از اواسط دهه 1990 که اینترنت به تدریج ابتدا در کشورهای غربی به عنوان رسانهای همگانی رواج یافت، این فناوری ارتباطی به مثابه ابزاری موثر در انتقال و ترویج سیاستها و فرهنگ و سبک زندگی آمریکایی به کار گرفته شد. ما نیز باید در نظر بگیریم که پیامها و اصول انقلاب اسلامی میتواند در بستر پر نفوذ فضای مجازی به دست مخاطبان پرشمار برسد.
گروه فرهنگ و جامعه؛ رشد و گسترش اعجابآور و روزافزون فناوریهای
نوین ارتباطی در سالهای اخیر، تغییراتی شگرف در سبک زندگی، تعاملات اجتماعی و
شیوه مشارکت سیاسی افراد به وجود آورده است، شبکههای اجتماعی مجازی و سایتهای
خبری و تحلیلی کاملا از ماهیت فانتزی، نخبهمحور و به نوعی لوکس خود خارج شده و به
ابزاری همگانی و همواره در دسترس تبدیل شدهاند.
از همان اواسط دهه 1990 که اینترنت به تدریج ابتدا در کشورهای غربی و سپس در کشورهای در حال توسعه به عنوان رسانهای نافذ و همگانی در میان نخبگان و توده مردم رواج یافت؛ این فناوری ارتباطی به مثابه ابزاری موثر در انتقال و ترویج سیاستها و فرهنگ و سبک زندگی آمریکایی به کار گرفته شد، روندی که از یک دهه پیش و با تولد شبکههای مجازی و نرمافزارهای ارتباطی نظیر فیسبوک، توئیتر، وایبر، واتسآپ پررنگتر شد. از این سو اما با وجود تلاشهای فراوانی که نهادهای رسمی و غیر رسمی برای تدوین سیاستی جامع و عملیاتی در حوزه فضای مجازی داشتهاند، به نظر میرسد هنوز مسیری طولانی و راه نرفته زیادی در پیش روست، گواه اینکه "شورای عالی فضای مجازی" به عنوان نهاد راهبردی و دست بالای این حوزه هنوز درگیر برگزاری جلسات منظم و زمانبندی شده خویش است، مسیری که سرشار از منابع بکر و فرصتهای موثر برای انتقال پیام ناب انقلاب اسلامی است.
تلاش برای تحقق این فرآیند، سه دهه پیش تحت لوای راهبرد "صدور انقلاب" محور سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران قرار داشت، هرچند اکنون ابزار و قالبهای صدور انقلاب کاملا متحول شدهاند اما پیامها و اصول انقلاب اسلامی میتواند در بستر پر نفوذ فضای مجازی به دست مخاطبان پرشمار برسد.
صدور نرمافزاری انقلاب
در نگاهی کلی و کلاسیک به پدیده انقلاب باید گفت صدور انقلاب از طبیعت آن برمیخیزد، این نتیجه قهری انقلاب در سراسر تاریخ است. اصطلاح "صدور انقلاب" همچون واژههای مداخله، تجاوز، دفاع از خود، در نوشتههای روابط بینالملل آورده نشده است، با اینحال ایده اصلی "صدور انقلاب شیوه به چالش کشیدن نظم موجود نظام بینالملل با پیامهای آرمانگرایانه و رهاییبخش است.
ایده نظری صدور انقلاب در نظرگاه انقلابیون ایران به ماهیت انقلاب اسلامی بازمیگشت، از این منظر "اساس انقلاب تغییر اوضاع نفسانی، تغییر رفتار اشخاص و احوال جامعه است" و تابع جریان فرهنگدهی و فرهنگپذیری است که تحت آن یک انسان متعالی میتواند به تعالی انسانهای دیگری که مستعد و پذیرا باشند، از طریق هدایت، تشویق و "وصیت به حق" کمک کند.
همچنین یک حکومت اسلامی و امت انقلابی میتواند به مردم خارج
از مرزهای خویشتن از طریق هدایت، گفتار، تبلیغ و تشویق نیز یاری رساند تا تعالی
آنها میسر یا تسریع گردد.
به تعبیر دیگر برخی صدور انقلاب را برنامه، اقدام یا سیاستی میدانند که از طرف دستاندرکاران انقلاب در جهت تاثیرگذاری بر سایر جوامع اتخاذ میگردد و بدینگونه انقلابیون تداوم انقلاب خود را تضمین مینمایند؛ از این منظر برای تداوم اهداف انقلاب در داخل، باید انقلاب به خارج صادر شود تا تمرکز فعالیت ضد انقلاب و دشمنان در کشور کاهش یابد، بدین ترتیب پیروزی انقلاب، پایان آن نبود بلکه آغازی دوباره برای تکثر جریان انقلابی به شمار میرفت.
چگونگی کاربرد نرمافزاری یا سختافزاری صدور انقلاب به
ابعاد نرم و سخت قدرت بازمیگردد، قدرت سخت، چهره عریان و خشن قدرت است که اغلب
دیگران را وادار مینماید تا موضع خود را تغییر دهند؛ این جنبه از قدرت، استفاده
از فشار نظامی و اقتصادی را در دل خود داشته و بیشتر در سطوح بین دولتها رواج
دارد. در مقابل، قدرت نرم توانایی جذب دیگران است و جذابیت اغلب منجر به پذیرش
همراه با رضایت میشود. با توجه به این تعاریف از ابعاد قدرت، میتوان دریافت صدور
انقلاب نیز به دلیل اهمیت افزایش مرزهای حیاتی و همچنین انتشار امواج انقلابی،
باید بر دو بعد قدرت حرکت نماید. اعمال این سیاست متکی بر تاکتیکهای متنوعی است
که شرایط زمانی و مکانی و همچنین نوع مخاطبان چگونگی کاربرد آنها را مشخص مینماید.
حاکمان پساانقلابی معمولا تلاش میکنند روابط با ملتها را جایگزین روابط با دولتها کرده و شکل نوینی از دیپلماسی را در پیش گیرند تا تجارب خود را به دیگر ملل، منتقل و حوزه فراگیری از ارزشهای مورد ادعای خود را گسترش دهند، بنابراین در این راستا کاربردی کردن قدرت نرم به کمک کشور انقلابی خواهد آمد.
فضای مجازی و توسعه گفتمان انقلاب
گفتمان انقلاب اسلامی به عنوان جریانی پویا و پردامنه همواره در طی حیات خویش الگویی موفق برای جوامعی بوده که برای رهایی از سلطه استکبار خارجی و استبداد داخلی تلاش میکنند، گفتمانی که حتی پس از گذشت بیش از سه دهه میتواند محرکی جدی برای خیزش سراسری مسلمانان منطقه در قالب "بیداری اسلامی" باشد.
این منظومه فکری همچنان دارای ظرفیتهای پیدا و پنهانی است که با اندکی تدبیر و صرف سلیقه و فکر میتواند میان مخاطبان مشتاق خویش جا باز کند، فناوریهای نوین ارتباطی میتواند نقشی موثر در این فرآیند داشته باشد اما تولید محتوای انقلابی در فضای مجازی مستلزم تحقق شرایطی است که در ادامه میآید:
شناخت فضای مجازی و مخاطبان آن
ارتباطات در دنیای کنونی و آینده مبتنی بر فضای مجازی است، پس در گام اول باید این فضا، امکانات، محدودیتها و تهدیدهای آن را شناسایی کرد؛ فضای مجازی در فرم، قالب خاص و در محتوا زبان مختص به خود را دارد، این بدین معنا نیست که آموزههای انقلابی نظیر استکبارستیزی، شهادت، عدالتمحوری، ولایت فقیه، حمایت از مظلومان و مستضعفان و.... در این شرایط نوین استحاله یافته و خروجی آن در فضای مجازی رنگ و لعابی ناشناخته بیابد، بلکه میبایست در قالب و پرداختی هنرمندانه و نافذ و به قلم صاحبنظرانی که رگ خواب مخاطب را میشناسند صورت بگیرد.
فضای مجازی برای تولید محتوا و توسعه گفتمان انقلاب همچون شمشیری دو لبه عمل میکند، هم میتواند موجد تعمیق تفکر انقلابی شود و هم در صورت عدم ارائه صحیح، دافعهای نامطلوب ایجاد کند.
ما در فضای مجازی با گسترهای از مخاطبان مواجهیم که در میزان اطلاعات، موضع فکری و سیاسی، علاقهمندی به آموزههای انقلابی در مراتب گوناگون قرار دارند و میبایست برای هر دسته از آنان نسخهای جداگانه پیچید و در عین حال قدرت جذب عمومی را نیز حفظ کرد.
ارتباط دوطرفه
خلاف رسانههای سنتی، فضای مجازی محیطی است همگانی که
بازخورد معانی ارائه شده به شکلی وسیع و سریع به
مبدا تولید بازمیگردد، از سوی دیگر امکان تولید خردهگفتمانهای رقیب در
کوتاهترین زمان به راحتی مهیاست، این ویژگی نیز میتواند برای گفتمان انقلاب هم
تهدید و هم فرصت باشد.
در نگرشی سیستمی، نحوه تبدیل بازخوردها به دروندادهای جدید و مفیدتر از قبل میتواند میزان اثرگذاری پیام را نزد مخاطبان بالا برده و بر تعداد آنها نیز بیفزاید، حتی اگر امکان بهرهمندی همه افراد از برخی شبکههای اجتماعی وجود ندارد، باید این امکان را داد که افراد بر اساس نیاز یا هدفشان دسترسیهای متفاوتی داشته باشند.
فرصت یا تهدید؟
فناوریهای موجود در فضای مجازی نباید صرفا به عنوان پدیدههایی بیگانه و تهدیدآمیز در نظر گرفته شوند که در نتیجه آن ورود به ساحت تولید محتوای انقلابی در آنها با محافظهکاری و عدم اطمینان همراه شود، فضای مجازی در عصر حاضر در کنار سایر منابع قدرت جمهوری اسلامی ایران، مولفهای جدی و موثر برای انتقال پیام انقلاب است. بر این اساس، فضای مجازی در لایههای مختلف از زیرساخت سختافزاری تا محتوا باید همسو با منافع کشور بازتعریف شود، با توجه به خلاقیت، توان و تخصص جناح فرهنگی مومن که مزیتی قابل توجه در فضای مجازی محسوب میشود، میبایست به جای رضایت حداقلی و از سر تکلیف به انتشار پیام انقلاب اسلامی در فضای مجازی موجود، به دنبال تحقق عملیاتی "انقلاب اسلامی در فضای مجازی" بود، برای نیل به این هدف لازم است در محتواسازی برای فضای مجازی، رویکرد ایجابی و تهاجمی جایگزین نگاه سلبی و تدافعی شود.
اگر باور داریم انقلاب اسلامی امری جهانی است و صدور
انقلاب، اندیشه جهانشمول آن را نمایندگی میکند، پس باید بکوشیم با تقویت گفتمان
انقلاب در فضای مجازی انحصار ارتباطات در مرزهای جغرافیایی را بشکنیم. تلاش
نیروهای فعال در این عرصه باید بر این محور قرار گیرد که علاقهمندان گفتمان
انقلاب را با آموزهها و اصول نظام اسلامی آشنا ساخته و به نیازهای فکری آنان از
طریق فضای مجازی پاسخ گویند.
منابع:
1- جان ال اسپوزیتو، انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن، تهران: انتشارات باز، 1382 ، صص 56-55
2- منوچهر محمدی، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1386 ، ص 501
3- جوزف نای، قدرت نرم و رهبری، قدرت و جنگ نرم از نظریه تا عمل، حجتالله مرادی، ترجمه عسگر قهرمانپور بناب، تهران: نشر ساقی، ص 306
4- همان، ص 308
5- علی فلاحنژاد، سیاست صدور انقلاب، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1384 ، صص 40-39