راضی نگهداشتن افکار عمومی و یا اجتماعی خاص از عملکرد و سیاستهای انجامشده و نه قشر متخصص و اندیشمند، گاهی به قانونگذاری نیز سرایت میکند و قانونگذار برای جلبتوجه یا همراهی با افکار عمومی اقدام به تصویب قوانینی میکند که در درازمدت، نه بازدارنده و نه پیشگیرانه بودهاند. برای نمونه میتوان به تصویب قانون ممنوعیت تجهیزات دریافت از ماهواره از طریق جمعآوری وسایل ماهوارهای و همچنین به عدم صراحت قانونگذار در جرمانگاری استفاده از فیلترشکن و عضویت و ورود به شبکههای اجتماعی غیرمجاز اشاره کرد.
5) سرانه رو به نزول کتاب و کتابخوانی در کشور
در روزگاری که سرانه مطالعه در یک جامعه، یکی از اساسیترین شاخصههای توسعهیافتگی به شمار میآید، به گواه بازار راکد نشر و تیراژهای حداقلی، سرانهی مطالعه در کشور ما برخلاف برخی آمارهای خوشبینانه رو به کاهش است. (3) متاسفانه رشد منفی کتابخوانی در کشور مسئلهای است که باید نگاه ویژه به آن داشت. در دهه اول انقلاب نهضت کتابخوانی چنان با سرعت رو به گسترش بود که دقیقا بیشباهت به وضعیت کنونی شبکههای اجتماعی نبود!
از دیگر دلایل گسترش استفاده از فضای مجازی میتوان به ناکارآمدی قانون در رسیدگی، بازدارندگی و پیشگیری، فقدان بودجه کافی و مشخص و تعدد متولیان ناهماهنگ، انحصاری بودن اینترنت، عدم استفاده بهینه از کانونها و مراسم مذهبی، عدم آموزش زندگی مشترک برای زوجها، ارزشهای کمرنگ شده اسلامی مانند اخلاق و عفت، هزینهدار بودن سایر سرگرمیهای موجود، ویژگیهای خاص فضای مجازی ازجمله دسترسی آسان و فاصله گرفتن فکری فرزندان با والدین... نیز اشاره کرد.
راهبری اینترنت بهجای مقرراتگذاری
«وقتی رسانه، رساننده حقیقت بشود، مرز بین حقیقت و توهم از بین میرود»، این جمله پرمعنا، از پائول فیرباند اندیشمند پستمدرن فلسفه دهه اخیر میلادی است که در بیان نکوهش تاثیر رسانههای ناسالم بر حقیقت گفته شده است؛ از نظر وی رسانه، حقیقت را ذبح میکند و آنچه از حقیقت و واقعیت باقی میماند، مرز نامشخصی با توهم و خیال دارد. وقتی یک رسانهای که در گمراهی افکار عمومی دنیا از حقیقت موجود شهره است، باید از تسلط آن بر افکار عمومی و ویژگیهای شخصیتی افراد جامعه خود بیمناک باشیم و قطعا با نگاه خوشبینانه نگریستن فقط فرصتها را از ما میگیرد. البته این به آن معنا نیست که ما باید با دیدگاه سلبی صرف به مقابله برخیزیم زیرا ما با یک دیدگاه منطقی و ایجابی نیز میتوانیم جهتدهندهای قوی برای اینگونه جریانسازهای فکری باشیم. متولیان امر سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، شرایط را دریابند و بیش از این خود را به قضا و قدر نسپارند، و تلاش برای یک راه منطقی و اصولی را با تمام توان شروع کنند.
تمامی کشورها بهنوعی نگرانیهای خود از گسترش شبکههای اجتماعی ابراز کردهاند، اما آنچه جلبتوجه میکند، این است که ابتدا، این مسئله معضل بزرگ این کشورها نبوده و بهمراتب اوقات افراد کمتری از جامعه را به خود مشغول کرده است و دوم اینکه اجبار این شبکهها از سوی برخی کشورها به پذیرش و اجرای قوانین آن کشورهاست. این مطلب میتواند بهعنوان یک راهکار پیش روی مسئولان مربوطه در کشور ما قرار گیرد.
نکته دیگر اینکه ازلحاظ فنی وضع مقررات برای اینترنت - اعم از تصویب قوانین محدودکننده و گسترش فیلترینگ بهواسطه پیشرفت روزافزون علوم ارتباطات - دشوار است. ظرفیت اینترنت برای فراگیری در جهان و نادیده انگاشتن مرزهای ملی به این معناست که درواقع مناسبتر آن است که از راهبری اینترنت بهجای مقرراتگذاری برای آن سخن بگوییم. زیرا گفتمان راهبری، فینفسه با ماهیت اینترنت سازگاری دارد. (4) این دو اینگونه ارتباط دارند که هرچه رهبری و هدایت آن بیشتر و موفقتر باشد، نیاز به عوامل محدودکننده کمتر است.
پینوشت:
1. ویلیامز، ماتیو، ترجمه جلالیفرد امیر حسین، منفرد، محبوبه، بزهکاری مجازی، بزه، انحراف و مقررات گذاری بر خط، ص 100، تهران، نشر میزان، 1391
2. آموزش-دانایی-محورورویکرد بهرهوری تولید دانش قابلدسترسی: http://www.iranbanou.com/magazin/44691
3. سرانه پایین مطالعه و خلأ مدیریت فرهنگی، گفتوگو با بقیی ماکان، محمد، فروردین 1393، قابلدسترسی: http://www.titronline.ir
4. ویلیامز، ماتیو، ترجمه جلالیفرد امیرحسین، منفرد، محبوبه، بزهکاری مجازی، بزه، انحراف و مقررات گذاری بر خط، ص 72، تهران، نشر میزان، 1391