در اولين سالگرد جنگ 33 روزه وقتي ويژهنامه جنگ داشت در مرصاد شكل ميگرفت، به يه عكسي برخورد كردم كه همون هم شد يكي از پستهاي اون ويژهنامه.
اون عكس، تمام وسايل يكي از مجاهدان حزبالله در جنگ 33 روزه با رژيم صهيونيستي رو نشون ميداد.
همون موقع تو همون پست گفتم اي كاش عكسي هم از سربازان ارتش اسرائيل داشتم تا نشونتون ميدادم چه تفاوتي بين اونهاست.
اما خب اون موقع چنين عكسي به دستم نرسيد تا اينكه اخيرا تو سايت مجله تايم، عكسي ديدم از وسايل يكي از سربازان ارتش امريكا در عراق كه به نظرم جالب اومد.
از اونجايي كه فرقي بين سربازان ارتش امريكا و اسرائيل وجود نداره، تصميم گرفتم تا مقايسهاي كنيم بين رهتوشه يك مجاهد حزبالله و سرباز ارتش امريكا!
راستش ميخواستم اين عكس رو چند روز قبل تو وبلاگ بزارم ولي اينقدر اين امريكاييها كثيفند كه شرمم اومد حداقل تو شبهاي قدر اين عكس رو منتشر كنم.
اما به هرحال چارهاي نيست، وقتي قرار باشه مقايسه كنيم، بايد سند ارائه بديم به همين جهت ضمن عذرخواهي از دوستان، عكس مورد نظر رو البته با كمي تاركردن قسمتهاي مستهجنش درج كردم.
اول اون پست مربوط به ويژنامه جنگ 33روزه رو يه مروري بكنيد:
ره توشه يك مجاهد
عکس پایینی رو اسرائیلیها گرفتن. این عکس محتویات کوله همراه یکی از بر و بچ حزبالله رو نشون میده که بعد از شهادت یا اسارت صاحبش، افتاده دست اسرائیلیها. شاید هم صاحب کوله اون رو تو یکی از سنگرایی که افتاد دست اسرائیلیها جا گذاشته باشه. به هر حال اون چیزایی که من توی وسایل تشخیص دادم از این قراره:
مسواک (قابل توجه حضراتی که با مسواک قهرن)، خمیر دندون، پیچ گوشتی چهارسو (احتمالا طرف از بچههای فنی یگان موشکی یا مسئول تاسیسات هسته مقاومت خودشون بوده)، دریل شارژی (همون مته برقی خودمون با باتری شارژی)، چراغ قوه، باتریهای قلمی (برای چراغ قوه)، یک دست لباس رزم، یک عدد خشاب اسلحه کلاشینکف، قرآن کیفی، یک جلد مفاتیح الجنان، یک عدد عکس شهید "صلاح غندور"، کتابی درباره سرداران شهید مقاومت اسلامی، مدارک شناسایی، کیف بغلی، یک عدد کروکی (این فقره رو حدس زدم، چون محتویات کاغذه معلوم نیست)
اینا همه اون چیزیه که یه مجاهد با خودش داشته یا گذاشته بوده کنار تا به موقعاش از اونا استفاده کنه (صرف نظر از یک قبضه سلاح انفرادی)
خیلی دوست داشتم یه عکس به همین کاملی هم از ادوات و تجهیزات همراه یکی از این کماندوهای تیپ "گولانی" هم داشتم و براتون میگذاشتم تا با هم مقایسه کنید. تیپ "گولانی" که مهمترین واحد کماندویی اسرائیله، تو منطقه "بنت جبیل" متر به متر با حزبالله جنگیدن و آخرش هم مادرشون به عزاشون نشست...
اين هم رهتوشه يك سرباز امريكايي در عراق!
در توضيح اين عكس كه با تيتر Going Home from Iraq (از عراق به سوي خانه) منتشر شده، آمده است:
A Soldier collects his belongings
ترجمه اش ميشه: يك سرباز در حال جمعآوري متعلقاتش
مي دونيد كه سربازان شيطان بزرگ در عراق در يك قدمي مرگ زندگي ميكنند.
حالا خودتون قضاوت كنيد كه آدم چقدر بايد كثيف باشه كه در يك قدمي مرگ و پشت در دادگاه الهي هم دست از اين كثافتكاريهاش برنداره.
حالا فهميديد چرا رزمندگان اسلام بي پروا و با اشتياق به سمت شهادت ميرن و سربازان كفر، چار دست و پايي چسبيدن به زندگي لجنشون!؟