به گزارش
گرداب، آزادی بیان، واژهای است که همواره کشورهای اروپایی و غربی به داشتن آن مینازند. این کشورها که خود را مهد آزادی میخوانند، همواره ادعا دارند که مردم، سیاسیون، خبرنگاران و آحاد مختلف جامعه میتوانند با آزادی کامل سخنان خود را بیان کنند و هیچچیزی جلودار آنها نیست. این ادعا تا چند سال پیش تا حدودی خریدار داشت، اما حالا با رسوا شدن چندباره غربیها در سرکوب کردن صدای مخالفان خود، ادعای آزادی بیان در حد حرف باقی مانده و دیگر برای کسی باورپذیر نیست. آزادی بیان در غرب از همان ابتدا هم یک شوخی تلخ بود، اما حالا نقض این ادعا آنقدر واضح و فراگیر است که هر چشم نابینایی آن را میبیند و هر گوش ناشنوایی آن را میشنود.
راه و روش غرب همواره یکی بوده و هرگز تغییر نکرده است، هر کس اگر میخواهد در کشورهای غربی با آرامش زندگی کند باید زیر چتر عقاید فکری آنها باشد، عقایدی که در ابتدا و در ظاهر، هر نوع دین، نژاد، نگرش و دیدگاهی را در خود جای میدهد، اما در باطن هرگز چیز دیگری را نشان میدهد. گاهی دیده میشود که روزنامهنگاران یا تحلیلگران به برخی چهرههای مطرح مانند ترامپ توهین میکنند، یا حتی شاید در تلویزیون این کشور در برنامههای طنز، ترامپ یا هیلاری کلینتون به سخره گرفته شوند. بیننده با خود فکر میکند که چه آزادی بیانی در این کشور حاکم است! بله، برای مواردی اینچنینی که ارزشی ندارد و به هیچ وجه سدی در راه سیاستهای آمریکا نیست، اصطلاحا آزادی بیان وجود دارد. اما زمانی که انتقادهای جدی به سیستم سیاسی این کشور میشود، مسئله فرق میکند.
به طور مثال بارها شاهد بودیم که در فیلمهای غربی، به بسیاری از کشورهای دنیا مانند ایران، کره شمالی یا برخی دیگر کشورهای مخالف آمریکا، توهین میشود، یا آنکه تاریخ به آسانی تحریف و به شکلی که غرب میخواهد تعریف میشود. در فیلمهای غربی در بیش از صدها مورد به روحیه جوانمردی و فداکاری آمریکاییها اشاره و از آن طرف مردم خاورمیانه زامبیهایی که همهچیز را از بین میبرند معرفی شدهاند، در حالی که تا کنون حتی یک فیلم ضد یهود یا اسرائیل در هالیوود تولید نشده است، این خط قرمز آمریکاست، همان خط قرمزی که اگر نقض شود، فاتحه آزادی بیان را باید خواند.
وقتی رسانه حرف اول را میزند!
در دنیای امروز رسانه همواره حرف اول را میزند. مهمترین عامل تاثیرگذار بر روی مردم، رسانه است. رسانه یعنی فیلم، سریال، برنامههای تلویزیونی، اخبار، روزنامه، مجلات و حتی شبکههای اجتماعی. غرب با سیطره بر رسانه در جهان، ذغال را رنگ میکند و به جای گلوله برفی در ذهن مردم جای میدهد. آمریکا کشوری است که نخبه و دانشمندان ایرانی را برای همکاری پزشکی و تحقیقاتی دعوت میکند. به محض ورود آنها به خاک آمریکا، دستگیر و بازداشتشان میکند. آمریکا کشوری است که داعش را ایجاد میکند. به عنوان قهرمان مبارزه با تروریست وارد منطقه خاورمیانه میشود، اما تنها آتش افروزی میکند. آمریکا دانشمندان هستهای را ترور میکند و سر مخالفان خود را زیر آب میبرد. آمریکا حتی به متحدانش هم رحم نمیکند و کشوری مانند عربستان را که در مجموع میلیاردها دلار به اقتصاد آمریکا کمک کرده را مدام تحقیر میکند. اما چه کسی از این اتفاقات خبر دارد؟ آمریکا با در دست داشتن رسانههای مختلف در سراسر جهان، خود را مبارز تروریسم مینامد؛ کشوری که مخالفانش جانی و آدمکش هستند، طبیعتا بسیاری از مردم هم این حرفها را باور کرده و عاشق آمریکا و مرامش میشوند.
غرب در تمامی کشورها پایگاه خبری ایجاد کرده تا با زبان بومی خودشان، دروغ به خوردشان دهد، نمونه واضح این اتفاق، شبکههای خبری فارسیزبان مانند بیبیسی فارسی و صدای آمریکا هستند که به زبان مردم ایران، برای آمریکا تبلیغات میکنند. این قدرت رسانهای شاید تنها برگ برنده کشورهای غربی و حامیان آنها باشد؛ برگ برندهای که چهره پلید آنها را پوشانده و ظاهری قهرمان و مهربان به آنها میدهد.
قانون شبکههای اجتماعی، قانون آمریکاست
شبکههای اجتماعی عضو بزرگی از رسانه تحت سلطه کشورهای غربی هستند که طی ۱۰ سال گذشته به شدت رشد پیدا کردهاند و حالا شاید یکی از اصلیترین اهرمهای رسانهای غرب باشند. مبدا سه شبکه اجتماعی بزرگ در جهان یعنی فیسبوک، توئیتر و اینستاگرام، آمریکاست. قوانین این شبکههای اجتماعی نیز با این که عادلانه و سختگیرانه به نظر میرسد، بر اساس خواستهها و سیاستهای غرب تعیین میشود. نمونههای واضحی برای این ادعا وجود دارد:
ملاقات رئیس فیسبوک با دونالد ترامپ!
فیسبوک به عنوان محبوبترین شبکه اجتماعی در جهان، آنقدر در حوزه حفاظت از اطلاعات شخصی کاربران خودش ضعیف عمل کرده که هشتگ #delete_facebook بارها به عنوان ترند یک شبکههای اجتماعی تبدیل شده است. اما مشکل اصلی فیسبوک عدم توانایی حفاظت از اطلاعات کاربران خود نیست بلکه تمایل نداشتن به حفاظت از کاربران است. فیسبوک در سال ۲۰۱۶ و انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، یکی از اصلیترین دلایل برد ترامپ بود. این شبکه اجتماعی، اطلاعات میلیونها کاربر آمریکایی خود را به موسسه تحقیقاتی کمبریج آنالیتیکا داد تا با استفاده از دادههای موجود، تبلیغات هدفمندی برای محبوبسازی دونالد ترامپ شکل بگیرد، نتیجه این اتفاق، رای آوردن ترامپ بود. حال ترامپ نزدیک به ۴ سال است که در مسند رئیس جمهوری آمریکا نشسته و تمام ظلمها و خونهای ریخته شده به واسطه او، به همان همکاری فیسبوک با کمبریج آنتالیکا باز میگردد.
نکته بعدی، دیدارهای بیشمار مارک زاکربرگ با افراد سیاسی تاثیرگذار در آمریکاست. به گزارش اسپوتنیک، در روزهای انتهایی نوامبر ۲۰۱۹ بود که زاکربرگ برای گفتوگو با افراد سیاسی به کنگره آمریکا رفت. وی همچنین به کاخ سفید رفت و جلسهای محرمانه با دونالد ترامپ داشت. این در حالی است که یک ماه قبل از این دیدار، ترامپ خبر کشته شدن ابوبکر البغدادی را اعلام کرد و حدود یک ماه بعد، سپهبد سلیمانی به دست نیروهای آمریکایی کشته شد. این روزها بحث استیضاح ترامپ نیز داغ است و او باید به مجلس سنای آمریکا برود. از طرفی انتخابات بعدی آمریکا نیز نزدیک است. تمام این موارد نشان میدهد که ترامپ ناچار است چهره مثبتی از خود نشان دهد و برای این کار به حمایت شبکه اجتماعی بزرگی مانند فیسبوک نیاز دارد.
وقتی توییتر، خود را نقض میکند!
توییتر به عنوان یکی دیگر از شبکههای اجتماعی بزرگ در جهان، در آمریکا به کار خود ادامه میدهد. این شبکه اجتماعی نیز اخیراً سیاستهای خود را تغییر داده و تحولات زیادی به خود دیده است. توییتر به بهانه "آزادی" ارسال هر نوع محتوای مستهجن را آزاد کرد. این درحالی است که تا چندی پیش، ارسال محتوای تصویری غیراخلاقی در این شبکه اجتماعی ممنوع بود، اما در حال حاضر روزانه تصاویر و فایلهای ویدئویی زیادی با موضوعات غیراخلاقی و مستهجن در این شبکه اجتماعی ارسال میشود و در اختیار کاربران با هر سنی قرار میگیرد. ادعای آزادی در توییتر به معنای کشاندن تمامی کاربران به فساد و تبدیل یک شبکه اجتماعی به محلی برای انتشار مطالب غیراخلاقی است.
اما در عین حال در قوانین توییتر آمده که ارسال هرگونه ارسال مطلب خشونت برانگیز یا تهدید، در این شبکه اجتماعی ممنوع است، این قانون در ظاهر تاثیرات مثبتی بر این شبکه اجتماعی خواهد گذاشت، اما توییتر این قانون را برای همه اجرا نمیکند. به عنوان مثال دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا بارها و بارها کشورهای مختلف مانند کره شمالی یا اخیرا ایران را به حمله موشکی یا هوایی تهدید کرده است، البته پیامهای خشونت بار ترامپ به این موارد محدود نمیشود، اما نکته جالب، عدم حذف این پیامها از طریق توییتر است.
در نزدیکی ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۱۹ بود که ترامپ ویدئویی بسیار جنجالی در توییتر خود منتشر کرد، در این ویدئو تصاویری از حادثه ۱۱ سپتامبر و سخنان ایلهان عمر، زن مسلمان عضو مجلس نمایندگان آمریکا به صورت ویرایش شده وجود داشت. ایلهان عمر پیشتر طی سخنرانی در مورد حادثه ۱۱ سپتامبر، به نسبت داده شدن این حادثه به مسلمانان انتقاد کرده بود. اما در ویدئوی منتشر شده از ترامپ، سخنان ایلهان عمر به گونهای تقطیع شده بود که به نظر میرسید وی به عنوان یک مسلمان از حادثه ۱۱ سپتامبر حمایت میکند.
مردم که این سخنرانی را باور کرده بودند با موجی از نفرت به حساب کاربری عضو مسلمان نمایندگان آمریکا حملهور شدند و به او و دین اسلام توهین کردند، ایلهان عمر حتی به مرگ نیز تهدید شد. در نقطه مقابل، توییتر هیچ واکنشی نشان نداد، ایلهان عمر خواستار حذف این ویدئو شد، اما جک دورسی، مدیر عامل اجرایی توییتر اعلام کرد که کلیپ دروغین را حذف نخواهد کرد. روز گذشته نیز ترامپ علنا ایران را به حمله هوایی به ۵۲ نقطه حساس و فرهنگی تهدید کرد، اما باز هم توییتر واکنشی نشان نداد. در حالی که اگر در توییتر کاربری پیام خشونت آمیزی ارسال کند، پیام او به سرعت حذف خواهد شد!
تلاش اینستاگرام برای از بین بردن نام شهید سپهبد قاسم سلیمانی
فیسبوک مالک اینستاگرام است، تمام قوانین و راهبردهای اینستاگرام توسط فیسبوک تعیین میشود و این خود نمایانگر آن است که با چه نوع شبکه اجتماعی طرف هستیم. فیسبوک در مشخص کردن استانداردهای اینستاگرام به دلیل تازه بودن و رشد بالایی که دارد، کمی محتاطانهتر برخورد میکند. به طور کلی قوانین اینستاگرام سختگیرانهتر است و دلیل محبوبیت بیشترش هم همین است. اما اینستاگرام نیز توان انتشار مطالب حق و پشتیبانی مردم از سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی را نداشت و در روز جمعه پستهای انبوه کاربران ایرانی، عراقی، سوری و لبنانی را که با انتشار تصاویر این سردار اسلام، نسبت به شهادتش واکنش نشان داده بودند حذف کرد. پستهای بسیاری از هنرمندان که در جهت حمایت از سپهبد سلیمان پست ارسال کرده بودند حذف شد و صفحه باشگاه خبرنگاران نیز به طور کامل از دسترس خارج گشت.
اینستاگرام با مدیریت فیسبوک، دلیل این اقدام خود را تحریمهای آمریکا نامید و گفت که نمیتواند مطالب مربوط به سردمداران نظامی ایران را انتشار دهد. این در حالی است که هر روزه مطالب خشونتبار و سراسر نفرت و تفرقهانگیز ترامپ و امثال ترامپ در سراسر اینستاگرام منتشر میشود، اما نباید صدای دادخواهی مسلمانان از بغض به شهادت رسیدن حاج قاسم سلیمانی بلند باشد. ترامپ خود را قهرمان مبارزه با داعش مینامد و در سخنرانی مطبوعاتی پس از روز جمعه، سردار بزرگ اسلام و نفر اول مبارزه با تکفیریها، یعنی سپهبد قاسم سلیمانی را همشأن ابوبکر البغدادی معرفی میکند! او صراحتا حاج قاسم سلیمانی را هیولایی نامید که نبودنش به دنیا آرامش میبخشد!
طبیعتا با این صحبتها باید با هرگونه حمایت از مصونیت سردار سلیمانی مبارزه شود، زیرا در آن زمان و با آشکار شدن حقیقت دیگر دروغهای ترامپ و آمریکا خریدار نخواهد داشت، بنابراین اینستاگرام همسو با سیاستهای آمریکا تمام تلاش خود را به کار گرفته تا حمایتها از شهید قاسم سلیمانی را سرکوب کند.
عقب نشینی نخواهیم کرد
اگر مشهورترین شبکههای اجتماعی در جهان در دستان آمریکا قرار دارد و با استانداردهای سیاسی این کشور مدیریت میشود، راهی به جز انتشار مطالب حق در این شبکههای اجتماعی وجود نخواهد داشت. مسلمانان و عدالتخواهان جهان باید با فعالیت گسترده در شبکههای اجتماعی و بازنشر حقایق سیاسی منطقه، ایران و آمریکا، به آگاهیبخشی مردم جهان بپردازند. وظیفه ما این است که از شبکههای اجتماعی آمریکایی علیه خود آنها استفاده کنیم و مدعیان دروغین آزادی را در مقابل مفهوم واقعی و حقیقی آزادی به زانو درآوریم. در حال حاضر رسانهای تاثیرگذارتر از شبکههای اجتماعی وجود ندارد و این حق بر گردن همه ماست تا از خون به ناحق ریخته شده شهید سلیمانی و امثال سلیمانیها دفاع کنیم.