آیا این خبر درباره اینستاگرام درست است؟!

تاریخ انتشار : ۲۹ تير ۱۳۹۵

حمله ایرانیان به ایسنتاگرام رجب طیب اردوغان بعد از کودتای ترکیه تازه ترین نمونه از فرهنگ مذموم اینترنتی برخی از ما ایرانیان (چه بسا تعداد زیادی از ما) بود اما آنگونه که به نظر میرسد آخرین نمونه نخواهد بود و بعد از این هم شاهد یک چنین ماجراهای اسفناکی که عملا بازی با آبروی ملیت ایرانی در وسعتی جهانی است، خواهیم بود. با این وجود آیا این خبر کذب در مورد اینستاگرام را باید به حساب آرزو گذاشت یا در زمره تخیلات ایرانی طبقه بندی کرد؟

به گزارش گرداب، روز گذشته انتشار خبری در مورد قابلیت جدیدی در شبکه اجتماعی اینستاگرام منجر به آن شد که بسیاری از کاربران اینترنت و از جمله کاربران شبکه اجتماعی توییتر با شوق فراوان اقدام به باز نشر آن کنند.

خبر کوتاه و ساده بود: اینستاگرام سرویس جدیدی ارایه کرده است که بر اساس آن جلوی انتشار کامنت‌های حاوی کلمات رکیک و بی‌ادبانه گرفته می‌شود.

بر این اساس، اظهار شده بود که اینستاگرام با انتشار بیانیه رسمی اعلام کرد که در جهت پاک‌سازی کامنت‌ها و نظرات مشترکان خود، جلوی انتشار هرگونه ناسزا و عبارت بی‌ادبانه را می‌گیرد. ابزار جدید به پلتفرم اینستاگرام امکان می‌دهد کامنت‌های ارسالی از طرف کاربران را مانیتور کند و آن دسته از عباراتی را که حاوی الفاظ زشت می‌شوند مسدود کند تا برای دیگران قابل خواندن نباشند.

این خبر همانگونه که ذکر شد به سرعت هرچه تمام تر در بسیاری از خبرگزاری ها و وب سایتهای خبری داخلی و همچنین بر روی شبکه های اجتماعی باز نشر و به اشتراک گذاشته شد.

این موضوع میتوانست برای بسیاری از ما خبری خوشایند و خوش حال کننده باشد که از قبل آن دیگر شاهد ریختن آبروی ملت ایران و معرفی کردن ایرانیان به عنوان مردمی بی ادب و بی ملاحظه و کژ رفتار در فضای مجازی و آنلاین نباشیم. اما افسوس که این خبر آنگونه که پیدا است کذب است و دلایل غیر واقعی بودن آن نیز مشخص است.

نکته اول در مورد این خبر آن است که منبع دقیق خبر مشخص نیست. وب سایت خبری که برای اولین بار این خبر را منتشر کرده است یکی از وب سایت های حوزه فناوری و آی سی تی است و هرچند در متن خبر خود ذکر کرده است که این موضوع در بیانیه ای از سوی شبکه اجتماعی اینستاگرام آمده، اما منبع اصلی خبر به هیچ وجه ذکر نشده است. سایر وب سایت های خبری و خبرگزاری ها نیز این خبر را به نقل از همین وب سایت خبری باز نشر کرده اند.

از سوی دیگر شبکه اینستاگرام زیر مجموعه ای از شرکت فیسبوک است و در سال 2012 این شرکت به رقم 1 میلیارد دلار اینستاگرام را خریداری کرده است. در نتیجه اگر قرار بر سیاست گذاری برای این شبکه اجتماعی باشد، این شرکت فیسبوک است که باید در این مورد اطلاع رسانی کرده و بیانیه صادر کند.

موضوع بعدی آن است که حتی خود فیسبوک از یک چنین سیاستی برای کامنت گذاری در شبکه اجتماعی فیسبوک استفاده نمیکند. زیرا صرف نظر از مشکلات فنی رصد کامنت ها به شکل Real-Time این موضوع از نظر سیاست گذاران و مقامات فیسبوک مغایرت کامل با اصل آزادی بیان دارد. همین موضوع منجر به آن شده که بارها شرکت فیسبوک به دلیل انتشار محتوی افراطی و تروریستی روانه دادگاه های مختلف شود – نمونه اخیر شکایت تعدادی از صهیونیست ها از این شرکت است.

در نتیجه بسیار دور از ذهن است که در حالی که خود شبکه اجتماعی فیسبوک از اینگونه سیاست گذاری ها حمایت به عمل نمی آورد، برای شبکه اجتماعی اینستاگرام – که به لحاظ عملی و محتوایی دامنه ای بسیار محدود تر از فیسبوک دارد – شاهد یک چنی خط مشی باشیم.

از سوی دیگر آن که اگر قرار بر اضافه شدن امکانی جدید به هر شبکه اجتماعی باشد، شرکت های فناوری معمولا برای اعلام این امکانات بیانیه صادر نمیکنند! در واقع کاربرد بیانیه برای این شرکت ها متفاوت از موضوعی است که اکنون در رسانه های داخلی ما مطرح شده است. امکانات جدید از سوی این شبکه ها و شرکت ها در واقع از طریق بروزرسانی ها و در قالب توضیحات بروزرسانی های نرم افزاری اعلام شده و تشریح میشوند.

با همه این تفاسیر از ابتدا نیز موضوع صدور بیانیه از سوی اینستاگرام در خصوص سانسور شدن بی ادبی ها در این شبکه اجتماعی موضوعی مشکوک بود. در همین حال اگر یک چنین بیانیه ای صادر شده باشد باید جایی در اینترنت ردی از آن باقی مانده باشد در صورتی که هرگونه جستجو برای این موضوع – یا اساسا انتشار خبری در مورد اینستاگرام ظرف یک ماه گذشته در این باب – با شکست مواجه میشود.

پس این خبر از کجا آمده است؟

شاید باید ریشه های انتشار این خبر را در تخیلات یا آرزوی های برخی از ما ایرانیان دنبال کرد. اتفاقاتی که از ماجرای حمله به پپسی شروع شد و با حمله به لیونل مسی به اوج خود رسید، بر خلاف انتظار ما نه تنها متوقف نشد – هرچند بارها نکوهش شد – بلکه ابعاد تازه تری را نیز به خود میگیرد و پای ماجرا اکنون به سیاستمداران نیز کشیده شده است.

این خبر کذب در مورد اینستاگرام برآیند آرزوهای ما است یا تخیلات ما؟


این موضوع حتی مربوط به حملات بی ادبانه به شهروندان غیر ایرانی هم نیست و خوب که نگاه کنیم دار و دسته های اینستاگرامی بسیاری از شخصیت ها و چهره ها در داخل کشور نیز یک چنین رویه مذمومی را در قبال یکدیگر دارند. از «تتلیتی» ها گرفته تا «سحریا» و به تازگی «ارتش بهنوشی» که طرفداران شخصیت ها و سلبریتی های ایرانی را شامل میشوند، بدون هیچ شکی برآیند همین لشگر کشی های مجازی است که دامنه عملیات های آنها به اردوغان هم میرسد.

در جایی که فالور ها و طرفداران سلبریتی شکل و شمایل نمادین گونه ای از ارتش ابتدایی سایبری را برای شخصیت های محبوب خود پیدا میکنند، تعجبی ندارد که همین رویه در شکل خودجوش – اما با منطقی یکسان – حملات مبتنی بر فحاشی و تمسخر را در مورد شهروندان و شخصیت های خارجی شاهد باشیم.

این خبر کذب در مورد اینستاگرام برآیند آرزوهای ما است یا تخیلات ما؟


البته این به معنی آن نیست که همه طرفداران شخصیت ها و چهره های داخلی و همه «سحریا» و «بهنوشی ها» جزو بی ادبان و بی فرهنگان سایبری ایران هستند. مسئله آن است که اردوکشی و لشگر کشی مجازی تبدیل به یک ناهنجاری و انحراف اساسی در فرهنگ اینترنتی ایرانیان شده و نه تنها رو به کاهش نیست بلکه در حال نهادینه شدن و تشویق شدن نیز هست.

باز گردیم به موضوع خبر. به نظر میرسد که انتشار این خبر مبنی بر امکان جدید در اینستاگرام یا ناشی از آرزوهای ما است یا برآمده از تخیلات ما. در حالی که هنوزهیچ کس، نه خود کاربران و نه مسئولان نمیتواند به درستی ماهیت رفتارهای عجیب برخی از کاربران اینترنتی را برای فحاشی و بی ادبی در شبکه های اجتماعی تشریح کنند – شاید این موضوع باب مفصلی برای پژوهش در روانشناسی اجتماعی ما ایرانیان در فضای آنلاین باشد – آرزو یا تخیل آنکه در نهایت زمانی ابزار انجام اینگونه رفتارها به کلی از میان برود، تبدیل به بخشی از ناخودآگاه جمعی آن دسته از ایرانیان شده که از تبعات فرهنگی و حیثیتی این چنین رفتارهایی با خبر و هراسان هستند.

آرزو یا تخیلی که به نظر چندان هم شدنی و در دسترس نیست زیر اساسا اینگونه کاربردهایی که تعدادی از کاربران ایرانی از شبکه های اجتماعی طلب میکنند، به شکل کلی در هیچ کجای دنیا مرسوم نیست و تنها به عنوان استثنا به آن نگاه میشود. اما در مورد ملت ایرانی تبدیل به یک قاعده شده.

شاید زمانی برسد که اینستاگرام و توییتر و فیسبوک و مانند آن برای جلوگیری از بی ادبی ها و بی نزاکتی های ایرانی ها فکری بکنند و راه چاره ای بیاندیشند. آن هم در جایی که ما و مسئولان ما خود از چاره اندیشی برای این مسئله غامض و بغرنج عاجز و ناتوان هستیم. اما آن روز بدون شک روزی است که دیگر حیثیت و آبرویی در فضای آنلاین برای ایران و ایرانی باقی نمانده است. مسئله ای که هم اکنون نیز شاید صادق باشد.

منبع: تابناک