Gerdab.IR | گرداب

ترجمه؛

زندگی در مسیری سریع‌تر؟

زندگی در مسیری سریع‌تر؟
تاریخ انتشار : ۰۹ خرداد ۱۳۹۵

تجربه‌ی فشردگی زمان و احساس شتاب‌زدگی پیچیده‌تر است از آن‌چیزی است که ابتدا تصور می‌شد. اگرچه شواهد بسیاری وجود دارد که افراد احساس کوتاه شدن زمان را دارند، اندازه‌گیری‌های عینی از استفاده از زمان پیشنهاد می‌دهد که تجربه‌ی فشردگی زمان به یک صورت نیست.

گروه ترجمه گرداب: پایگاه رسانه ای گرداب جهت اطلاع و افزایش دانش و سواد فضای مجازی مخاطبان خود و به ویژه دانشجویان، پژوهشگران و تصمیم گیران این عرصه، مطالب مهم رسانه های خارجی را ترجمه و منتشر می نماید. بدیهی است انتشار این مطالب، لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست.

 

مقدمه

این تعجب آور نیست که بدانیم "زمان"[1] رایج‌ترین واژه‌ای است که در زبان انگلیسی استفاده شده است (دیکشنری انگلیسی آکسفور؛ 2006). فشردگی زمان-فضا زمینه‌ اصلی در شاخه‌های جامعه‌شناسانه جامعه پست‌مدرن است. با وجود اینکه ادبیاتی که در ابتدا درباره جامعه صنعتی به وجود آمده بود، "انقلاب فراغت" را پیش‌بینی کرده بود (چرا که در نتیجه‌ی اتوماسیون در صنعت و خانه، انقلاب صنعتی به پیش می‌رفت)، دانشمندان هم مسئله‌ی زمان و کمبود آن را در میان افراد جامعه پیش‌بینی کرده بودند.

 

منتشر نشود//// زندگی در مسیری سریع‌تر؟/// با نگاهی به جامعه‌شناسی تکنولوژی و زمان

در عصر اطلاعات، نه تنها ضرباهنگ‌[2] زندگی سریع‌تر شده است؛ بلکه به خودی خود تعداد تغییرها هم افزایش پیدا کرده است. در نتیجه، تاریخ بشریت می‌تواند با اصطلاحاتی مانند رقابت با زمان و سرعت رو به افزایش زندگی فهمیده شود؛ چرا که پیشرفت‌های تکنولوژیک بر ظرفیت‌ها و محدودیت‌های انسان برتری یافته است. بر اساس یافته‌های ویریلیو، فشارهای تکنولوژی-دانش سرعت دنیا را به چنان درجه‌ای افزایش می‌دهد که اشیاء و حتی واقعیت، شروع به ناپدید شدن کنند.

 

 

جامعه‌ی شتاب

یک بحث عمده مورد مناقشه در بحث در مورد فشردگی زمان و سرعت این است که مفهوم شتاب هنوز فاقد تعریفی واضح و کاربردی است. یافته‌های روزا (2003) نشان داد که نظریات مدرن از چهار بعد فردی‌سازی، تمایزگرایی، درونی‌گرایی و عقلانیت چشم‌پوشی کرده و تنها فرایندهای شتابی‌ای که در همه جا می‌توان آن‌ها را مشاهده کرد را در نظر آورده‌اند. به صورتی کاربردی‌تر روزا در جزئیات نظریه‌اش توضیح می‌دهد که این چه معنایی دارد که گفته می‌شود جوامع غربی جوامعی شتابی هستند. وی سه نوع و دسته‌ی متمایز را به صورت تحلیلی و تجربی در شتاب زندگی مدرن تشخیص می‌دهد:

نخستین و قابل‌ اندازه‌گیری‌ترین شکل از شتاب این است که سرعت حمل و نقل، ارتباطات و تولید افزایش می‌یابد که می‌تواند به عنوان شتاب تکنولوژیک شناخته شود.

دومین شکل، شتاب تغییر اجتماعی است؛ به این معنی که سطح تغییرات اجتماعی به خودی خود شتاب می‌یابد. ایده‌ی اصلی در اینجا این است که ثبات نهادی (برای مثال در عرصه‌ی خانوادگی و مشاغل) به طور عمده در جوامع پسامدرن در حال کاهش هستند.

سومین فرایند، شتاب سرعت زندگی است. این فرایند، تمرکز بر بحث‌های بیش‌تر درباره‌ شتاب فرهنگی و  نیاز به کاهش شتاب است. سرعت زندگی اجتماعی به سرعت و فشرده‌سازی فعالیت‌ها و تجربیات در زندگی هر روزه‌ی افراد.ارجاع دارد.

 

 

کیفیت زمان

برای نظریه‌پردازان شتاب، سوژه‌ای که شتاب را در سرعت زندگی تجربه می‌کند، فرد است و لذا آنها در بررسی خود شکست می‌خورند؛ چرا که متوسط ساعات کاری افراد و آن‌چه که در خانواده رخ می‌دهد، یکسان نیست. پدیده‌ی شتاب، به سادگی نمی‌تواند به عنوان تجربه‌ معمول کوتاهی زمان فهمیده شود. برای فهم تجربه‌ ما از زندگی در جامعه‌ای شتابی، ما نیاز داریم که بفهمیم چگونه خانواده‌ها زندگی کاری و غیرکاری خودشان را مدیریت می‌کنند و با تفاوت‌های نوعی در فشردگی زمان سازگاری یابند.

 

منتشر نشود//// زندگی در مسیری سریع‌تر؟/// با نگاهی به جامعه‌شناسی تکنولوژی و زمان

تجربه‌ی زمانی و ضرباهنگ‌های زندگی رومزه، برای اندازه‌گیری پیچیده و دشوار است. بر اساس چندین مطالعه، ساوثرتون و تاملینسن (2005) به صورتی مفید میان سه مکانیزم که داده‌های مختلفی را برای فشردگی زمان به دست می‌دهد، تمایز قائل می‌شوند: نخست، میزانی از زمان که نیاز است تا مجموعه‌های کاری را تکمیل کند. دوم، حالتی است که از نظر زمانی بی نظمی وجود داشته باشد که در این حالت دشواری‌های متعددی در هماهنگی فعالیت‌های اجتماعی به وجود می‌آید. و آخرین حالت هم مربوط به فشردگی و تراکم زمانی است که خروجی آن به صورت تجربه‌هایی از دستکاری زمان و چندوظیفه بودن مشاهده می‌شود. البته این چندوظیفه بودن به معنای تخصیص فعالیت‌های مشخص درون دوره‌های زمانی مشخص و با ضرباهنگ‌های روشن است که می‌تواند احساسی از کثرت را در استفاده از این روش‌ها به وجود بیاورد.

 

 

شتاب تکنولوژیک

تکنولوژی چه نقشی را در تجربه‌ی افراد از زمان ایفا می‌کند؟ آیا شتاب تکنولوژیک به صورت اجتناب‌ناپذیری سرعت زندگی روزمره را افزایش می‌دهد؟ برای پاسخ دادن به این سوالات، به ما اجازه دهید تا نگاهی عمومی‌تر به اینکه چگونه ارتباط میان تکنولوژی و زمان مفهوم‌پردازی شده است، داشته باشیم. در گذشته، تحقیقات، ارتباط مستقیم میان تکنولوژی، بهره‌وری و زمان کاری را مسلم می‌دانستند. با این وجود، تحلیل‌های اخیر از نوآوری‌های تکنولوژیک نشان داده‌اند که اثر تکنولوژی مستقیم نیست. به جای ذخیره‌ی ساده‌ی زمان، تکنولوژی‌ها طبیعت و معنای کارها و فعالیت‌های کاری را تغییر دادند؛ به همان صورتی که اشکال و شیوه‌های جدید فرهنگی را می‌سازد.

 

منتشر نشود//// زندگی در مسیری سریع‌تر؟/// با نگاهی به جامعه‌شناسی تکنولوژی و زمان

 

 

ارتباط از راه دور موبایلی

این قابل ذکر است که توسعه‌ی تلفن‌های همراه، سریع‌ترین وسیله‌ی تکنولوژیکی است که در تاریخ منتشر شده است. قبل از ظهور ارتباط از راه دور موبایلی، فاصله‌ی میان کار و  خانه (در جدایی از کار و خانه) با شماره‌های مختلف مشخص می‌شد. این یکی از راه‌های مشخصی بود که افراد بسیاری زمان خودشان را کنترل می‌کردند. مهم‌ترین ویژگی تلفن‌های همراه این است که آن قابلیت "ارتباط همیشگی" را فراهم می‌کند؛ ولی می‌تواند به فاصله‌های میان قواعد عمومی و فردی ضربه وارد نماید. این ظرفیت از ارتباط که "هر زمان و هرجا" است، در هر زمان و بدون توجه به محدودیت‌های مکان، به صورتی گسترده به عنوان گسترش‌دهنده‌ی شتاب و تکه‌تکه‌شدن زمان بررسی شده است.

 

 

تکنولوژی و روش‌های زمانی

تکنولوژی‌های جدید به صورتی ساده از زمان استفاده نمی‌کنند و فعالیت‌های موجود را جابه‌جا می‌کنند. اگر ما به یافته‌های خود از تاریخ و آثار اجتماعی استفاده‌ از تکنولوژی توجه داشته باشیم، این فرض وجود دارد که نوآوری‌های تکنولوژیک عواقب ناخواسته‌ای را ایجاد می‌کنند و تاثیرات غیرمنتظره‌ (و عموما متناقضی) را به دنبال خواهند داشت. یک نوع تکنولوژی با قرار گرفتن در گروه‌های مختلف، می‌تواند اثرات متفاوتی را به وجود آورد ولی به صورت کلی می‌توان گفت که تکنولوژی قابلیت این را دارند که شیوه‌های جدیدی از تعاملات اجتماعی، روابط، ارتباطات و هویت‌ها را در یک جامعه به وجود آورند.

 

زندگی در مسیری سریع‌تر؟

 

نتیجه‌گیری

تجربه‌ی فشردگی زمان و احساس شتاب‌زدگی پیچیده‌تر است از آن‌چیزی است که ابتدا تصور می‌شد. اگرچه شواهد بسیاری وجود دارد که افراد احساس کوتاه شدن زمان را دارند، اندازه‌گیری‌های عینی از استفاده از زمان پیشنهاد می‌دهد که تجربه‌ی فشردگی زمان به یک صورت نیست. من استدلال کرده‌ام که کلید بازکردن قفل تضاد "جامعه‌ی شتابی" این است که پدیده‌ را در برابر خانواده‌ها و نه در برابر افراد بشناسیم و به فشردگی زمان به عنوان داشتن چند امکان دیگر توجه شود. حقیقتی که در مورد مادران گزارش شده است این است که فشردگی زمانی بیش‌تر، نتیجه‌ی داشتن اوقات فراغت کمتر نیست. باکه به این دلیل است که مادران در یک محدوده‌ی زمانی 24ساعته، می‌تواند با انجام دادن هم‌زمان چندکار، این زمان را برای خود به وجود آورند.



[1] Time

[2] Rhythms