به گزارش گرداب، دکتر «احسان موحدیان» در یاداشتی معتقد است: با آغاز ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» سیاست خارجی ایالات متحده شاهد تحولات و افت و خیزهای فراوانی است که باعث شده دیپلماسی عمومی این کشور و به تبع آن دیپلماسی سایبری این کشور نیز تحت تاثیر قرار بگیرد. در شرایطی که دولت اوباما با تاکید بر قدرت نرم ایالات متحده و استفاده گسترده از امکانات فضای سایبری به دنبال پیشبرد مسالمت جویانه اهداف سیاست خارجی این کشور در دیگر کشورها بود، روش پرخاشگرانه و عصبی ترامپ در زمینه استفاده از امکانات شبکه های اجتماعی و ادبیات تحریک آمیز وی در فضای مجازی بر علیه دیگر کشورها احتمالا نتیجه ای معکوس به دنبال خواهد داشت.
یکی از مهم ترین جلوه های کاربرد دیپلماسی سایبری یا دیپلماسی دیجیتال در دولت ترامپ، حضور مداوم شخص رئیس جمهور در شبکه اجتماعی توییتر برای ارسال پیام هایی با موضوع سیاست خارجی است. ترامپ بطور مداوم از حساب کاربری خود در توییتر برای حمله به کشورهای رقیب و متخاصم از جمله چین و ایران استفاده کرده است. این امر باعث شده دیپلماسی سایبری یا دیجیتالی که فرصتی برای ارتقای دیپلماسی سنتی و عمومی تصور می شد و دیپلمات ها آن را ابزاری مفید برای برقراری تماس مستقیم با مردم و تاثیرگذاری بر افکار عمومی می دانستند، به یک تهدید مبدل شود. چرا که ترامپ با استفاده نامناسب خود از قابلیت های دیپلماسی سایبری بیش از پیش به وجهه مخدوش شده آمریکا بعد از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری این کشور آسیب وارد کرده و با ارسال پیام های تهدیدآمیز عموم کاربران اینترنت را به وحشت انداخته است.
استفاده نامناسب ترامپ از قدرت شبکه های اجتماعی برای ارسال مطالب تند و نامتعارف در عرف دیپلماتیک، در شرایطی که برخی افراد و گروه های تندرو و نژادپرست در جهان اعم از داعش یا برخی گروه های افراطی ضداسلامی در اروپا هم از فیس بوک، توییتر و …. استفاده های مشابهی به عمل می آورند، می تواند آینده دیپلماسی دیجیتال و امیدی که دیپلمات ها به آن بسته بودند را تهدید کند. استراتژی ترامپ برای برقراری ارتباطات دیجیتال باعث شده تا دستگاه های سیاست خارجی در کشورهای گوناگون تاثیر استفاده از شبکه های اجتماعی و اینترنت در جهت پیشبرد اهداف سیاست خارجی خود و ارتقای فعالیت های دیپلماتیک را مجددا مورد ارزیابی و بررسی قرار دهند. این سر درگمی باعث شده تا فعالیت های گسترده دولت آمریکا در حوزه دیپلماسی سایبری و دیپلماسی دیجیتال نیز به حاشیه رانده شود. به عنوان نمونه در شرایطی که در دوران ریاست جمهوری اوباما شاهد اجرای انبوهی از ابتکار عمل ها در این حوزه بوده ایم، دولت ترامپ نه تنها هیچ ابتکارعمل تازه ای را در این بخش به اجرا نگذاشته، بلکه ابتکار عمل های قبلی را نیز کم رونق یا کاملا رها کرده است.
در مورد ایران، در زمان ریاست جمهوری« باراک اوباما» شاهد تاسیس سفارتخانه مجازی این کشور در قالب یک وب سایت، انتصاب سخنگوی فارسی زبان وزارت خارجه، راه اندازی حساب های کاربری وزارت خارجه آمریکا در شبکه های اجتماعی مختلف به زبان فارسی و غیره بودیم و تمامی این سایت ها و حساب ها به طور روزانه با محتوایی متنوع و حساب شده به روز می شدند، اما در حدود چهار ماهی که از آغاز ریاست جمهوری ترامپ می گذرد گردانندگان سایت ها و حساب های یادشده تنها به بازنشر برخی صحبت های ترامپ و نزدیکان وی قناعت کرده اند. در مورد سایر ابتکار عمل های دولت اوباما نیز شاهد وضعیتی مشابه هستیم.
در شرایطی که سردرگمی و ابهام بر سیاست خارجی دولت آمریکا حاکم شده و همگان منتظر هستند تا ببینند ترامپ چه موشک سایبری تازه ای را از طریق حساب کاربری خود در توییتر به سوی دیگران نشانه خواهد رفت، کارشناسان در مورد اشتباه گرفته شدن دیپلماسی سایبری واقعی با اقدامات ترامپ در شبکه های اجتماعی هشدار می دهند. ترامپ به این نکته مهم توجه ندارد که عرصه دیپلماسی، عرصه ای با ظرائف و حساسیت های خاص خود است که بسیار فراتر از محدودیت 140 کاراکتری سایت توییتر است.
شاید مهم ترین اشتباه ترامپ این است که به ماهیت شبکه ای و تعاملی شبکه های اجتماعی بی توجه است و بدون برقراری ارتباط با مخاطبان و توجه به نظرات و دیدگاه های آنها به اظهارنظر یکسویه می پردازد. این در حالی است که دیپلمات ها از ظرفیت اینترنت و شبکه های اجتماعی به طور گسترده برای جمع آوری داده و اطلاعات و ارتقای دانش خود در مورد شهروندان کشورهای هدف استفاده می کنند.
تبدیل توییتر به تریبونی برای اظهار نظر یک طرفه دیپلماسی عمومی و دیجیتال دولت آمریکا را به شکست خواهد کشاند. زیرا این روش برای هیچ یک از کاربران اینترنت اعم از افراد عادی، دیپلمات ها، کارشناسان سیاسی و … جذابیت ندارد.
برای جلوگیری از غالب شدن الگوی ترامپ در حوزه دیپلماسی سایبری و دیپلماسی دیجیتال، دیپلمات های فعال در این عرصه باید با استفاده از الگوی تعاملی و دوسویه مانع از "ترامپیزه” شدن آن شوند. بدین منظور اتکای صرف به تلاش ها و تماس های دولتی کافی نیست و سازمان های غیردولتی و مدنی فعال در حوزه دیپلماسی نیز می توانند نقش موثری ایفا کنند. در غیر این صورت، بیم آن می رود که پدیده نوظهور دیپلماسی دیجیتال تا مدتی به حاشیه رانده شود و دستگاه های سیاست خارجی در کشورهای مختلف برای استفاده از ظرفیت های دنیای فناوری و فضای مجازی با چالش ها و مشکلات جدی مواجه شوند.