شعار «همه باید همه چیز را بدانند» یکی از مهم ترین شعارهای مبلغان حضور پر رنگ در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی است. اما آیا این گزاره صحیح است و همه باید نسبت به همه چیز آگاه باشند؟ آیا همه چیز را باید تجربه کرد؟ گمان نمی کنید که شاید اولین تجربه آخرین تجربه شما باشد؟
پاسخ سوالاتی از این دست، رمزهای عبور به دنیای مجازی است! رمزهایی که کارشناسان امور ارتباطات اجتماعی غربی برای ورود به این دنیای جدید تعیین کرده اند.
وقتی شبکه های اجتماعی
ایجاد شد، بسیاری احساس کردند که می توانند افکار و ایده های خود را به راحتی با
دیگران به اشتراک بگذارند. گمان می کردند که می توانند در این دنیای جدید دوستان
جدیدتر و تازه ای پیدا کنند. تصور می کردند با عضویت در این شبکه ها می توانند به
بخشی از نیازهای ارتباطی و روانی خود که در فضای حقیقی از آن محروم هستند پاسخ
دهند.
بسیاری گمان می کردند که با توجه به قابلیت هایی چون دسترسی به محیط شخصی و آزادی در بیان نظرات، افشای درونیات خویش یا طرح موضوعات هیجان برانگیز می توانند راحت تر از دنیای واقعی، در اجتماع حضور داشته باشند؛ اما همین قشر که پای بسیاری را به این دنیای جدید اما ناشناخته باز کرده اند می گویند که این فضا تبدیل به یک هیولا شده است که در آن کاربر بعد از ورود به فضای مجازی و شبکه های اجتماعی دیگر برای انجام کارها، اشتراک گذاری مطالب و ... تصمیم گیرنده نیست.
همچنین داستان های بسیاری وجود دارد از کسانی که شغل و حتی روابط شان را از دست داده اند چون چیزی در شبکه های اجتماعی از آنان منتشر شده که یا اصلا به آنها مربوط نبوده یا درمورد انتشار آن بی گناه بوده اند.
باوجود آنکه خیال می کنیم در در جایی امن و به اصطلاح در اتاق نشیمن مان هستیم، در واقع در یک اتاق بسیار شلوغ و احاطه شده توسط هزاران نفر از مردمی هستیم که خودمان پایشان را به زندگی، مکالمه ها و آرشیو عکس و فیلم های خصوصی مان باز کرده ایم و این مردم فقط کاربران نیستند چراکه طبق افشاگری های اسنودن، دولت هایی نظیر امریکا، به تمام اطلاعات افراد از جمله ادرس ایمیل، تماس های کاربران و ... دسترسی دارند و این امر موجب کمرنگ شدن مفهومی به نام حریم خصوصی در فضای مجازی می شود.
این موضوع را خیلی دقیق تر در نوشته کارن فریزر، متخصص ارتباطات و روابط عمومی می توان دید. او توضیح می دهد که موسسه ماکس پلاتک یک الگوریتم برای کشف ویژگی های شخصی افراد طراحی کرده که طبق آن می توان از دایره و لیست دوستان یک فرد در شبکه های اجتماعی به سطح تحصیلات، دانشگاه محل تحصیل، زادگاه و دیگر اطلاعات خصوصی افراد دست یافت.
فریزر می گوید بسیاری از شبکه های اجتماعی به طور منظم از کاربران می خواهند تنظیمات و اطلاعات خود را به منظور حفظ حریم شخصی شان به روز رسانی کنند و این یعنی اطلاعات خصوصی شما برای شرکت های سازنده این شبکه ها دیگر خصوصی نیست و آنها در هر لحظه ای به نفع دولت های ذینفع شان اطلاعات شما را عمومی می کنند.
اما فقدان امنیت نداشتن و حریم خصوصی تنها مسائلی نیست که توسط کارشناسان و محققین دانشگاه های غربی مطرح می شود چرا که محققان دانشگاه شیکاگو در پژوهشی دریافته اند استفاده از شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک و توئیتر و ... مانند سیگار اعتیاد آور است و این یعنی شبکه های اجتماعی اثرات منفی زیادی روی کاربران شان می گذارند. دلیل این اعتیادآوری استفاده بیش از حد از بخش اعتیاد در مغز است.
یا «بروک فکولت والز» استاد ارتباطات دانشگاه های امریکا درباره تاثیرات شبکه های اجتماعی بر جامعه می گوید: قطعا ما به شبکه های اجتماعی عادت کرده ایم و بسیاری از ما در کار، بازی و حتی در بحث اجتماعی شدن، روز به روز به این رسانه های دیجیتال وابسته تر می شویم. او هشدار می دهد که فضای مجازی و به ویژه شبکه های اجتماعی برخی از چیزهای مهم زندگی ما را جابه جا کرده اند و شاهد این مدعا هم این است که این شبکه ها افراد را منزوی تر و تک بعدی تر می کنند.
مساله ای که موضوع یکی از گزارش های بی بی سی هم بود؛ این شبکه در گزارش خود توضیح داده که هرچقدر مردم زمان بیشتری را صرف حضور در شبکه های اجتماعی کنند، کمتر تعامل چهره به چهره را تجربه می کنند و این به معنای انزوای اجتماعی است. انزوای اجتماعی یعنی تجربه سطح بسیار بالایی از استرس، پرخاشگری، اضطراب و دیگر مسائل و اختلالات روانی.
اختلالاتی که کارن فریزر از آنها با عنوان پیامدهای بهداشتی منفی یاد می کند، موضوعی که در سال 2010 در مطالعه پزشکی مدرسه وسترن رزرو، مطرح و طی آن مشخص شد حضور بیش از حد در شبکه های اجتماعی یعنی 3 ساعت در روز و ارسال بیش از حد پیام کوتاه یعنی بیش از 120 پیام متنی در روز، ارتباط عمیقی با رفتارهای ناسالم در نوجوانان دارد؛ رفتارهایی چون سیگار کشیدن و فعالیت های نامتعارف جنسی که در آخر به افسردگی، سوء مصرف مواد، عملکرد تحصیلی ضعیف و در نهایت به خودکشی منجر می شود.
در لایه های پایین تر، شبکه های اجتماعی خطراتی همچون آزار و اذیت مجازی را در پی دارد؛ همچنانکه وب سایت اجتماعی «smallbusiness.cheron.com» در گزارشی اعلام کرد که اطلاعات منتشر شده در شبکه های اجتماعی که به راحتی در دسترس دوستان مان است، به همان راحتی می توانند در دسترس تبهکاران یا شکارچیان شبکه های اجتماعی نیز قرار گیرند. شکارچیانی که خود با عناوین جعلی و دروغین وارد این شبکه ها شده و همین گمنامی، باعث ایجاد انگیزه برای انجام فعالیت های خطرناک و تبهکارانه می شود. حال هرچه افراد کم سن و سال تر، خطر حملات نیز بیشتر می شود. شاهد این مساله هم گزارش سال 2012 شبکه تلویزیونی سی بی اس، که در آن اعلام کرد بداخلاقی اجتماعی در میان 42 درصد از جوانانی که به نوعی قربانی این شبکه ها بوده اند دیده شده است.
نمونه های بیشمار و مشابهی که نشان می دهد گاهی ایده های خوب می توانند به چیزی بسیار بد تبدیل شوند، و شبکه های اجتماعی یک مثال خوب از این دست است.
آخر اینکه، آنچه ذکر شد نگاه کارشناسان غربی نسبت به خطرات شبکه های اجتماعی، بدون توجه به پیامدهای منفی شکستن حریم ها در این شبکه ها و آثار ضداخلاقی آن در جوامعی چون جامعه ما است. پیامدهایی که قطعا زیان بار تر از آن چیزی است که غربی ها به عنوان معایب استفاده از شبکه های اجتماعی مطرح می کنند.