نمادهاي اسلامي، سیبل وهابیت

تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱۳۸۹

بزرگ‌ترين مأموريت وهّابيون تا سال 2012 حذف تمامي نشانه‌ها، نمادها و سوابق اهل بیت (ع) و مسلمانان سلف در مكه و مدينه به عنوان ام‌القراي اسلام است.

گرداب- تا چند سال پيش، بلندترين بناي مُشرف به صحن مسجدالحرام، قصر ملك فهد، سلطان پيشين مملكت عربي سعودي يا همان خادم الحرميني بود كه بر بلنداي ابوقُبيس، صدها متر فراتر از مخدوم خود نشسته بود.
 
مهمانان خاصّ پادشاهي سعودي در ايام حج در اين قصر ضيافت، اتراق مي‌كردند تا ضمن انجام اعمال، از آن بلندا ناظر صحن مسجد و طواف حاجيان باشند. امّا امروزه ديگر، اين بنا در برابر برج در دست ساخت "ابراج البيت" كوچك مي‌نمايد؛ درست مقابل ركن يماني. اين بنا كه معرّفي‌اش خواهم كرد، قرار است در سال 2012.م افتتاح شود. بر اين مُژده گر سر فشانم رواست. در تمام نقاط جهان و ميان همه اماكن مقدّس مذهبي، هيچ بنايي تا كنون مجال و جرأت قد برافراشتن به اين قدّ و قواره را نداشته است.

برج‌هاي تجاري مكه (ابراج البيت) كه در واقع بايد "شا‌خ‌هاي شيطان" خوانده شوند، سرشار از نمادهاي ماسوني، بناي كعبه را به محاصره گرفته، كار لرد فاستر، معمار و ماسون معروف است.

در سال 2012، كه از ديدگاه فرقه‌هاي شيطاني، شروع "نظم نوين دنيوي" است ساختمان "ابراج البيت" به پايان مي‌رسد و كعبه چنين در سايه نمادهاي شيطاني قرار خواهد گرفت.

برج رفيعي كه در ميان دو بال قرار گرفته، در نوع خود بزرگ‌ترين ستون اوبليكس جهان است كه از عهد مصر باستان تاكنون ساخته شده است.

همه كساني كه تا يكي دو سال پيش در ايام برگزاري حجّ تمتّع در رمي جمرات، ستون شيطان را سنگباران كرده‌اند، شكل ستون مياني خانه شيطان را به ياد دارند. ستوني چهارگوش كه در انتها، نوك هرمي شكلش خود را مي‌نماياند. اين ستون همان ابليسك است كه امروزه به عنوان يكي از معروف‌ترين نماد فراماسونرهاي جهان قابل شناسايي است.

ميدان بزرگ رو به روي كاخ سفيد در واشنگتن، ميدان ساختمان بزرگ واتيكان، پاريس، لندن، برزيل و صدها نقطه ديگر جهان، نمونه‌هايي از اين ستون را به نمايش گذاشته‌اند. حضور اين نماد در هر كجاي جهان نشان دهنده حضور و سلطه فراماسونرها بر مقدورات و مقدّرات آن سرزمين است. در كشورهايي همچون تركيه و مصر هم كه براي مدّت‌هايي طولاني فراماسونرها زمام امور سياسي، اقتصادي و فرهنگي را در اختيار داشته و دارند، اين نماد مقدّس ماسوني خود را مي‌نمايد. در ايران خودمان هم نمونه‌هايي از اين ستون را تا سال 1357 قد برافراشته داشتيم.

برج ايفل در فرانسه و برج ساعت لندن دو نمونه فانتزي ابليسك هستند كه توسط معماران ماسوني ساخته شده‌اند. امّا ابراج البيت بر بلنداي مسجدالحرام گوي سبقت را از همگان ربوده است. اين برج‌ها، بزرگ‌ترين ابليسك جهان را در امّ القراي جهان اسلام در خود جاي داده‌اند؛ البتّه، با تخريب ستون خانه شيطان در رمي جمرات و جايگزين شدن ديوار عريضي به جاي آن. اين برج‌ها با ابتكار معمار معروف ماسون‌ها، يعني لرد فاستر، قد برافراشتند تا هم پاسخي به اسائه ادب مسلمانان به شيطان در وقت تخريب ستون‌هاي خانه‌ شيطان در رمي جمرات باشد و هم جبراني براي آن. فاستر تا كنون بيش از 200 برج ابليسك در جهان طراحي و ساخته است. در واقع او معروف ترين معمار سازنده ابليسك مورد نظر فراماسونرهاست. برج‌هاي مشرف بر مسجدالحرام و خانه كعبه با دو برج بزرگ دروازه‌اي شكل، از این رو ساخته شد تا به همگان اعلام نمايد نه تنها مملكت سعودي، بلكه خانه مقدّس مسلمانان جهان نيز در آغوش ما و تحت سلطه ماست.

ماجراي "دروازه‌ها" نيز جالب است. در مصر باستان در ميان ساحران و پس از آن در ميان كاباليست‌ها و فراماسونرها، دو ستون دروازه‌اي شكل بر پهنه زميني شطرنجي (مانند كف‌پوش شطرنجي تمامي لژهاي ماسوني) به عنوان دروازه ارتباط با جهان ماورايي ابليسي شناخته مي‌شدند. اعمال كثيف مانند توهين به مقدّسات و مناسك شيطان پرستان و جادوگران، باعث می شدند، ارتباط انسان‌ها (يا همان جادوگران و ساحران) با نيروهاي اهريمني شيطاني و جنّي برقرار شود. امروزه اشرار يهود و فراماسونرهاي درجه بالا و كاباليست‌ها براي ارتباط با نيروهاي شيطاني و اعمال قدرت بر رقيبان و مخالفان و مبارزه بي‌امان با انسان و اديان در مناسك ويژه، از صفحات شطرنجي و دروازه‌ها و ستون‌ها بهره مي‌برند.

چند سال قبل، در سفري به فرانسه، در منطقه مدرن و نوساز پاريس، بناي رفيع دروازه‌اي شكل شيشه‌اي را ملاحظه كردم. البتّه شما هم از ديدار نمونه كاملي از آن بي‌نصيب نمانده‌ايد. طي سه چهار سال اخير دو نمونه بزرگ از برج‌هاي دروازه‌اي شكل شيشه‌اي را در حاشيه ‌غربي بزرگراه مدرّس ساخته‌اند؛ بر تپّه‌هاي معروف عبّاس آباد. جالب اينجاست كه در اين دروازه‌ها كه از اتّفاق، دولتي هم هستند، هرم معروف چشم جهان‌بين، All seeing eye، را هم ساخته‌اند. اين واقعه را به حساب هر كس مي‌خواهيد بگذاريد با خودتان. به هر روي نمادها و نمادسازها كار خود را مي‌كنند. بگذريم!

از "شاخ‌هاي شيطان" قد برافراشته بر فراز مسجدالحرام مي‌گفتم. بخش انتهايي و بالاي دو بال اين بنا كه ابليسك بلند مزين به ساعت بزرگي را در خود جاي داده‌اند، به شكل بخش انتهايي بال‌هاي خفّاش ساخته شده‌اند.

قابل ذكر است اين برج بزرگ در 72 طبقه بركشيده شده است. با توجه به حركت هاي نمادين فراماسونرها انتخاب عدد 72 كه به عنوان عدد قدرت نزد كاباليست ها شناخته مي شود، قابل توجه است. از نظر آنان 72 تعداد شياطيني هستند كه (نيروهاي جني) حضرت سليمان (ع) آنان را براي ساختن معبد بزرگ در خدمت آورده بود. جز اين، افتتاح برج در 21 دسامبر 2012 نير قابل توجه است. زيرا از نظر فراماسونرها و گردانندگان سازمان هاي مخفي در اين روز كه معروف به روز شيطان است از طريق ابراج البيت سايه اين بناي شيطاني بر روي كعبه خواهد افتاد.

بد نيست بدانيد كه در ادبيات مسيحي، شيطان در شمايل حيواني با بال‌هاي خفّاش، پاهاي شير و سري چون سر قوچ به تصوير كشيده مي‌شود. اين نماد را در بسياري از فيلم‌هاي هاليوود و از جمله امگا كد 2 مي‌توانيد ببينيد. گويا معمار صاحب سبك اين برج‌ها مي‌خواهد به همگان القا كند كه بال‌هاي شيطان مسجدالحرام را در خود گرفته‌اند. در واقع، رمي و سنگباران معكوس از بلنداي مسجد آغاز شده است. سنگ‌هاي پنهاني نيروهاي اهريمني بر سر و روي حجّاج طواف كننده و عمره گزاران. امواج منفي شيطاني كه جان مسلمانان را هدف تيرهاي زهراگين مي‌سازد. بسياري از محقّقان بر اين باورند كه، انفجار دو برج نيويورك در يازده سپتامبر، در واقع حاصل پروژه انفجار دروازه‌اي بود كه در آن زمان و مكان خاص و البتّه از نظر فراماسونرهاي نشسته بر اريكه قدرت سازمان‌هاي مخفي، راه ورود نيروهاي شيطاني را بيش از پيش در زمين و در صحن حيات اجتماعي ساكنان زمين هموار ساخت.

چنان كه عرض كردم، قرار است اين بنا و بال‌هاي شيطاني‌اش در سال 2012.م افتتاح شود.
از نظر فرقه‌هاي شيطاني و طرّاحان نظم نوين جهاني، سال 2012.م سال شروع نظم نوين دنيوي است. در اين سال كعبه در سايه نمادهاي شيطاني ابراج البيت قرار خواهد گرفت.

افتتاح برج در 21 دسامبر 2012.م، ارتباط اين برج را با فاجعه پيش‌بيني و اعلام شده توسط غربي‌ها در سال 2012.م نشان مي‌دهد. در آثار متعدّد و فراواني كه طي سال‌هاي اخير درباره فاجعه جهاني در سال 2012.م ساخته شده و پهنه وسيعي از سينما و حتّي مستندات تلويزيوني آمريكايي و اروپايي را اشغال كرده، اين سال را سال ظهور مسيح دجّال يا همان مسيح دروغين اعلام كرده‌اند. عدد 11، عدد مقدّس فراماسونرهاست. قرايني حكايت از اين دارد كه سران مجامع مخفي، كمر همّت بسته‌اند تا با زمينه‌سازي ذهني و تبليغات گسترده، وقوع حوادثي در ابعاد جهاني را در سال 2012 محتوم، مقدور و پيش‌بيني شده معرّفي كنند. هم اينك در اثر ساخت مجموعه‌هايي از مستندات تلويزيوني، ميليون‌ها نفر در آمريكا و اروپا چشم به اين سال دوخته‌اند و با نگراني روزها را مي‌شمارند. آنها حتّي به مردم القا كرده‌اند اين تاريخ و واقعه مصيبت باري كه بخش عمده‌اي از جهان را نابود خواهد كرد، توسط اقوام مايا و توسط پيش‌گوياني چون نوستر آداموس كه از اتّفاق خودش در زمره كاباليست‌ها است، پيش‌گويي شده است.

آنچه براي ما مسلّم است، آن است كه غرب و سران مجامع مخفي شيطان‌پرست و فراماسونر كه اداره و كنترل جهان را عهده دارند، براي اجراي آخرين بخش از پروژه نظم نوين جهاني يا همان جهان تك حكومتي شيطاني، عجولانه در پي نمادسازي و اقدام پيش‌دستانه‌اند و با مدد گرفتن از نيروهاي غير ارگانيك، ماوراء الطّبيعه‌اي ابليسي و جنّي، خود را مهياي اقدامي در ابعاد جهاني براي نابودي مستضعفان و اسلام كرده‌اند.

مسيحيت و ساير مذاهب تحریف شده در اين ميان جايگاهي ندارند؛ زيرا مسيحيت و كانون‌هاي بزرگ مسيحي و از جمله كليساي كاتوليك تمام عيار در اختيار همين كانون‌هاي قدرت است و سران اين كانون به ظاهر مذهبي از اعضاي اصلي مجامع مخفي‌اند و بازيگران بخش‌هايي از سناريوي طرّاحي شده هستند.

حساب مستضعفان مسيحي و روحانيان مستقل را بايد از اين كانون جدا دانست.
تنها اسلام، مسلمانان، كعبه و بزرگ‌ترين كانون شيعي؛ يعني ايران اسلامي است كه به عنوان مزاحم و آخرين بازمانده‌هاي دينداري در برابر مجامع مخفي و كانون‌هاي قدرت شيطاني ايستاده است.

سازنده فيلم 2012 در فيلمش و در هنگام به تصوير كشيدن فاجعه جهاني، نشان مي‌دهد كه همه بناها و كانون‌هاي مذهبي مسيحي، بودايي و غيره منهدم و از بين مي‌رود، امّا، ‌همو از ترس اعتراض و عكس العمل مسلمانان از به تصوير كشيدن ويران شدن كعبه خودداري كرده بود.

بزرگ‌ترين مأموريت وهّابيون تا سال 2012.م به اجرا در خواهد آمد. تا اين سال تمام نشانه‌ها، نمادها و سوابق مسلمانان سلف و اهل بيت (ع) در امّ القراي اسلامي نابود خواهد شد. در غيبت همه سنّت‌هاي اسلامي كه در اثر بدعت‌هاي سلفي و شرك‌آلود خواندن آن سنّت‌ها از ميان مسلمانان رخ بربسته، بناي اصلي "مسجدالحرام "و "مسجد النّبي" نيز در تيررس تيرهاي زهرآلود ماسوني و شيطاني از جمله ابراج البيت، كاركردهاي خود را از دست خواهد داد تا فراماسونري جهاني يا همان دجّال آخرالزّمان به راحتي بتواند حكومت جهاني شيطان را مستقر نمايد. هر كس مي‌تواند به اقتضاي گرايش و حسّاسيت خود به نوعي و از وجهي به ابراج البيت بنگرد.

اين بنا، مسجدالحرام،‌ كعبه و طواف را تحت الشّعاع خود قرار مي‌دهد. برج اصلي با ارتفاع 595 متر در كنار شش برج بزرگ مسكوني، كه جملگي متعلّق به "مجموعه بن لادن" هستند. حتّي اجازه نمي‌دهد شما تصويري از مسجدالحرام، گلدسته‌ها و پهناي آسمان داشته باشيد.

سازمان های جهاني و از جمله يونسكو، در حالي چشم خود را بر اين هيكل ابليسي بسته‌اند كه براي ثبت ابنيه تاريخي در ايران مانند ميدان بزرگ امام در اصفهان، شرط خود را كوتاه شدن و تقليل طبقات برج جهان نما در حاشيه ميدان اعلام مي‌كنند.

سكوت سازمان‌هاي جهاني بي‌وجه نيست. آنها جملگي تحت مديريت سازمان‌هاي ماسوني عمل مي‌كنند. يونسكو به عنوان يكي از بازوهاي اصلي و فرهنگي فراماسونري جهاني قابل شناسايي است و رؤساي آن عمدتاً خود فراماسونر هستند، امّا سكوت سازمان‌هاي فرهنگي اسلامي در سراسر جهان اسلام و از جمله ايران توجيه پذير نيست.

مديران سازمان‌هاي مسئول ميراث فرهنگي، در حالي از اين موضوع مهم كه به آينده اسلام و ايران بستگي دارد، غفلت مي‌ورزند كه از ردّ و نشان ستون‌هاي تخت جمشيد و لوح‌هاي گلي براي لحظه‌اي غفلت نمي‌ورزند و سرمايه‌هاي بزرگي را صرف برگزاري نمايشگاهي از اين آثار در ايران و اروپا مي‌كنند و گاه رؤياي جشن‌هاي بزرگ ملّي عيد نوروز را در خرابه‌هاي پرسپوليس در سر مي‌پرورند و همّت خود را مصروف آن مي‌دارند. به قول شاعر، من در اين بحر تفكّر به كجا و تو كجايي؟

امّا از وجهي ديگر و مهم‌تر، پروژه 2012.م كه اينك "ايران اسلامي" را به دليل رويكرد شيعي و ولايي‌اش از يك سو و "حرمين مكّه و مدينه" را از ديگر سو، چون يك سیبل در تيررس اهداف شيطاني خود قرار داده، به عنوان انتقام‌گيري شيطان از خداي ابراهيم و آل ابراهيم (ع) قابل شناسايي است. شجره طيبه‌اي كه غرس شد تا از طريق بني‌اسماعيل و اوصياي پيامبر آخرالزّمان، دين جهاني و حكومت جهاني مستضعفان در عرصه زمين مستقر شود، اعلام پادشاهي جهاني بني‌اسرائيل، اينك مشروط به در هم پيچيدن طومار آيين ابراهيم خليل الرّحمن و "بني‌اسماعيل" شده است.

ظهور كبراي امام عصر(ع) به منزله تحقّق طرح آسماني استقرار شجره طيبه‌اي است كه با حضرت ابراهيم (ع) غرس شد تا در دولت كريمه آخرين فرزند اين خانواده به برگ و بار بنشيند. ابراج البيت و پروژه ساختن شهركي مسيحي‌نشين در مكّه كه به بهانه آشنا ساختن غيرمسلمانان با اسلام در حال شكل‌گيري است:

- اوّلاً؛ جغرافياي حرم را در هم شكسته و اين قلعه بزرگ فتح نشدني را مورد تعرّض و تجاوز اجانب و غيرمسلمانان قرار مي‌دهد. پايگاهي كه تاكنون در تصرّف در نيامده و حتّي از آسمانش هيچ هواپيمايي امكان گذر ندارد تا چه رسد به اينكه غيرمسلمانان در آن سكنا گزينند يا جرأت دست‌اندازي به مسجدالحرام را پيدا كنند.

- ثانیاً؛ اين برج‌ها سايه خود را بر مسجدالحرام مي‌افكنند و تمامي آداب و مناسك صرفاً معنوي و آسماني را تحت الشّعاع خود قرار مي‌دهد. تأثيرگذاري بر امواج و تشعشعات روحاني و معنوي مسجدالحرام و بي‌اثر ساختن يا حدّاقل تضعيف اين تشعشعات از طريق ابليسك شيطاني در زمره دومين هدف پنهاني فراماسونري جهاني شيطان‌پرست قابل شناسايي است.

- ثالثاً؛ دست‌اندازي جنود ابليسي در سال‌هايي كه به ظهور مي‌انجامد و وارد كردن خسارات بزرگ مادّي و معنوي به "انسان‌ها و اديان"، در گرو حذف موانع باز دارنده است.

- رابعاً؛ حذف نمادهاي بزرگ، مردان بزرگ و تحريف مناسك و آيين‌ها، به تدريج همه سپرهاي حفاظتي بشر را كه مانع از نفوذ و دخالت جنود شيطاني است، از بين مي‌برد تا بشر در بي‌پناهي تمام، آماج تيرهاي مستقيم شيطاني و جنودش شود؛

- خامساً؛ توسعه مراسم و مناسك شيطان‌پرستي و رواج فرقه‌هاي ضدّ دين و شيطاني، بر كشيدن نمادهاي فراماسونري در اقصا نقاط جهان اسلام و به ويژه در اطراف اماكن مذهبي، همه سپرهاي حفاظتي را از بين برده يا حدّاقل از ميدان تأثير امواج روحاني آنها مي‌كاهد و بشر را بيش از هر زمان در برابر جنود ابليس بي‌پناه مي‌سازد.

اين همه، بر ميزان القاي خطوات و الهامات و وسواس شيطاني كه منشأ همه آلودگي‌ها، گناهان و منكرات در انسان است، مي‌افزايد.

ابتلاي وحشتناك به غربزدگي، مانع از درك اين موضوع است. ابليس و جنودش از طريق القا، الهام، وسوسه، تسريف و تزيين در مراحل اوّليه انسان را براي انجام گناه تشويق مي‌كنند، امّا در مراحل بالاتر با سلطه يافتن بر انسان‌ها، از آنها به عنوان آلت فعل خود بهره مي جويند. سلطه شيطان بر انسان با طي مراتبي اتّفاق مي‌افتد تا آنجا كه برخي از انسان‌ها در عمل و نظر، فرزند خوانده شيطان مي‌شوند.
 
از اينجا همه جوانان مسلمان جهان اسلام، مسلمانان عرب، فارس، ترك و ساير اقوام را براي مقابله با اين دسيسه‌ها فرا مي‌خوانم. آنها مي‌توانند از طريق بمباران رسانه‌اي موج تبليغاتي وسيعي را براي متوقّف كردن پروژه‌هاي غير رحماني در سراسر جهان اسلام به راه بيندازند.

جوانان غيور عرب زبان در عربستان، يمن، عراق، لبنان و شبه قارّه هند از توانمندي ويژه‌اي براي ايجاد اين موج فرهنگي و رسانه‌اي برخوردارند.

رايزنان فرهنگي را، در صورتي كه از مادّه و تبصره‌هاي اداري خلاص ‌شوند، سفيراني مكلّف مي‌شناسم تا ضمن رصد كردن طرح‌ها و توطئه‌ها، همه اعتراض خود را در مجامع مذهبي، فرهنگي و حتّي سازمان‌هاي بين‌المللي اعلام و مواضع خود را آشكار سازند.
اسماعيل شفيعي سروستاني

منبع: موعود