تجربه ثابت کرده است که معمولا وقتی سرمایه دولتی وارد عرصه تولید محتوای دیجیتال شود نتایج مفیدی ندارد چرا که خلاقیت با پول تولید نمی شود.
فواید تولید محتوای داخلی بر هیچ کسی پوشیده نیست و همه می دانیم که اگر محتوای داخلی اینترنت بتواند نیاز کاربران ایرانی را برطرف کند ترافیک کاربران ایرانی در کشور می ماند و می تواند سود سرشاری را نصیب کشور کند اما واقعیت این است که از حرف تا عمل به تولید محتوا راه طولانی در پیش است و وعده های محقق نشده برای تولید محتوا نوید روزهای روشن را در این عرصه نمی دهد.
همچنین تجربه ثابت کرده است که معمولا وقتی سرمایه دولتی وارد عرصه تولید محتوای دیجیتال شود نتایج مفیدی ندارد چرا که خلاقیت با پول تولید نمی شود. و وجود نوابغ حوزه فناوری که از صفر مطلق کار خود را شروع کرده اند و به موفقیت های بزرگ دست یافته اند گویای همین امر است. مارک زاکربرگ خالق فیسبوک و استیو جابز سازنده اپل کمک های دولتی دریافت نکرده بودند اما با تکیه بر خلاقیت خود در عرصه فناوری به قله های افتخار نایل آمدند.
موازی کاری در تولید محتوا
موازی کاری در حوزه تولید محتوا یکی از بزرگترین آفت های این عرصه در کشور است. اگر حتی نگاهی گذرا به محتواهای ایرانی ارایه شده در اینترنت بیندازید می بینید که بسیاری از سایت های خبر آموزشی، هنری و دینی هر یک به نوعی محتوای دیگری را تکرار می کنند و کار تولیدی کمتری انجام شده است. برای مثال در عرصه ادبیات، بسیاری از سایت های ایرانی اشعار شاعران مختلف را تکرار کرده اند و یا در عرصه تولید محتوای دینی نیز شاهد تکرار و کپی پیست بودن بیشتر مطالب ارایه شده در اینترنت هستیم.
اگرچه ما به ارزش بالای متون ادبی و دینی باور داریم، اما واقعیت این است که محتوای تکراری نمی تواند باعث جذب کاربر شود و محتوای آنلاین کشور نیز نیاز به تولید واقعی دارد.
ابوالحسن فیروزآبادی رییس شورای عالی فضای مجازی هم کاملا به این قضیه اشراف داشته و حتی در اظهار نظری گفته است:
"متاسفانه در ایران شاهد هستیم که در هر حوزه تعداد کسانی که روی یک موضوع کار میکنند، بیش از حد است. همچنان که در دورهای شرکتهای مختلفی اقدام به ساخت سوییچ کردند، اما سوییچساز نشدیم، یا در برههای از زمان چندین شرکت دست به کار ساخت کامپیوتر شدند، اما کامپیوتر ساز نشدیم. متاسفانه در حوزه فناوری نوین بیشتر شاهد این موضوع هستیم."
علاوه بر آنچه ذکر شد نباید فراموش کرد که کاربران امروزی بیشتر گرایش به استفاده از محتوای ویدیویی دارند و برای موفق بودن در جذب مخاطب ارایه دهندگان ایرانی محتوا باید در پی ایجاد محتوای مبتنی بر ویدیو و مالتی مدیا باشند.
از سوی دیگر در زمینه تولید شبکه های اجتماعی نیز اظهارات مختلفی
ارائه شده است و حتی در مقطعی یکی از سایت های عظیم ایرانی که با هزینه دولتی
اداره می شود قصد داشت چندین شبکه اجتماعی ایجاد کند که موفقیت چندانی کسب نکرد و با استقبال خوبی از سوی کاربران مواجه نشد.
نتیجه گیری
به نظر می رسد این تجربیات ناموفق دولتی و موازی کاری های تمام ناشدنی در عرصه تولید محتوا باید برای مسؤولان در حکم زنگ خطری باشد تا به آنها بگوید سرمایه دولتی در تولید محتوا جواب نمی دهد.
نگاهی گذرا به تجربه های ناموفق ایمیل ملی، سیستم عامل ملی، مرورگر ملی، جویشگرهای ملی که با کمک وام های میلیاردی وزارت ارتباطات ایجاد شدند و شبکه های اجتماعی که با بودجه دولتی راه اندازی شده اما موفق نیستند خود گویای همین امر است.
از سویی دیگر با نگاهی سطحی به سایت های موفق در زمینه تولید محتوا می بینیم اکثریت قریب به اتفاق آنها کاملا خصوصی بوده و با سرمایه خصوصی و به شکل استارت آپ ساخته شده و توسعه یافته اند و سرمایه دولتی در تولید و توسعه آنها دخالت نداشته است.