فضای مجازی، به عنوان فضای دومی از زندگی واقعی است که مانند فضای واقعی، نیازمند فرهنگ است. این فرهنگ از عوامل متعددی مانند عرف، شرع، وضعیت اقتصادی و معیشتی، سطح تحصیلات و غیره ناشی میشود.
فضای مجازی، به عنوان فضای دومی از زندگی واقعی است که مانند فضای واقعی، نیازمند فرهنگ است. این فرهنگ، همانگونه که در فضای واقعی، از عوامل متعددی مانند عرف، شرع، وضعیت اقتصادی و معیشتی، سطح تحصیلات و غیره ناشی میشود، در فضای مجازی نیز از همین عوامل تاثیر پذیرفته و بر همین عوامل نیز تاثیر میگذارد. منظور از فرهنگ فضای مجازی، فرهنگی است که از سوی شبکههای اجتماعی تحمیل میشود و نه بخشهای جدی فضای مجازی مانند سایتهای خبری.
ویژگیهای فرهنگ فضای مجازی
در زیر، ویژگیهای فرهنگی که فضای مجازی تحمیل میکند را با هم میبینیم:
1. بازنمایی از خود، در فضای مجازی ناقص است: به این معنی که این فرهنگ، تمامی ویژگیهایی که در فضای واقعی بر اساس آن طبقهی فرهنگی استنباط میشود را ندارد. به عبارتی مخاطب، از خلال فرهنگی که در فضای مجازی حاکم است، امکان دریافت تصویری صحیح از سطح اقتصادی، درجهی پایبندی به احکام دینی و مواردی از این دست ممکن نیست.
2.
فرهنگ فضای مجازی،
زبان خاص خود را تحمیل میکند: به این معنی که در فضای مجازی، رفتارهایی به
صورت قاعده در میآیند که سایر ویژگیهای فرهنگی فرد را نادیده میگیرند. همهی
افرادی که در فضای مجازی حضوری فعال دارند، به نوعی در استفاده از آن، دارای زبان
یکسانی میشوند که ممکن است با فرهنگ آنها در فضای حقیقی خوانایی نداشته باشد.
برای مثال، حضور در فضای اینستاگرام، فرد را مجاب می کنند تا بیشتر از فضاهایی که
حالتی تفریحی دارند، عکس بگیرد.
3. فرهنگ فضای مجازی، قواعد فرهنگ واقعی را کمرنگ میکند: در فضای واقعی، در جامعهی ایران، قواعد عرفی و قانونی مشخصی برای مثال در خصوص رعایت حجاب وجود دارد. این قواعد در فضای مجازی یا به صورت اندکی به نمایش گذاشته میشوند و یا اصلا به نمایش گذاشته نمیشوند. تا جایی که، انتشار و تماشای عکس بیحجاب، برای بسیاری از کاربران، امری طبیعی و نرمال در فضای مجازی به حساب میآید. این ویژگی را شاید بتوان مهمترین ویژگی فضای مجازی به حساب آورد.
4.
فرهنگ فضای مجازی،
فرهنگی سریالی است: این ویژگی را به خوبی میتوان در شکلگیری "چالشها" مشاهده کرد. بسیاری از این کمپینها، نه خاصیت
اخلاقی داشته و نه خاصیت نمایش دینی و تنها برای نوعی فعالیت سریالی در فضای مجازی
مورد استفاده قرار میگیرند. چالش آب یخ، چالش لوازم داخل کیف، چالش عکسهای
کودکی، چالش انتشار بدون آرایش عکس بازیگران و غیره، همگی از
این دست چالشهاست که بخصوص در یک سال اخیر در فضای مجازی گسترش یافت.
5. فرهنگ فضای مجازی، فرهنگی انتخابگر است: فضای مجازی، این امکان انتخاب را به افراد میدهد که بر اساس آن ویژگیهایی از زیست اجتماعی و شخصی خود را انتخاب کرده و باقی را مسکوت بگذارند. در حالی که ارتباطات در دنیای واقعی، لاجرم بخش اعظمی از ویژگیهای زیستی و اجتماعی افراد را در بر میگیرد. در فضای مجازی، فرد این امکان را دارد که به انتخاب خود، بخشی از ویژگیهایی را به نمایش بگذارد که در "نمایش خودِ آرمانی" وی موثر است. از این رو، میتوان فرهنگ فضای مجازی را به نوعی فرهنگ انتخابگر دانست.
6. فرهنگ فضای مجازی، فرهنگی پردهدر و هتّاک است: این ویژگی ناشی از محدودیتهای عرفی و قانونی برای انتشار برخی محتواهای خاص، در فضای حقیقی است و فضای مجازی عملا امکان استفاده از این محتواها را برای افراد فراهم میکند. کثرت مشاهده و استفاده از این محتواهای غیراخلاقی، منجر به این میشود که فرهنگی که در فضای مجازی، شکل غالب به خود گرفته است، فرهنگی هتاک و پردهدر باشد. به این معنی که هنگام نمایش چنین محتواهایی، صحبت در خصوص آنها امری بدیهی در نظر گرفته شده و همین باعث میشود قیودی که یک فرد به صورت طبیعی باید در جامعه دارا باشد، در نظر نیاورد.
7. فرهنگ فضای مجازی، فرهنگی ایدهآلگرا است: به این معنی که در فضای مجازی، عده زیادی از افراد هستند که آرزوها، ایدهها و آرمانهای خود را بیان میکنند و در موارد بسیاری، واقعیت یا در آن حضور کمرنگی دارد و یا اصلا حضوری ندارد. بنابراین، فرهنگ تحمیلی از سوی فضای مجازی، فرهنگی فانتزی و ایدهآلگراست که افراد در قالب واقعیت، آرمانهایی را دربارهی خود، فضایی که در آن زندگی میکنند و موقعیتی که در آن به سر میبرند، ارائه میکنند.
دلایل
علل گرایش فرهنگ فضای مجازی به شش ویژگی بالا، به عقیدهی نگارنده، ناشی از دو مورد است. نخست اینکه در دنیای واقعی، محدودیتهایی به فرد فرد حاضر در جامعه اعمال میشود. این محدودیتها، در هر جامعهای طبیعی قلمداد میشود ولی اعضای یک جامعه ممکن است آن را خلاف آزادی عمل و اختیار خود بدانند. این محدودیتها میتواند در خصوص اظهار نظر دربارهی مسائل مختلف نیز باشد؛ به این معنی که در کشوری که احساس آزادی بیان وجود ندارد –ولو خود آن وجود داشته باشد- افراد به فضاهایی غیررسمی که در آن معمولا ویژگیهای هویتی آنها کامل نیست و کمتر قابل شناسایی است، روی آورده و در آن به ابراز نظر در خصوص مسائل مختلف به ویژه فعالیتهای حکومت میپردازند. بدیهی و طبیعی است که در این شرایط، خروج از محدودیتها، حالتی اغراقآمیز و دور از واقعیت داشته و با پرخاشهایی در رفتارها و اظهار نظرها همراه باشد.
علت دوم گرایش به چنین فضا و فرهنگی، امکاناتی است که فضای مجازی در اختیار فرد قرار میدهد. در دنیای واقعی، هرکس با نام، نام خانوادگی، مشخصات ظاهری، ویژگیهای اقتصادی و اجتماعی خاصی تعریف میشود. امّا تمامی این الزامات در دنیای مجازی از بین رفته و افراد صرف داشتن یک حساب کاربری[1] میتوانند به فعالیت بپردازند. در اینجاست که انتخابگری در فضای مجازی اهمیّت پیدا میکند. فرد، در گام نخست انتخاب میکند هویت واقعی خود را به نمایش بگذارد یا خیر. سپس، انتخابهای بعدی مانند انتخاب تصویر خود، ارائهی اطلاعات صحیح در خصوص خود و غیره به وجود آمده و فرد ناگزیر یکی از این موارد را انتخاب میکند. این انتخابها در دنیای واقعی، وجود ندارد و فرد امکان انتخاب در هر بعدی از ابعاد زندگی واقعی را ندارد. یکی دیگر از امکاناتی که فضای مجازی در اختیار کاربران خود قرار میدهد، فضایی گسترده و بدون وجود هرگونه محدودیتهای جغرافیایی است. این امکان، به افراد اجازه میدهد تا اخبار جدید را دریافت کنند. مانند سایر امکانات فضای مجازی، این امکان باعث میشود که بسیاری از اخبار غلط یا شبه خبرها به عنوان خبر صحیح به اطلاع آنها برسد و مانند چرخهای، به سبب آن انتظارات از زندگی واقعی بالا رفته، سپس احساس محدودیتها به افراد غلبه کند، فعالیت در فضای مجازی شدیدتر شده و وارد فضایی فانتزیتر میشود.
بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که فضای مجازی، فرهنگ خاص خود را دارد و کاربران، بسته به ویژگیهای فردی و فرهنگی خود، باید بخشی از این ویژگیها را بپذیرند و در چهارچوب آنها عمل کنند.