فضای مجازی به هیچ وجه نمی تواند جایگزین شیوه گذشته تربیت دینی و انتقال مفاهیم دینی گردد. خروجی انتقال صرف از مجرای فضای مجازی، دین داری التقاطی و آمیخته با تفکرات غیر الهی است. اما باید برای وضعیت موجود برنامه ریزی کرد و تا جای امکان با تولید محتوای دینی به نقش آفرینی در این جدال مدرن پرداخت.
این گسترش فوق العاده سریع که درجه بالایی از نفوذ در میان شهروندان ایجاد کرده است، موجب شده که مفاهیم و مبانی دینی نیز از این تحولات مستثنی نمانند و آثار و پیامدهای غالب شدن اتمسفر فضای مجازی در جهان، بر آنها نیز مشهود باشد. با وجود اینکه جزوه مباحث دینی از پیچیدگی های خاص خود برخوردار است ولی در شبکه جهانی اینترنت، طرح مباحثی در این حوزه، منجر به ایجاد مباحثات و تضارب افکار مختلف شده است و اشخاص ثالث با مطالعه این نظرها، در تصاویر سنتی خود از دین، تغییراتی ایجاد کنند که می تواند هم جنبه منفی و هم جنبه مثبت داشته باشد.
جنبه منفی آن به دلیل رواج نسبی گرایی و برخورد با شبهات مختلف در فضای اینترنت می تواند موجب سست شدن اعتقادات و نظرات افراد در حوزه دینی شود ولی از سوی دیگر افراد از طریق دسترسی به نظرات دقیق دینی، می توانند غبار قشری گری و عوام زدگی را از اعتقادات دینی خود بزدایند و با دین خالص، آن گونه که پیامبران و ائمه عرضه کرده اند آشنا گردند.
اما محققین به سه ویژگی عمده در عصر حاضر می پردازند که می تواند منشأ بروز چالش هایی برای تربیت به طور عام و تربیت دینی به طور خاص گردد:
اول در بعد فکری و فلسفی؛ دوم در بعد اقتصادی و توسعه ای؛ سوم در بعد فن آوری؛ که ویژگی سوم در رشد بی سابقه وسایل ارتباطی و گسترش فضای مجازی نمود یافته است.
رشد بی سابقه وسایل ارتباطی موجب، در نوردیده شدن سریع مرز ها شده است و افراد را در یک دنیای بدون مرز و غیر قابل کنترل قرار می دهد که می تواند اعمال برخی از مفاهیم تربیت دینی را با چالش مواجه کند. مسأله دیگر که به نظر می رسد بسیار مهم و قابل توجه باشد، برنامه ریزی دشمنان اسلام، برای ایجاد عقاید انحرافی و یا دین زدایی از جامعه دینی است. با قرار گرفتن افراد در این فضای بدون مرز، بهترین شرایط برای القای نظرات مخالف مبانی دینی برای دشمن فراهم شده است.
در تحقیق علمی که توسط نعمت الهی و صفری در سال 91 انجام شد، مشخص گردید که ابزارهای ارتباطی غرب، نظیر اینترنت و ماهواره سبب بروز ارزش هایی چون نسبی گرایی، لذت گرایی، مصرف گرایی می شود که همگی در تضاد با ارزش های دینی تصریح شده در دین اسلام است. رواج این ارزش ها حتی می تواند هویت دینی کاربران این ابزار های ارتباطی به خصوص نوجوانان و جوانان را تحت تأثیر قرار دهد. کارشناسان همچنین معتقدند که نسل کودکان و نوجوانان امروز بر خلاف آنچه در گذشته بوقوع می پیوست، بیش از انکه در زمینه ارزش ها و باورها و رفتارها، وابستگی هویتی به والدین خود داشته باشند، تحت تأثیر رسانه ها، صنعت فرهنگ و همسالان خود هستند.
یکی از محققین ارتباطات در تحقیقی پیرامون دین و رسانه، به ظهور شبکه های تعاملی اشاره می کند و می نویسد: "چگونگی دریافت و انتقال معرفت و چگونگی شکل گیری هویت در شبکه های تعاملی اساساً تغییر کرده است." وی ادامه می دهد: "امروز شاهد شکل گیری تغییرات ساختاری در جوامع مختلف به دلیل انتقال ابزار مسلط رسانه ای از رسانه های چاپی به ابزار رسانه ای الکترونیک هستیم." در نهایت او تغییرات شکل گرفته را اینگونه توضیح می دهد: "هر چه جامعه از تعامل چهره به چهره به سوی شبکه تعامل رسانه ای رو می کند، امکان کنترل واسطه های فنی و اعمال سلطه نهادهای سیاسی بر نهاد ارتباطات کاهش می یابد. قدرت نمادین از انحصار نهادهای دینی خارج می شود و نظام های جدید معرفت بسط می یابد. بدین ترتیب، پس از گذشتن از دوره چیرگی دین بر نهاد ارتباطات (رسانه های شفاهی) و سپس دوره چالش میان نهاد دین و نهاد ارتباطات (رسانه های چاپی)، به دوره جدیدی وارد شده ایم که آن را دوره دین در دایره رسانه ای فراگیر، می نامیم."
تبدیل مخاطبین به تولیدکنندگان محتوا و گسترش تولیدکنندگان محتوا بواسطه ظهور شبکه های اجتماعی و وب 2، موجب شده است به نوعی با تکثر گسترده پیام و محتوا در حوزه های مختلف از جمله مسائل دینی مواجه شویم.
حال به این پرسش پاسخ می دهیم که آیا امکان انتقال مسائل دینی در فضای مجازی وجود دارد و اینکه این انتقال مفاهیم در این فضا با چه چالش ها و فرصت هایی روبروست؟
همان گونه که پیشتر گفته شد فضای مجازی به دلیل افزایش قابلیت دسترسی امکان انتقال مفاهیم دینی را در هر زمان و هر مکان فراهم کرده است. یعنی مفاهیم دینی در قالب های مختلف مکتوب، صوتی و تصویری می تواند در پایگاه های مختلف اینترنتی قرار داده شود و افراد و کاربران می توانند در هر لحظه که اراده کنند به این محتوا دسترسی داشته باشند. به علاوه فضای مجازی بستری است که امکان انتقال اطلاعات با سهولت بیشتر و هزینه کمتر انجام می گیرد که این خود امکانی برای نشر و عرضه راحت تر مسائل دینی برای مخاطبین است. ولی نکته ای که در این بین مهم است بحث تکثر پیام های محتوایی در حوزه دینی و تولید کنندگان متکثر در این حوزه است. این تکثر خواه نا خواه منجر به نوعی نسبی گرایی در دریافت مفاهیم برای کاربر می شود. یعنی کاربری که با محتواهای متفاوت با یک مضمون مواجه می شود ناخودآگاه بر اساس میزان دریافت خود از هر یک از آنها، میزانی را طبق دانسته ها، سلایق و علایق خود برداشت می کند و آنها را درونی می کند. به عبارت دیگر دریافت های این فرد از محتوا های ارائه شده انتخابی است.
لذا باید توجه داشت که امکان انتقال مفاهیم دینی در حوزه فضای مجازی وجود دارد، زیرا فضای مجازی نیز یک بستر همانند بستر های نسل قدیم خود، مثل وعظ و خطابه و کتاب است ولی به دلیل ماهیت متکثر خود و افزایش امکان خود مختاری و انتخاب برای کاربر، آن نتیجه ای که در آموزش های دینی خطابه ای و یا با استفاده از کتب دینی انجام می شد، حاصل نمی گردد.
اما چه باید کرد؟
برای پاسخ به این پرسش و در شرایط فعلی که همه جوامع غرق در فضای مجازی هستند و اینکه امکان تغییر و تحول جدی در اتمسفر جهان امروز وجود ندارد می بایستی برنامه ریزی ها بر اساس واقعیت های موجود باشد. لذا شاید اولین پاسخ به پرسش چه باید کرد می تواند این باشد که می بایست شاهد حضور گسترده تر و جدی تر علما و روحانیون در فضای مجازی نه تنها در قالب گسترش وبگاه های انتشار محتوای دینی بلکه افزایش حضور در فضاهای تعاملی باشیم. امروزه بخش مهمی از کاربری اینترنت را حضور کاربران در فضاهای تعاملی مانند شبکه های اجتماعی و شبکه های پیام رسان تشکیل می دهد و به هر میزان که این فضاهای پر کاربرد، از حضور علمای دین شناس و روحانیون آگاه به زمان کمتر باشد، میزان تأثیرگذاری تفکرات ضد دین و مخالف دین بیشتر خواهد بود.
در نتیجه بحث می توان گفت که فضای مجازی به هیچ وجه نمی تواند جایگزین شیوه گذشته تربیت دینی و انتقال مفاهیم دینی گردد و شیوه تأثیرگذاری هرگونه محتوایی در فضای مجازی با نوعی نسبیت همراه خواهد بود. خروجی انتقال صرف از مجرای فضای مجازی، دین داری التقاطی و آمیخته با تفکرات غیر الهی است. اما همان طور که اشاره شد می بایستی برای وضعیت موجود برنامه ریزی کرد و تا جای امکان با تولید محتوای دینی به نقش آفرینی در این جدال مدرن پرداخت.