جنگهاي هيبريدي، جنگ 33 روزهي رژيمصهيونيستي و حزبالله لبنان در سال 2006 بود. جايي كه سيدحسن نصرالله اعلام كرد:«مقاومت ديگر قواعد جنگ را رعايت نخواهد كرد و ما اين حق را داريم تا در هر زمان، هر مكان و به هر شيوهاي، با دشمن روبهرو شويم.» عدم رعايت قواعد جنگ باعث شد الگوي جديدي در ميدان جنگ به نمايش گذاشته شود.
نظر داووس امنيتي
كنفرانس امنيتي مونيخ در سال 2015(1394) نقطهي عطفي در پذيرش جنگ هيبريدي بهعنوان يك مدل جنگي بود. اين كنفرانس چنان اعتباري يافته است كه به آن «داووس امنيتي» ميگويند. در اين كنفرانس گفته شد كه جنگهاي تركيبي شامل مؤلفههاي مختلف جنگي است. جنگ اقتصادي، حملهي سايبري، جنگ با نيروهاي منظم، جنگهاي نامنظم (چريكي)، جنگ اطلاعاتي و تبليغاتي، حمايت از ناآراميهاي داخلي و ديپلماسي، هشت مؤلفهي ارائه شده دربارهي جنگ تركيبي بوده است.
سرايت به گستره اقتصادي
هماكنون در بسياري از نقاط دنيا بهجاي جنگ مستقيم، جنگهاي تركيبي در حال جريان است. بهعنوان مثال رهبر ايران، تحريمهاي اقتصادي غرب را يك جنگ تمامعيار عليه ايران دانسته بود. هرچند تحريمهاي اقتصادي عليه ايران، عمري بهاندازهي انقلاب اسلامي ايران دارد اما حجم گستردهي جنگ اقتصادي عليه ايران از سال 1390 (2011) آغاز شد. اين تحريمها هرچند باهدف محدود كردن فعاليت هستهاي ايران بود اما فقط به نهادهاي هستهاي و افراد مرتبط با پروژهي هستهاي اكتفا نكرد. آمريكا و متحدانش، بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران، بانكهاي دولتي، شركتهاي كشتيسازي، شركتهاي نفتي، وزارت نفت، شركتهاي بيمهاي و حتي هواپيمايي ماهان را مورد حملهي اقتصادي قرار دادند. جديترين اثر تحريم بر اقتصاد ايران، كاهش رشد اقتصادي، كاهش ارزش پول ملي ايران و سختي مبادلات ارزي بود.
تقابل در فضاي مجازي
مؤلفهي ديگري از جنگهاي هيبريدي، جنگ سايبري است. ارسال بدافزار استاكسنت براي از كار انداختن و تخريب تأسيسات هستهاي ايران، مهمترين حملهي سايبري در دههي گذشته بوده است. هك كردن ايميلهاي هيلاري كلينتون را نيز ميتوان بخشي از حملات سايبري دانست. در ايام انتخابات رياست جمهوري 2016(1395) آمريكا، افشاي ايميلهاي محرمانه كلينتون، سنگينترين لطمه را به سبد آراي وي وارد كرد. برخي كارشناسان فضاي مجازي، هك ايميل را جنگ پوتين عليه اوباما و كلينتون دانستهاند.
تبليغات به مثابهي آتش تهيه
جنگ اطلاعاتي و تبليغات نيز يكي از پركاربردترين مؤلفههاي جنگهاي نوين هيبريدي است. بدون شك شبكههاي اجتماعي اصليترين ابزار اين جنگ است. مشخصترين مثال براي استفاده از شبكههاي اجتماعي، انقلابهاي عربي در سال 2013(1392) بود. بسياري از كارشناسان، دومينوي سقوط حاكمان عربي را ناشي از توئيتر و فيسبوك دانستهاند. اين كارشناسان همگرايي مردمي ناشي از استفاده از شبكههاي اجتماعي را دليل سقوط دومينووار حاكمان تونس و مصر ميدانند. ترامپ نيز در جريان انتخابات رياست جمهوري 2016 (1395) با استفادهي بياندازه از توئيتر، توانست اثرات مهمي بر انتخابات و جريان افكار عمومي بگذارد. حتي در طول مذاكرات هستهاي ايران با 1+5، پست اثرگذار وزير امور خارجه ايران، جريان مذاكرات را عوض كرد. دكتر محمدجواد ظريف با پست معروف «نبايد در وسط راه اسب خود را عوض كنيم»، توانست اثر جدي بر فضاي رسانهاي مذاكرات هستهاي بگذارد.
تفاوت جنگ هيبريدي با جنگهاي كلاسيك
همانگونه كه مشخص است، جنگ تركيبي يا هيبريدي به دنبال تغيير تعريف جنگهاي مستقيم نيست بلكه تركيبي از انواع جنگها را در كنار هم ميبيند. در اين تعريف جنگهاي مستقيم جزئي از جنگهاي هيبريدي است.
تفاوت در شدت و ميزان تلفات
يكي از تفاوتهاي جنگ هيبريدي با جنگهاي كلاسيك در ميزان، نوع و شدت تلفات است. در جنگهاي مستقيم تلفات جاني بسيار متداول است. اما در جنگهاي تركيبي، احتمال دارد كه با حملهي سايبري، يكي از نهادهاي كشور هدف، مورد حمله قرار گيرد. در جنگهاي اقتصادي امكان دارد فقر، تورم، بيكاري و ركود در جامعهي هدف فراگير شود. در جنگهاي پروپاگاندا (تبليغاتي) ممكن است فرهنگ يك كشور مورد حمله قرار گيرد. جنس تلفات در اينگونه جنگها تفاوت كرده است. در جنگهاي هيبريدي، ميزان تلفات طرف متخاصم بهشدت كاهش يافته است.
تقاضاي ناتو
هزينههاي بالاي تلفات و جنگهاي هيبريدي باعث شد كه رئيس ناتو سال پيش به ميان اعضاي اتحاديهي اروپا برود و از آنان بخواهد كه بودجهي نظامي خود را افزايش دهند. وي گفته بود: اين قاره را در عصر جنگهاي هيبريدي (تركيبي)، تروريسم جهاني و حملات سايبري تهديد ميكند. اشتولتنبرگ افزوده بود: اروپاييها بايد بودجهي نظامي خود را افزايش دهند تا توانايي مقابله با تغييرات چشمگيري را داشته باشند كه در عرصهي امنيتي رخ ميدهد.
تفاوت در هزينهها
تفاوت اساسي ديگر ميان جنگهاي كلاسيك با جنگهاي هيبريدي، هزينهي جنگ است. جنگهاي كلاسيك بسيار پرهزينه و پرتلفات براي هر دو طرف جنگ بود. در جنگ كلاسيك، هم نيروهاي متخاصم و هم نيروهاي مدافع، هزينههاي سنگين مالي و جاني پرداخت ميكردند. بهعنوانمثال ترامپ رئيسجمهور جديد آمريكا گفته است ما در جنگهاي خارج از آمريكا، شش هزار ميليارد دلار هزينه كردهايم! در جنگ هشتسالهي عراق عليه ايران نيز تلفات انساني ايران حدود 250هزار نفر تخمين زده ميشود. اما در جنگهاي تركيبي هزينههاي دو طرف متقارن نيست. بهعنوان مثال در حملهي سايبري، هزينهي دو طرف تفاوت فاحشي با يكديگر دارد. سازندگان بدافزار هزينهي اندك چند هزار دلاري ميپردازند اما طرف مورد حمله، چهبسا صدمات ميليون دلاري متقبل شود
«ماهنامه همشهري پايداري - دي95»