وبلاگ "اندیشه روشن"

ایران، ملك سلیمان نبی‌ست

تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱۳۸۹

وقتی سپردن فرمان‌روایی فقط بخشی از ارض واسعه الهی، به سلیمان نبی و مسخر ساختن قواهای مادی در دست او و برقراری حكومت الهی به دستش، عبور از گردنه عظیم فتنه جنیان و شیاطین را می‌طلبید، سپردن این امانت توسط قوم فارس به آخرین سفیر نور و جهانی زندگی كردن و جهانی اندیشیدن و به ارث رسیدن كل مساحت این كره خاكی به مستضعفین جهان، قطعا پشت سر گذاردن فتنه‌ها و ابتلائات سترگ‌تری را می‌طلبد و تنها وسیله‌ای كه این میان، سخت به كار می‌آید، تقوا و ولایت‌پذیری است كه این دو، ركن حیات‌ و رشد و بالندگی بشرند.

گرداب- فیلم "ملك سلیمان نبی" از معدود فیلم‌هایی‌ست كه هنرنمایی و مفهوم و محتوا را در كنار هم گرد آورده است. از همان ابتدای نشستن به تماشا، مفهوم و محتوای فیلم و فتنه‌هایی كه در زمان حضرت سلیمان (علی نبینا و آله و علیه‌السلام)، قوم بنی‌اسرائیل را گرفتار خود كرد، فكرم را درگیر فتنه‌های آخرالزمان ساخت.

سرنوشت حتمی بشر، سعادتی است كه از گردباد بلا و امتحان می‌گذرد و بی‌جهت نیست كه دنیا را "دار بلا" خوانده‌اند و رشد و تقویت قوای بالفعل انسان و شكوفایی استعدادهای او را در گرو رویارویی با مشكلات و حوادث می‌دانند.

روزگاری كه از خلقت آدم ابوالبشر تا كنون بر این خلیفه الهی می‌گذرد، همیشه پیچیده و درگیر انواع امتحانات و سختی‌هاست و این، ذات و كنه وجود بشر است كه اگر پاك باشد و پاك بماند، خالص و آب‌دیده از امتحان بیرون می‌آید و این‌جا دیگر فرقی نمی‌كند آدم (علی نبینا و آله و علیه‌السلام) در بهشت و به وسیله میوه ممنوعه و وسوسه و جنگ نرم شیطان رجیم امتحان شود یا قابیل به وسیله حسادت به موقعیت برادر یا مردمان پیامبران خلف؛ چون ابراهیم و نوح و موسی و عیسی و سلیمان نبی (علی نبینا و آله و علیهم‌السلام) كه با امتحاناتی چون ربا و پیشوایان گمراه، آزمایش شدند و حتی قوم پیامبر آخرالزمان حضرت ختمی مرتبت (صلی الله علیه و آله و سلم) كه با جانشینان حضرتش.

پروردگار منان، حتی به اصحاب پیامبر (ص) عتاب می‌كند كه «اگر پای دین اسلام و ابتلائاتش نایستید و از دین خدا برگردید، قومی دیگر را جایگزین‌تان می‌كنم كه خدا را دوست دارند و خدا نیز آن‌ها را دوست دارد، در مقابل مؤمنین متواضع‌اند و در برابر كفار مقتدر، در راه خدا جهاد می‌كنند و از سرزنش هیچ سرزنشگری نمی‌هراسند، این فضل خداست كه به هر كس بخواهد می‌دهد»؛ پیامبر(ص) فرمود: «این قوم همان قوم سلمان فارسی؛ یعنی ایرانیان‌اند»

عده‌ كثیری از اصحاب بی‌بصیرت پیامبر (ص) كه بعد از رحلت ایشان، به سنت‌های عرب جاهلی برگشته بودند و آن‌قدر ادب و معرفت و وفا نداشتند كه خاندان طاهر و معصوم پیامبر (ص) را در ابتلائات دهر تنها رها نكنند، به حال خود وانهاده شدند. در این هنگام، نه تنها خلافت از جایگاه خود به كلی خارج شد، كه بی‌بصیرتان، جانشینان پیامبر عظیم‌الشان را یكی پس از دیگری، به دارالحیات شهادت سپردند و كار را تا جایی به انحراف كشیدند كه پروردگار منان، با همه لطف و فضلش، آخرین خلیفه به حق خود را از نظرها غائب ساخت و این‌چنین بشر وارد عرصه سهمگین و تاریكی از حیات خود بر كره خاكی شد. ظلم روی ظلم انباشته شد و مردمان، اسیر هوی و هوس حاكمان و حاكمان، سوار بر جاهلیت مردم شدند.

قرن‌ها آمدند و رفتند تا در اواخر سده چهاردم هجری قمری، یاران و هم‌راهان و پاس‌داران این هدیه الهی، به گهواره‌ها سپرده شدند تا در دامان مادران پاك و دین‌دار، برای یاری دین خدا و پیروی از ولایت مطلقه فقیه، تربیت شوند؛ چرا كه جهان در آستانه ولوله‌ای عظیم قرار گرفت. 

وقتی سپردن فرمان‌روایی فقط بخشی از ارض واسعه الهی، به سلیمان نبی و مسخر ساختن قواهای مادی در دست او و برقراری حكومت الهی به دستش و وفور نعمت و بركت، عبور از گردنه عظیم فتنه جنیان و شیاطین را می‌طلبید، سپردن این امانت توسط قوم فارس به آخرین سفیر نور و جهانی زندگی كردن و جهانی اندیشیدن و به ارث رسیدن كل مساحت این كره خاكی به مستضعفین جهان، قطعا پشت سر گذاردن فتنه‌ها و ابتلائات سترگ‌تری را می‌طلبد و تنها وسیله‌ای كه این میان، سخت به كار می‌آید، تقوا و ولایت‌پذیری است كه این دو، ركن حیات‌ و رشد و بالندگی بشرند.

در فیلم بسیار زیبای "ملك سلیمان نبی" به راحتی می‌شد دید كه فتنه، از كنار متقین و ولایت‌مداران گذر می‌كند و تنها مردمانی را دچار می‌سازد كه در مدت حیات خویش در این قبرستان عادات سخیف، آن‌چه باید باشند، نبوده‌اند و آن‌چه باید می‌كرده‌اند، نكرده‌اند و آن‌چه نباید، مرتكب ‌شده‌اند، غافل از این‌كه رمز موفقیت و در امان ماندن از فتنه، دقیقا همین‌جاست كه تو قبل از برپایی معركه، خود را به كمك تقوی، منزه كرده باشی و با بال ولایت‌مداری، آماده پرواز و رهایی باشی. و گرنه اگر لحظات را بر باد دهی و منتظر رسیدن لحظه موعود بمانی، به این امید كه هزار و یك شاید و اگر تو را به سر منزل مقصود برساند، همه هستی خود را یك‌جا بر باد خواهی داد.

لحظات حساس امتحان آخرالزمان، اطاعت از ولی‌فقیه در عصر غیبت است كه تمرینی است برای اطاعت از معصوم (علیه‌السلام)
مطمئن باشید اگر در این تمرین جا بزنیم، هیچ‌گاه توفیق حضور در دولت كریمه معصوم را پیدا نخواهیم كرد. آن‌چه در روزهای پیش‌رو تا طلوع آفتاب آخرین، من و تو را نجات خواهد داد، اعمالی است كه زیر نور ولایت مطلقه فقیه انجام می‌دهیم و می‌دانم و می‌دانی كه تمام این اعمال، به رویت خورشید نیز می‌رسد.

سخن "سید مرتضی" را كه فراموش نكرده‌ای: من و تو را تا به بلای كربلا نیازموده‌اند، از دنیا نخواهند برد و برد با كسانی است كه دست در دست ولی خدا دارند در این بلای عظیم.

همان‌گونه كه نجات‌یافتگان قوم حضرت سلیمان نبی (ع)، فقط كسانی بودند كه به خدا پناه بردند و دستان‌شان را از دست ولی خدا بیرون نكشیدند.

نبض ایران، اگر زمانی به دست خمینی كبیر بود، اكنون در دست خامنه‌ای بزرگ است و اگر نبود ولایت این دو ذخیره الهی، تلاش‌های پیگیر و مداوم آمریكا برای جلوگیری از رخداد عظیم انقلاب 57، كودتای نوژه، فعالیت‌های لانه جاسوسی آمریكا، حمله نظامی آمریكا به طبس، درگیری‌های كومله‌ها در كردستان، ترورهای انجام شده توسط منافقین، 8 سال جنگ تحمیلی و چندین سال تحریم اقتصادی و شبیخون و تهاجم و ناتوی فرهنگی و جنگ نرم و چندین و چند فتنه دیگر، هر یك به تنهایی برای نابودی این انقلاب كافی بود.

اما مردان آهنینی كه ابتدا خود را ساخته بودند، با تمام وجود گوش به فرامین الهی مردی الهی سپردند؛ پیروزی در جبهه درون، آن‌ها را در جبهه بیرون نیز پیروز كرد.

باشد كه همگی ما با سلاح تقوی و ولایت‌مداری، به جنگ فتنه‌های آخرالزمان برویم و شاهد غروب تاریكی و طلوع آفتاب باشیم از مشرق این سرزمین.

اندیشه روشن