریزه را در جوانان ما ایجاد کنند تا تبعات این موضوع خود به خود جامعه ما را فلج کند. استفاده از ابزارهایی مانند فیلم‌های مستهجن از طریق کانال‌های ماهواره‌ای فارسی وان یا جم‌تی‌وی یا کانال‌های مستهجن دیگری که بزرگ‌ترین کمپانی‌های غربی از آنها حمایت می‌‌کنند، شگرد آنهاست.

همچنین فضای گسترده اینترنت که سایت‌های مستهجن در آن رو به افزایش است. همچنین ترویج ارتباط آزاد بین دختران و پسران از دیگر شگردهای آنان محسوب می شود که سعی دارد حریم‌ها وحرمت‌های اخلاقی و دینی را که همیشه باعث پیشرفت جامعه ما بوده از میان برداشته و به این ترتیب جامعه دینی ما را پر از فساد و فحشا کنند. به تبع آن جوانان را آنقدر درگیر مسائل غریزی و جنسی کند که از فعالیت‌هایی که باعث پیشرفت خود و جامعه می‌‌شوند باز بمانند.

غرب و اختصاص بودجه دولتی به کمپانی‌های تولید فحشا
 سوءاستفاده از غریزه جوانان، امروز در دستور کار اصلی رسانه‌ها و کمپانی‌های تولید فحشا در جوامع غربی قرار گرفته است به نحوی که سالانه، بودجه آنها از سوی دولت‌های غربی افزایش یافته و میدان عمل گسترده‌ تری به آنها داده می شود. نمونه آن را می‌‌توان در کمپانی "والت دیزنی" دید که علاوه بر تولید فیلم‌های کودکان نقش مهمی در تولید سینمای مستهجن دارد. جالب اینجاست که صاحبان این شرکت، صهیونیست‌ها هستند که علاوه بر جلوه‌های تصویری مبتذل، در توزیع مجلات مستهجن هم نقش مؤثری در سطح جهان دارند. فعالیت یهودیان در صنعت پورنوگرافی در قالب دو گروه تولیدکنندگان و فروشندگان محصولات پورنوگرافی و بازیگران فیلم‌های مستهجن صورت می‌‌‌گیرد. هرچند یهودیان تنها دو درصد از جمعیت آمریکا را تشکیل می‌‌‌دهند، ولی در پورنوگرافی برجسته و سرشناسند!

یهودیان؛ پدرخوانده‌های ترویج هرزه‌نگاری و ابتذال
بسیاری از دلالان و معامله‌گران هنر و ادبیات شهوانی در تجارت کتاب، بین سال‌های 1940-1890، یهودیان مهاجری بودند که ریشه و اصل و نسب آلمانی داشتند. به گفته جی‌ای گرتزمن (نویسنده کتابی درباره این موضوع) یهودیان در پخش و انتشار کالانتیانا -ادبیات داستانی، ترانه‌ و لطیفه‌هایی با درون‌مایه‌های مستهجن- رمان‌های مبتذل، مجله‌ها و نوشته‌های بازاری مستهجن برجسته و مشهور بوده‌اند.

معروف‌ترین و بدنام‌ترین تولیدکننده و فروشنده محصولات هرزه‌نگاری در دوران پس از جنگ، روبی استورمن (والت دیسنی صنعت پورنوگرافی) بود. بر اساس گزارش وزارت دادگستری آمریکا، استورمن (یهودی) در سراسر دهه 1970، کنترل بیشتر محصولات هرزه‌نگاری رایج در آمریکا را در دست داشته است. استورمن که در سال 1924 متولد شد در کلیولند (شرق نیویورک) بزرگ شد. وی در آغاز، مجلات و داستان‌های فکاهی مصور می‌‌‌فروخت. وی هنگامی که پی برد تولید و فروش مجلات مستهجن، 20 برابر کتاب‌های فکاهی درآمد دارد، منحصراً به هرزه‌نگاری پرداخت و با عناوین خاص، فروشگاه‌های خرده‌فروشی خود را راه‌اندازی کرد. در پایان دهه 1960، استورمن به عنوان بزرگ‌ترین پخش‌کننده مجلات مستهجن مطرح بود و در اواسط دهه 1970، بیش از 200 فروشگاه کتاب مستهجن داشت. استورمن همچنین شکل نوینی از اتاقک‌های سنتی شهرفرنگ را (نوعاً یک اتاق تاریک با تلویزیون رنگی کوچک که در آن تماشاگر می‌‌‌تواند فیلم‌های ویدئویی مستهجن را تماشا کند) عرضه کرد. گفته می شود استورمن تنها کنترل صنعت سرگرمی هرزه‌نگاری را در دست نداشت، بلکه وی به معنای کل این صنعت بود.

بلوغ زودرس و اعتیاد به هرزه‌نگاری!
حال باید دید در پس این همه تلاش برای گسترش ماتریالیسم و فحشا در جوانان ما چه چیزی نهفته است؟ اول از همه آنکه آنها به خوبی می‌‌دانند با این کار علاوه بر گسترش فساد اخلاقی در جامعه در بسیاری از موارد باعث بلوغ زودرس جنسی در کودکان ما می‌‌شوند. این سرآغازی است برای فروپاشی اخلاقی و ذهنی در همان دوران کودکی، به دلیل اینکه اگر در این توطئه فرهنگی موفق شوند، بی‌قیدی و بی‌بندوباری در دوران جوانی نیز فراهم خواهد شد. این موضوع تبعات دیگری را هم به دنبال خواهد داشت که می‌‌توان نمونه‌های آن را در جوامع غربی دید. یکی از آنها از بین رفتن نهاد خانواده و افزایش فرزندان بی‌سرپرست است.

 فرو پاشی بنیان خانواده، حاصل این افزایش بی‌بندوباری فکری و اخلاقی است و جالب اینجاست، نسخه‌هایی که آنان برای جامعه ما پیچیده‌اند در جوامع خودشان شکست خورده است. شاید هم در بعضی اوقات اصلاً اجرا نشده! چرا که خود آنها به شکست آن و ترویج بیشتر فساد واقف شده‌اند. به همین خاطر آن را به کشورهای مذهبی صادر می‌‌کنند تا بتوانند علاوه بر از بین بردن هویت فرهنگی و مذهبی ما، جامعه را تبدیل به مصرف‌کنندگانی برای تولیدات خود کنند. البته این یکی از اهداف آنهاست چرا که آنان سعی دارند تفکر اسلامی و موضوعاتی مانند ازدواج را که از اصول و بنیان‌های اولیه هر جامعه‌ای به خصوص جوامع مذهبی است، ریشه‌کن کنند.

فروید به اشتباهش اعتراف کرد، غربی‌ها دست‌بردار نیستند!
همه ما می‌دانیم که تئوری‌های غرب درباره آزادی‌های جنسی و روابط آزاد، بر مبنای نظریه‌های کسانی همچون "زیگموند فروید" است که خود در پایان عمرش به اشتباه بودن آن اعتراف کرد. وی این موضوع را بیان کرد که جامعه خود را با این نظریات به آتش کشید و غریزه را از بعد انسانی آن خارج کرده و با از بین بردن همه حریم‌ها جامعه را دچار مشکل کرده است. این باعث شد انسان‌ها که ذاتاً موجوداتی اجتماعی هستند، نتوانند در جامعه خود پاک و سالم زندگی کنند.

در واقع فروید با نظریاتش، مبنی بر آزادی‌های غریزی و جنسی، جوامع غربی به خصوص آمریکا را به تباهی کشاند. برداشتن این حریم‌ها باعث طغیان غرایز در این کشورها شد که به تبع آن خسارت وحشتناکی به اخلاق و خانواده وارد آمد. کاملاً مشخص است که آنها به دنبال همین موضوع در جامعه ما می‌‌گردند تنها با این تفاوت که اگر موفق شوند تبعات بدتری در انتظار جامعه ماست، زیرا ما جامعه‌ای مذهبی هستیم. سؤال اینجاست با همه مشکلاتی که در  جامعه غرب از آزادی روابط زنان و مردان ایجاد شد، چرا این همه هجمه رسانه‌ای پر از فحشا را به جوامع دیگر به ویژه کشورهای اسلامی و به خصوص ایران وارد می‌‌کند؟

پاسخ کاملاً مشخص است: ما تا زمانی می‌‌توانیم در مقابل آنها بایستیم که از هویت اصیل برخوردار و دارای استقلال فکری باشیم، به خصوص در مسائل جنسی و غریزی که جامعه ما به دلیل اکثریت قشر جوان با آن درگیر است و اسلام هم به خوبی برای این موضوع راه حل و برنامه‌ای جامع دارد.

ملت‌ها مواظب آتش سوزان شهوت و غریزه باشند
 قرآن در مورد روابط زنان و مردان کاملاً حریم‌ها و مرزها را مشخص کرده است (به ویژه در سوره‌هایی مانند نور). به واقع این پیامی از سوی خداست که خود، خالق انسان با تمام غرایز و عواطف اوست، پس بهتر از هر کسی می‌‌داند که راه ارضا و برطرف کردن این نیازها کدام است. باید این سؤال را باز هم پرسید که آیا کسی برنامه‌ای برای زندگی بهتر از قرآن و اسلام دارد؟ این حقیقت بر کسی پوشیده نیست که احادیث و آیات قرآن در مورد حریم‌ها آنقدر کافی است که می‌‌توان به راحتی بیان کرد، اسلام  برنامه‌ای جامع برای این بعد زندگی انسان‌ها ارائه داده است. درد اینجاست که بسیاری نمی‌دانند مرحله اول در اسلام‌زدایی و دشمنی با اسلام از بین بردن همین مرزها و حریم‌های انسانی است که خداوند بین زنان و مردان قرار داده است.

 می‌‌توان گفت ترویج فساد اخلاقی از سویی به دنبال برداشتن قیدها و پس از آن بی‌اهمیت کردن مسائل دینی و مذهبی برای جوانان ماست تا به تدریج بین آنها و محرمات و واجبات دین فاصله بیفتد، تا به دنبال همین اشاعه فساد، بنیان‌های خانوادگی که اسلام بر آن بسیار تأکید دارد از هم فروبپاشد. جامعه‌ای که به این وضع افتاد، آماده پذیرش هر گونه فرمانی از سوی غرب بوده و بازار مصرف فوق‌العاده‌ای برای کالاهای آنهاست. البته ناگفته نماند ترویج مسائلی مانند همجنس‌گرایی در غرب از فحشا هم گذشته و در واقع این سرآغازی است برای جوامع غربی برای ورود به دنیای غیرانسانی که دیگر تمام مرزهای اخلاق و انسان بودن برداشته شده است و تنها غریزه انسان است که حکم می‌‌کند. برای درک بهتر این تأثیر کافی است نگاهی به نتایج تحقیقات اجتماعی مؤسسه "سوشیال ریسرچ" در خود جامعه آمریکا بیندازیم.

نگاهی به نتایج بررسی‌های موجود، بیانگر این موارد است: مطالعه روی جوانان نشان می‌‌دهد که تماشای این گونه برنامه‌ها می‌‌تواند تأثیری منفی نسبت به دوشیزه بودن دختران داشته باشد و همچنین زمینه‌ساز روی آوردن به رفتارهای غیراخلاقی می‌شود. در این نظرسنجی:

- 75 درصد جوانان معتقدند برنامه‌های تلویزیونی و فیلم‌ها، داشتن روابط آزاد را برای آنها به امری طبیعی تبدیل کرده است و این خود دلیلی برای روی آوردن آنها به بی‌بندوباری است.

- 63 درصد کارشناسانی که مورد پرسش قرار گرفته‌اند، معتقدند تصاویر مستهجن در تلویزیون، عاملی برای روی آوردن جوانان به فحشاست.

- بیش از 75 درصد آمریکایی‌ها می‌‌گویند که نحوه پخش برنامه‌های تلویزیونی‌ای که مبلغ و مشوق بی‌بندوباری هستند، آنها را به رفتارهای غیرمسئولانه غریزی ترغیب می‌‌کند.

بر پایه مطالعه‌ای مشخص شد که 50 درصد دبیرستانی‌ها (50 درصد پسرها و 48 درصد دخترها) روابط نامشروع داشته‌اند. در حالی که در بین پسران و دختران 15 ساله، روابط نامشروع به ترتیب 25 و 27 درصد گزارش شده، این رقم در 19 سالگی به ترتیب به 75 و 88 درصد رسیده است.

سؤال تکراری اما مهم؛ "چه باید کرد؟"
حال شما به این موضوع نگاه کنید که چگونه در گذر زمان همین برنامه را برای ما و به خصوص جوانان طراحی کرده‌اند تا در این بستر، جامعه ما را نابود کنند. این فتنه و توطئه فرهنگی بسیار پیچیده‌تر از آن چیزی است که عده‌ای فکر می‌‌کنند و آنها برای جامعه ما برنامه‌ها دارند. حال باید اندیشید که راه حل چیست؟

باید اینگونه پاسخ داد که رهنمود‌ها و دستورات اسلامی بهترین برنامه است، برای هدایت جامعه به سمت داشتن روح و عقلی سالم و روانی پاک. به عنوان مثال، ازدواج که در اسلام این همه بر آن تأکید شده بهترین راه است برای پاسخ به نیازهای روحی و روانی جوانان و شکوفا کردن محبت و سلامت در وجود آنها و دقیقاً اینجا نقطه مقابلی است برابر جوامع غربی که سعی در ترویج هرزگی در میان جوانان را دارند. جالب اینجاست که مسیحیت هم در این روابط دستورات خاص خود را دارد و حریم‌ها و مرزهای مشخصی برای آن قرار داده است، اما متأسفانه در این مورد هم دنیای غرب به نفع خود همه چیز را تحریف کرده و آنگونه که می‌‌خواهد جامعه را هدایت می‌‌کند و در حقیقت به تعالیم مسیحیت هم اهمیتی نمی‌دهد!
رضا فرخی

منبع: جوان آنلاین