به گزارش
گرداب، با پیدایش اینترنت و تلاشهای روزافزون در راستای همگرایی اشکال گوناگون رسانه به شکل یک سیستم چندرسانهای واحد، بسیاری بر این باورند که ما شاهد مرگ رسانههای غیراینترنتی خواهیم بود. فارغ از اینکه آیا در آینده، مرگ نسخه سنتی روزنامهها و مجلهها را خواهیم دید یا نه، در حال حاضر اشکال متعددی از رسانهها را داریم که در کنار اینترنت فعالیت میکنند و حتی با آنها به رقابت میپردازند. در واقع این رسانههای رقیب تلاش میکنند یک نسخه آنلاین داشته باشند و در عین حال هویت سنتی خود را حفظ کنند.
ظهور محیط جدید رسانههای دیجیتال میتواند جنبههای منفی و مثبتی داشته باشد. ظهور این نوع محیط رسانهای باعث شده است که میزان اطلاعاتِ در دسترس افراد به شکل خارج از تصوری افزایش یابد. استفادهکنندگان از فیسبوک در هر دقیقه دو و نیم میلیون مطلب به اشتراک میگذارند و در جهان در هر دقیقه ۲۰۰ میلیون ایمیل ارسال میشود و علاوه بر میزان اطلاعات، در دسترسی به این میزان اطلاعات هم انقلابی رخ داده است و در سال ۲۰۱۴، ۸۷ درصد بزرگسالان آمریکایی از اینترنت استفاده میکردند.
حال اینکه چقدر این اطلاعات میتواند قابل اعتماد باشد مورد سؤال است. با توجه به اینکه هر فردی با هر سطح سوادی میتواند در به اشتراک گذاشتن مطلب در این محیط نقش ایفا کند، درست بودن و قابل اعتماد بودن این اطلاعات مورد تردید قرار میگیرد. در چنین شرایطی هم اعتبار رسانه و هم اعتبار آن از دید مخاطب اهمیت پیدا میکند.
امروزه با ظهور فناوریهای جدید و به طور مثال گوشیهای هوشمند که افراد را در معرض همه گونه اطلاعات و اخبار قرار میدهند، موضوع اعتبار و اعتماد، اهمیت دوچندان یافته است. با وجود شبکههای اجتماعی موبایلی مانند، تلگرام، وایبر و واتساپ و همچنین نسخههای موبایلی وبسایتهایی مانند فیسبوک، توییتر و لینکدین، به نظرمیآید که جریان اطلاعات فراگیر و غیرقابل کنترل شده است.
مردم مدام در حال دریافت پیامهایی هستند که به آنان میگویند چه بخورند، چه بپوشند، کجا بروند، کجا نروند، چه کنند، چه نکنند و حتی به چه فکر کنند و به چه فکر نکنند. در همه این موارد آنچه تأثیر عملی بر زندگی افراد دارد این است که به کدام پیامها میتوانند اعتماد کنند و به کدامها نمیتوانند اعتماد کنند. این موضوع که آیا این اطلاعات معتبر هستند یا نه و آیا مخاطبان باید به این مطالب اعتماد کنند یا خیر از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
برخی از انواع رسانه ممکن است از انواع دیگر معتبرتر دانسته شوند؛ برای مثال ممکن است کسی استدلال کند که روزنامه از این جهت که قبل از چاپ و انتشار مورد بررسی قرار میگیرد و ویرایش میشود قابل اطمینانتر است. از طرف دیگر ممکن است فردی بگوید که اینترنت فضایی آزاد است و لذا مطالب آن مورد اطمینانتر است؛ به این دو استدلال میتوان با تردید نگاه کرد. اساساً واژه و مفهوم اعتماد به رسانه بسیار گسترده و نامشخص است.
آرش قربانی کارشناس رسانه و شبکههای اجتماعی در گفتوگو با خبرنگار حوزه اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان، در این خصوص اظهار کرد: امروزه با گسترش شبکههای اجتماعی و فضای مجازی همه افراد میتوانند در رسانهها و فضای مجازی تولید محتوا کنند و این محتوای تولیدشده را با دیگران به اشتراک بگذارند. این رویداد مهم مزایا و معایبی دارد؛ از مزیتهای آن میتوان به این موضوع اشاره کرد که در این فضا همه افراد قابلیت تولید محتوا و رساندن حرف خود را دارند، در واقع در این فرآیند، گستره گردش اطلاعات بهتر از گذشته شکل میگیرد اما یکی از معایب گسترش شبکههای اجتماعی و رسانههای نوین این است که در این فضا کسی مسئولیت اجتماعی در مقابل اطلاعات و محتوایی که منتشر میکند به عهده نمیگیرد و از این طریق افرادی که آموزشهای لازم برای فعالیت در این فضا را ندیدهاند بدون هیچ مانعی میتوانند در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی فعالیت کنند. برخی از افراد نیز ممکن است با نیتهای مختلف اطلاعات درستی را اختیار مخاطبان خود قرار ندهند و در نهایت میتواند با امکاناتی که در حوزه تولید محتوا و انتشار آن در فضای مجازی دارند از مخاطبان خود سوءاستفاده کنند و آنها را فریب دهند.
این کارشناس فضای مجازی در ادامه به وظایف مخاطب در فضای رسانه اشاره کرد و گفت: وظیفه مخاطب در قبال دریای اطلاعاتی که روزانه از طریق کانالهای مختلف به او میرسد این است که دقت کند ببیند هر کدام از این کانالها چه میزان اعتبار دارد و تا چه اندازه میتوان به آن اعتماد کرد و با توجه به این معیارها نسبت به اخبار و اطلاعاتی که از این رسانهها دریافت میکند جهتگیری کرده و از آن ها تاثیر پذیرد.
قربانی ادامه داد: با توجه به اینکه رسانههای سنتی برای خود یک بار مسئولیت اجتماعی قائل هستند، نوعاً اعتماد و سرمایه اجتماعی بیشتری دارند که این اعتماد به واسطه سالها فعالیت در این فضا و کسب تجربه بیشتر از دیگر رسانههای نوظهور به دست آمده است. حالا اگر این رسانههای سنتی در دنیای امروز نتوانند فعالیتها خود را با نیازهای جامعه وفق دهند و در رقابت با رسانههای نوین توانمند نشوند، از دیگر رقبای خود عقب میمانند و مخاطبان خود را از دست میدهند.
به طوری کلی در این موضوع با دو گروه مواجه هستیم؛ یک گروه رسانههای سنتی مثل روزنامهها، رادیو و مجلات که به واسطه چندین سال فعالیت در حوزه رسانه نسبتاً دارای اعتماد عمومی هستند و باید بتوانند خود را با نیاز روز هماهنگ کنند، هستند. گروه دوم گروه رسانههای جدیدی هستند که از اعتماد عمومی کمتری برخوردارند و به آنها رسانههای نوین میگویند که باید برای جلب سرمایه اجتماعی بیشتر در بین مردم اعتمادسازی کنند. در واقع کسب اعتماد توسط رسانههای نوین سبب افزایش سرمایه اجتماعی آنها و در نهایت سبب میشود پذیرش بهتری از سمت مخاطب داشته باشند، به طور کلی انسانها اطلاعات و صحبتهای رسانه و منبعی را که به آن اعتماد بیشتری دارند، راحتتر میپذیرند، یعنی فضای اقناع و اثرپذیری افراد از آن رسانه بیشتر است.
برای اینکه رسانهای بتواند اعتماد مخاطبان خود را جلب کند و روی آنها اثر بگذارد، نیازمند سه بازوی اصلی است. اولین بازو انتخاب صحیح بستر مناسب برای انتشار محتوا است؛ مخاطبان امروز به طور قالب علاقمند به استفاده از رسانههای نوین هستند؛ از این رو رسانههای سنتی نیز باید بتوانند خود را در قالب رسانههای نوین به عرضه بگذارند. دومین موضوع برای جلب اعتماد مخاطب، تولید محتوای مناسب است، یعنی رسانهها باید بتوانند با توجه به نیازهای مخاطب محتوای مورد نیاز آنها را به سرعت و در زمان و مکان مناسب در اختیار مخاطب قرار دهند و از این طریق اعتماد آنها را جلب کنند. سومین اصل برای موفقیت یک رسانه شناخت صحیح مخاطب، نیازها و گرایشات آنهاست که از اهمیت ویژهای برخوردار است. در صورتی که هر یک از این سه بازو در یک رسانه عملکردی مناسب نداشته باشند مخاطب خود را جذب نمیکنند و در این رقابت تنگاتنگ رسانهای محکوم به شکست هستند.
کلام آخر
رسانه امروز یک رسانه چندوجهی است که برای موفقیت باید به تمام ابعاد خود توجه کند. قلب تپنده یک رسانه معتبر و پرطرفدار تولید محتوای آن است اما رسانه در کنار تولید محتوای خوب نیازمند یک چرخه توزیع مناسب، قالبشناسی مخاطب، ارتباطگیری و بازخوردگیری از آن است. در واقع رسانه خوب رسانهای است که بتواند تمام این فرآیند را به خوبی پوشش دهد.