فرجام شبکههای اجتماعی چه خواهد بود و دست روزگار چه سرنوشت و عاقبتی را برایشان رقم خواهد زد؟ یک سیر قهقهرایی را در پیش گرفته و به زوال خواهند رفت یا بیش از پیش جان گرفته و بر ضریب نفوذشان در جامعه افزوده خواهد شد؟
آیا اعتبار گذشته خود را باز خواهند یافت و همانی میشوند که بودند یا ریزش مخاطبانشان ادامه یافته و میدان رقابت را یکسره به مجازیها واگذار کرده و در لاک مهجوریت و انزوا فرو خواهند رفت.
تبی که به سردی گرایید
شبکههای اجتماعی در مقام رسانههایی برآمده از فضای مجازی، شروعی توفانی داشتند. در ابتدا محبوبالقلوب بسیاری از اقشار جامعه شدند؛ پیر و جوان، خرد و کلان. جذابیتها، ظرفیتها و قابلیتهای این شبکهها آنقدر برای کاربران جذاب و کاریزماتیک بود که سهم ثابت و حتی عمدهای از اوقات خود را به آن اختصاص دهند.
با اینحال به نظر میرسد تب شبکههای اجتماعی هم مانند هر پدیده نوظهور دیگری در کشور افول کرده و رو به سردی گراییده است.
هر چند به باور برخی کارشناسان علوم ارتباطات، این رسانهها در نهایت خود را بازیابی کرده و با ارائه ابزارها و امکانات جدید و جذاب به مخاطبانشان، جایگاه از دست رفته را احیا خواهند کرد.
نکته قابل طرح و تامل دیگر، وضعیت رسانههای رسمی کشور در آینده است. آیا این رسانهها در برابر شبکههای اجتماعی شکست خورده و عرصه را خواهند باخت؟
دو نظریه قالب در این زمینه وجود دارد عدهای از کارشناسان و صاحبنظران عرصه رسانه و علوم ارتباطی اعتقاد دارند که شبکههای اجتماعی به مرور و به شکل کامل جذابیتهای خود را از دست داده و کاربران، دوباره به رسانههای رسمی رجعت کرده و این رسانهها جایگاه متزلزل خود را ترمیم میکنند.
در نقطه مقابل، هستند از اهالی فن که باور دارند شبکههای اجتماعی بازگشتی توفانی به مثابه آغاز غافلگیرکنندهشان خواهند داشت و دوباره میدان را در درست گرفته و رسانههای رسمی را بیشتر از گذشته به حاشیه رانده و به انزوا فرو میبرند.
پوستاندازی شبکههای اجتماعی در آینده
یک استاد و مدرس ارتباطات معتقد است شبکههای اجتماعی در آینده به این شکل باقی نخواهند ماند و یک رویه منطقی و معقول را در پیش خواهند گرفت.
دکتر داوود زارعیان با اشاره به شکلگیری و بروز یک هیجان با ورود هر فناوری جدیدی به کشور میگوید: این هیجان دو اثر دارد؛ اول، تعداد کاربران خیلی زود زیاد میشود و دوم، روشهای دسترسی به اطلاعات برای همه فراهم است، اما پس از مدتی این هیجانات فروکش کرده و میزان استفاده هم کاهش مییابد. برای مثال، در ابتدای ورود رسانه وبلاگ به کشور، ایران جزو پنج کشور اول در زمینه استقبال و استفاده از این ابزار بود، اما در حال حاضر این هیجان فروکش کرده است. این قاعده درباره شبکههای اجتماعی هم مصداق دارد و میزان استفاده از آنها در آینده کاهش یافته یا حداقل به این شکل نخواهد بود. در نهایت این شبکهها به برخی از نیازها پاسخ خواهند گفت.
وی با تاکید بر اینکه باید صبر کرد و دید رسانههای اجتماعی در آینده به کدام سمت میروند، میافزاید: قطعا این شبکهها با رسانههای رسمی همراه نخواهند شد اما به مشروعیت دست مییابند. در عین حال، در نقش مکمل در کنار رسمیها قرار خواهند گرفت. رسانههای رسمی هم اعتبار خود را در آینده خواهند داشت، چراکه هر رسانه کارکرد خاص خود را دارد.
همزیستی بیشتر رسانههای رسمی و شبکههای اجتماعی
با وجود این که رسانههای رسمی کشور برخی کارکردها و قابلیتهای فضای مجازی و بالطبع شبکههای اجتماعی را در خدمت خود گرفته و از آن بهرهبرداری میکنند، اما همچنان یک تقابل نیمه پنهان در روابط این دو نوع رسانه به چشم میخورد.
این هجمه بهخصوص از سوی رسانههای رسمی پررنگ تر است و معمولا کاربران خود را به دوری گزیدن و اجتناب از شبکههای اجتماعی ترغیب و تشویق میکنند.
پرسش قابل طرح دیگر اینکه آیا در آینده یک تعامل مثبت و همزیستی مسالمتآمیز میان رسانههای رسمی و شبکههای اجتماعی برقرار خواهد شد؟
به باور دکتر زارعیان، در حال حاضر هم یک همزیستی غیررسمی میان این دو رسانه وجود دارد و اتفاقا در حال توسعه هم هست.
این استاد ارتباطات تصریح میکند: به طور قطع در آینده و با تثبیت جایگاه رسانههای اجتماعی و منطقی شدن کارکردهای آنان، این همزیستی آشکارتر خواهد شد. در حال حاضر هم بیشتر رسانههای رسمی از کانالهای شبکههای اجتماعی بهره میبرند، اما در به رسمیت شناختن آنها تقیه کرده و به طور رسمی اعلام نمیکنند.
رسانههای رسمی همچنان مورد اعتماد هستند
دکتر زارعیان با تاکید بر این مهم که کارزار و مقابله فایدهای نخواهد داشت گفت: معتقدم رسانههای رسمی باید خودشان را برای یک همزیستی مسالمتآمیز با شبکههای اجتماعی آماده کنند. رسانههای رسمی همچنان مورد اعتماد مردم هستند و شبکههای اجتماعی میتوانند با توجه به سرعت بیشترشان در نقش مکمل رسمیها ظاهر شوند.
وی در پاسخ به این پرسش که رفع فیلترینگ از شبکههای اجتماعی تا چه حد میتواند در مشروعیت بخشیدن به آنها موثر باشد، بیان میکند: هنور نمیتوان به طور قطع درباره رفع فیلترینگ صحبت کرد. به هر حال، مشکلات برخی شبکههای اجتماعی رفع نشده است، اما به هر حال این اتفاق خواهد افتاد. در آینده پیشرفت امکانات، زمینه و بستر مدیریت این شبکهها را فراهم خواهد کرد.
شبکههای اجتماعی از سکه نیفتادهاند
دکتر بهروز مینایی یک آینده روشن را برای شبکههای اجتماعی در آینده پیشبینی میکند و میگوید: شبکههای اجتماعی بهخصوص از نوع پیامرسانش در آینده فراگیرتر خواهند شد. این شبکهها امروزه جزیی از زندگی کاربران خود شدهاند و با وجود این که عدهای معتقدند ممکن است رونق خود را از دست بدهند نظیر آنچه برای فیسبوک پیش آمد، اما معمولا خود را با تکنولوژیها و ابزار جدید به روز کرده و مخاطبانشان را حفظ میکنند. نشانهای مبنی بر افول و از سکه افتادن این شبکهها مشاهده نمیشود.
استاد دانشگاه علم و صنعت درباره آینده رسانههای رسمی نیز تاکید میکند: اعتقاد ندارم رسانههای رسمی مخاطبان خود را از دست دادهاند. ممکن است رقبای پرقدرتی را در مقابل خود ببینند اما ماهیت آنها با رسانههای مجازی متفاوت است. ذات شبکههای اجتماعی ایجاد ارتباط متقابل با مخاطب و رد و بدل پیام است، اما رسانههای رسمی امکان برقراری چنین ارتباط پررنگی را ندارند. رسانههای رسمی و مجازی از این منظر، تفاوتهای ماهوی دارند. متاسفانه شبکههای اجتماعی بومی و داخلی کارآمد نیز در کشور نداریم که بتوانند مخاطبان را جذب خود کنند.
حفظ جایگاه رسانههای رسمی
دکتر مینایی تصریح میکند: رسانههای رسمی با وجود کاهش نسبی مخاطب، اما همچنان جایگاه خود را حفظ کردهاند. رسانههای مجازی و شبکههای اجتماعی شاید بتوانند با جذابیتها، سرویسدهی و نوع تعامل متفاوتی که با مخاطب دارند اثرات رسانههای رسمی را کمرنگ کنند، اما حذف کامل آنها امکان ندارد. این مساله بهخصوص در کشور ما غیرممکن به نظر میرسد.
این استاد دانشگاه در واکنش به این پرسش که آیا امکان همزیستی میان رسانههای رسمی و شبکههای اجتماعی در آینده وجود خواهد داشت، میگوید: بله، امکانپذیر است. شبکههای اجتماعی برای آینده هدفگذاری کردهاند و ممکن است ابزارهای جدیدی را نیز طراحی کنند. نباید در مواجهه با این شبکهها نظر منفی داشت و ساز مخالف زد. روشهای قهری و هجومی، مقبول کاربران جوان این شبکهها نیست و اثرات معکوس دارد. باید به کاربران آموزشهای رسانهای لازم را داد و تاثیرات فضای مجازی را مدیریت کرد. موضعگیری منفی بدون دلیل و برهان، کارآیی چندانی ندارد. رسانههای رسمی نه تنها نباید به شبکههای مجازی به عنوان یک تهدید بنگرند بلکه از این بستر و فرصت به نفع خود استفاده کرده و بر تعداد مخاطبانشان بیفزایند.