خودسانسوری در فضای مجازی

خودسانسوری در فضای مجازی
تاریخ انتشار : ۱۸ خرداد ۱۳۹۸

طرفین یک ارتباط در فضای مجازی با در اختیار قراردادن کمترین اطلاعات از یکدیگر، هیچ نشانی از خود برجای نمی‌گذارند و می‌توانند به فریب دیگران یا هنجارشکنی در این فضا دست بزنند.

 به گزارش گرداب، استفاده از خدمات شبکه‌های اجتماعی، روزبه‌روز در میان مردم محبوبیت بیشتری پیدا می‌کند اما عده‌ای معتقدند که استفاده از شبکه‌های اجتماعی زندگی انسان‌ها را خراب می‌کند و از این رسانه‌ها به عنوان سمی مهلک برای زندگی سالم یاد می‌کنند. ۴ میلیارد نفر در جهان، یعنی حدود ۵۰ درصد کل جمعیت دنیا، از شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند. براساس آمار، هر فرد به‌طور میانگین دو ساعت از زمان خود را به هم‌رسانی اطلاعات، لایک کردن، توئیت کردن و بروزرسانی پلتفرم‌های اجتماعی سپری می‌کند.

اگرچه شبکه‌های مجازی در ابتدای امر تنها به خاطر برقراری ارتباط رایگان و آسان با دیگران تعبیه شده و بسیار هم مورد استقبال کاربران قرار گرفتند که اگر این استفاده همراه با کنترل و شناخت باشد به طبع تاثیرات مثبتی را به همراه خواهد داشت و سبب تقویت ارتباطات می‌شود، اما اگر کنترل و شناخت کافی از این رسانه‌ها وجود نداشته باشد، ریسک آسیب‌های روانی افزایش می‌یابد و آسیب‌های جدی به فرد و جامعه وارد می‌شود و در درازمدت عامل انزوا، تنهایی و افسردگی است و چه بسا بسیاری از کاربران این شبکه‌ها یا در نیمه راه یا در انتهای مسیر تنهایی قرار دارند. یکی از آسیب‌های شبکه‌های اجتماعی که امروز به طور گسترده میان اهالی این شبکه‌ شیوع پیدا کرده، پدیده خودسانسوری در فضای مجازی است.

به زبان ساده خودسانسوری را می‌توان این گونه تعریف کرد؛ وقتی که انسان تصمیم به فعالیت در فضای مجازی می‌گیرد، مسلماً یک سری بایدها و نبایدها، استانداردها و خطوط سبز و قرمز برای خود در نظر می‌گیرد و سعی می‌کند بر آن اساس پیش رود و فعالیت کند تا در نهایت وجهه خوبی از خود در فضای مجازی بر جای گذارد. اما مسئله اینجاست که در این بین انسان‌ها به مرور زمان شروع به خودسانسوری می‌کنند تا چهره‌ای را که طی سال‌ها از خود در فضای مجازی ساخته‌اند خراب کنند. این رویکرد به مرور زمان سبب می‌شود انسان‌ها از شخصیت واقعی خود فاصله بگیرند و به افرادی دورو تبدیل شوند تا بتوانند مخاطبانشان در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی را از خود راضی نگه دارند و مورد تحسین و توجه آنها قرار گیرند.

آرش قربانی کارشناس رسانه و شبکه‌های اجتماعی، در این خصوص اظهار داشت: مسئله خودسانسوری و خودافشاگری رسانه‌ای احتیاج به یک پیش‌زمینه دارد که به آن second life یا زندگی ثانویه می‌گویند که ما  از این وجهه به مسئله خودسانسوری در فضای مجازی نگاه می‌کنیم. مسئله این است که آدم‌ها با زندگی ثانویه‌ای که امکان تشکیل آن در شبکه‌های اجتماعی برایشان ایجاد می‌شود، این جسارت را پیدا می‌کنند که برای خودشان یک شخصیت و زندگی ثانویه بسازند. انسان‌ها برای فعالیت در شبکه‌های اجتماعی دو انتخاب دارند؛ یک اینکه شخصیتی را بروز دهند که مستقیماً شخصیت حقیقی خودشان است و دوم اینکه می‌توانند شخصیتی را متولد کنند که وجود خارجی ندارد و به صورت مستقیم و غیرمستقیم با شخصیت حقیقشان در ارتباط است و این شخصیت را با اسامی ناشناس مثل جستجوگر، خورشید، عدالت طلب و ... به دیگران معرفی کنند. فرد در این حالت شخصیت خود را  افشاگرانه‌تر و بی‌پرده‌تر از زمانی که با اسم و مشخصات حقیقی فعالیت می‌کند، بروز می‌دهد چراکه اسم و مشخصات حقیقی که از خود در این فضا به اشتراک گذاشته است سبب شناخت اجتماع از او می‌شود و این شناخت می‌تواند سبب شود فرد دچار خودسانسوری مثبت یا منفی شود و  بسیاری از جهت‌گیری‌ها و تفکرات خود را به واسطه این شناخت از بروز ندهد.

وی ادامه داد: در حالت دوم فرد می‌تواند با ساخت یک شخصیت غیرحقیقی خود را خلاف آنچه که هست به دیگران معرفی کند، به طوری که مثلاً آقایی خود را خانم معرفی کند یا فرد جوانی خود را فرد میانسال معرفی کند تا به نحوی امکان شناسایی خود توسط اطرافیان را کاهش دهد. در این صورت مسئله خودافشاگری درونی بیشتر بروز پیدا می‌کند که این امکان شبکه‌های اجتماعی می‌تواند سبب شود افرادی با پنهان کردن شخصیت حقیقی خود به سوءاستفاده کردن از دیگران بپردازند و فعالیت‌های هنجارشکنانه را از خود بروز دهند.

کلام آخر 

در واقع فضای مجازی، اجازه می‌دهد تا طرفین یک ارتباط، کم‌ترین اطلاعات درست را در اختیار هم بگذارند تا نشانی از خود برجای نگذارند. از این روست که هویت آدمی که یکی از جنبه های پیچیده انسان است، تحت تأثیر قرار می‌گیرد. فرد به واسطه امکان تغییر در هویت واقعی در فضای مجازی با معانی و هویت جدیدی روبرو می‌شود که ساخته خود اوست و همزمان در کنار هویت واقعی قرار ‌می‌گیرد. اگر این دو هویت از یکدیگر فاصله زیادی داشته باشند به خصوص زمانی که فرد بتواند به واسطه هویت مجازی برخی اعمال خلاف هنجار اجتماعی را انجام دهد، بحران هویت مجازی شکل می‌گیرد.

بیشترین چیزی که در هر گرایش روانشناسی در مورد آن صحبت می‌شود، عزت نفس است. بالا بردن عزت و اعتماد به نفس در خود و فرزندانمان سبب می‌شود که در هر فضایی چه مجازی و چه حقیقی شخصیت واقعی خود را به نمایش بگذاریم. ممکن است از نام جعلی استفاده کنیم ولی از شخصیت جعلی نه.

وجود شخصیت‌های متفاوت در فضای مجازی، سرعت بالای تبادل اطلاعات و .... و ویژگی‌های خوب و بدی که این فضا در اختیار ما قرار می‌دهد باید در ارتقاء شخصیت حقیقی ما کمک کند. باید از این ویژگی‌ها استفاده و بدی‌ها را از خود دور کنیم، نه آنکه به کمک این فضا آنها را مخفی کنیم، چراکه بالاخره ماه پشت ابر نمی‌ماند. بیاییم با مطالعه و آگاهی از نقاط قوت و ضعف فضای مجازی سعی کنیم بیشترین سود و کم‌ترین ضرر را از این فضا ببریم، نقاط مثبت را قوت ببخشیم و نقاط ضعف و منفی را تضعیف کنیم.