بخش 230 قانون ارتباطات ایالات متحده، که در سال 1996 تصویب شد، میگوید که یک سرویس رایانهای تعاملی نمیتواند به عنوان ناشر یا گوینده محتوای شخص ثالث تلقی شود.
به گزارش گرداب، در چند سال اخیر، به خصوص در زمان حضور ترامپ در کاخ سفید، بحث مسئولیت شبکههای اجتماعی در قبال محتوایی که در پلتفرم آنها منتشر میشود بسیار داغ بوده است. طبق یکی از بندهای قانون رسمی کشور ایالات متحده که در اواخر قرن 20 به تصویب رسیده است، پلتفرمهای مجازی از مصونیت ویژهای برخوردار هستند: در صورت انتشار محتوای غیراخلاقی یا خلاف قانون بر بستر این پلتفرمها، منتشرکننده و نه پلتفرم محکوم خواهد شد؛ قانونی که به عنوان مثال، در کشور ما مطرح نیست و بعضاً پلتفرمها نیز به دلیل انتشار محتوای نامناسب مجازات میشوند. حال ایالات متحده نیز در حال رسیدن به نتیجه مشابهی است.
بخش 230 چیست؟
بخش 230 قانون ارتباطات ایالات متحده، که در سال 1996 تصویب شد، میگوید که یک سرویس رایانهای تعاملی نمیتواند به عنوان ناشر یا گوینده محتوای شخص ثالث تلقی شود. اگر کاربری چیزی غیرقانونی منتشر کند، این قانون از وبسایتها در برابر پروندههای قضایی محافظت میکند. اگرچه موارد استثنا در رابطه با نقض قانون کپی رایت، مطالب مرتبط با موضوعات جنسی و نقض قوانین کیفری فدرال وجود دارد.
سناتور رون وایدن (D-OR) و نماینده مجلس کریس کاکس (R-CA)، بخش 230 را طراحی کردند تا صاحبان وبسایتها بدون هیچگونه نگرانی در رابطه با مسئولیت قانونی، بتوانند سایت خود را مدیریت کنند. این قانون به ویژه برای شبکههای اجتماعی حیاتی است، اما در مجموع بسیاری از سایتها از جمله رسانههای خبری که دارای بخش نظرات هستند را شامل میشود. بنیاد مرزهای الکترونیکی (EFF)، بخش 230 را مهمترین قانون محافظت از گفتار اینترنتی نامگذاری کرده است.
فیلم – بخش 230 چیست و چه ویژگیهایی دارد؟
با این حال، این بخش از قانون بسیار بحث برانگیز است و اغلب دچار سوءتعبیر میشود. منتقدان بر این باورند که حمایتهای گسترده از آن باعث میشود تا شرکتهای قدرتمند، آسیبهای وارده به کاربران را نادیده بگیرند. از طرف دیگر، برخی از قانونگذاران به طرز نادرستی ادعا میکنند که این بخش فقط از سیستم عاملهای بیطرف محافظت میکند که در قانون، اصطلاحی نامربوط تلقی میشود.
رابطه بین بخش 230 و اولین اصلاحیه قانون اساسی چیست؟
در ایالات متحده، اصلاحیه اول قانون اساسی، دولت را از محدود کردن اکثر شکلهای گفتاری منع میکند، که شامل پیشنهادات اجباری به شرکتهای فناوری برای مدیریت مطالب نیز میشود. قانونی که به عنوان مثال شرکتها را ملزم به مدیریت محتوا کند، بر اساس دیدگاه سیاسی احتمالاً خلاف قانون اساسی بوده و لغو خواهد شد.
شرکتهای خصوصی در صورت انتخاب میتوانند قوانینی برای محدود کردن گفتار ایجاد کنند. به همین دلیل است که به عنوان مثال فیسبوک و توییتر سخنان توهین آمیز را ممنوع کردهاند، حتی با وجود این که این نوع گفتار در ایالات متحده از نظر قانونی مجاز است. این قوانین مدیریتی نیز توسط اصلاحیه اول محافظت میشود.
این مسئله، از بحث در مورد مسئولیت سایتها نسبت به مطالب ارسالی کاربران آنها متمایز است. اگرچه اغلب این موضوع در کنار بحث مربوط به بخش230 مطرح میشود.
چگونه دونالد ترامپ سعی در ایجاد تغییر در بخش 230 داشت؟
در ماه مه سال 2020، دونالد ترامپ یک فرمان اجرایی را منتشر کرد که مربوط به بخش 230 و رسانههای اجتماعی میشد. (گفته میشود که او یک سال قبل این فرمان اجرایی را تهیه کرده بود، اما به دنبال سردرگمی نهادهای نظارتی و کارشناسان حقوقی این موضوع مطرح نشده بود. تا این که اختلاف نظرهای وی با توئیتر مجددا این ایده را احیا کرد.) این فرمان اجرایی از ناظران خواسته است که با دور زدن اختیارات کنگره و دادگاهها، بخش 230 را به طور دقیقتری بازتعریف کنند.
این فرمان همچنین سازمانها را به جمعآوری شکایات مربوط به سوگیری سیاسی سوق داد که در غیر این صورت، حمایتهای قانونی از وبسایتها را لغو میکرد.
دونالد ترامپ به طور گسترده از تلاشهای جمهوری خواهان برای تغییر قانون در کنگره حمایت کرده است. پس از انتخاب جو بایدن، او پا را از گلیم خود درازتر کرده و خواستار لغو کامل بخش 230 شد. او قانون مجوز دفاع ملی را در صورت عدم همکاری، تهدید به وتو کرد.
دیدگاه جو بایدن نسبت به بخش 230
جو بایدن، رئیس جمهور کنونی آمریکا کمتر از دونالد ترامپ در رابطه با بخش 230 اظهارنظر کرده، اما او نیز چندان طرفدار این قانون نیست. در ژانویه 2020، بایدن پیشنهاد لغو بخش 230 را به طور كامل ارائه كرد. بایدن گفت: «این ایده، زادهی یک شرکت فناوری برای سودجویی است و بخش 230 باید در اولین فرصت لغو شود؛ هم برای فیسبوک و هم برای پلتفرمهای دیگر.» او اضافه کرد: «این بخش باید لغو شود، چون این موضوع فقط مختص به قوانین داخلی یک شرکت اینترنتی نیست. این تبلیغ، دروغی است که آنها برای پیش بردن دیگر دروغها از آن استفاده میکنند.»
بایدن از زمان انتخابات دستور کار خاصی در مورد بخش 230 ارائه نداده است. البته در دسامبر سال 2020، یکی از مشاوران بایدن پیشنهاد حذف بخش 230 و ایجاد قانون جدید را مطرح کرد و گفت که این قانون به کودکان اجازه میدهد تا محتوای نامناسب را به صورت آنلاین مشاهده کنند.
بخش 230 در طول سالهای اخیر چه تغییراتی کرده است؟
در آوریل 2018، ترامپ قانون اجازه دادن به ایالات متحده و قربانیان برای مبارزه با قاچاق آنلاین جنسی (FOSTA) را امضا کرد. لایحهای که قصد دارد با کاهش حمایتهای قانونی از پلتفرمهای آنلاین، با قاچاق جنسی مبارزه کند. (همچنین پس از نسخه قبلی، این لایحه بعضاً به عنوان قانون متوقف کردن قاچاقچیان جنسی یا SESTA نیز شناخته میشود.)
FOSTA با بیان اعمال نشدن بخش 230 در مورد اتهامات مدنی و کیفری قاچاق جنسی یا اقداماتی که باعث اشاعه یا تسهیل فحشا میشوند، استثنای جدیدی را در بخش 230 ایجاد میکند.
تأثیر قانون FOSTA-SESTA چه بود؟
به دنبال تصویب لایحهها، وبسایتها شروع به سانسور بخشهایی از پلتفرم کاری خود کردند؛ نه به این دلیل که در حال حاضر فحشا را تبلیغ کرده باشند، بلکه به دلیل وجود احتمال ضعیفی که شخص ثالثی ممکن است این کار را در آینده انجام دهد. این قوانین نشان میدهد که چرا Craigslist دیگر هیچ بخش شخصی ندارد. اکنون، کارگران جنسی میگویند که آنها به طور کلی مجبور به فعالیت آفلاین شدهاند و از امنیت کار آنها کاسته شده است. جرم مربوط به تن فروشی فقط در سانفرانسیسکو - از جمله خشونت علیه کارگران - بیش از سه برابر شده است.
دموکراتها خواستار بررسی آسیبهای ایجاد شده علیه کارگران جنسی در این قانون شدهاند. شواهدی وجود ندارد که نشان دهد این قانون تأثیر خاصی در کاهش قاچاق جنسی آنلاین داشته است.
قانونگذاران ایالات متحده چه تغییرات دیگری را پیشنهاد دادهاند؟
در فوریه سال 2020، وزارت دادگستری ایالات متحده یک کارگاه آموزشی یک روزه برگزار کرد و در مورد روشهای اصلاح بخش 230 بحث کرد. پیشنهادهای اصلاح قانون به طور کلی به دو دسته تقسیم میشود. یکی از آنها رویکرد carveout است که محافظت از برخی از مطالب را از بین میبرد (مانند کاری که FOSTA-SESTA برای موارد مرتبط با موضوعات جنسی انجام داد.)
رویکرد دیگر یک سیستم معاملهای است که مسئولیت حفاظت را با رعایت برخی استانداردها مرتبط میکند؛ مانند قانون پیشنهادی برای جلوگیری از کمکاری سوءاستفادهجویانه بسترهای تعاملی (EARN IT)، که همانطور که از نامش پیداست، باعث میشود وبسایتها مسئولیت بیشتری در قبال محتوای منتشرشده در بستر خود داشته باشند. این رویکرد غالباً با پیشنهادات گستردهتری درباره حریم خصوصی دادهها و مقررات فناوری همراه بوده که با جزئیات بیشتری در یک راهنمای جداگانه ارائه شده است.
تا به امروز، قانونگذاران کمتر به بازارهای آنلاین مانند Airbnb توجه کردهاند، در حالی که آنها نیز از سپر ایجاد شده توسط بخش 230 بهرهمند هستند.
تاکنون، تنها لایحهای که توسط کمیته تصویب شده قانون EARN IT بوده که قبل از اجرایی شدن، به نسخه منعطفتری اصلاح شد.
دموکراتهای کنگره چه تغییراتی را پیشنهاد میدهند؟
دموکراتها عمدتاً به دنبال وادارکردن پلتفرمهای موجود برای حذف محتوای بیشتر به دلیل آسیبهای مرتبط با سخنان نفرتانگیز، تروریسم و آزار و اذیت بودهاند. برای تسهیل این امر، آنها چندین پیشنهاد دو جانبه برای از بین بردن بخش 230 مطرح کردهاند.
سناتور ریچارد بلومنتال (D-CT) یکی از حامیان مالی قانون EARN IT و یکی از منتقدان خستگیناپذیر حمایت از بخش 230 بوده است. سناتور برایان شاتز (D-HI) جایگزینی را به نام قانون مسئولیتپذیری و شفافیت مصرفکننده (PACT) پیشنهاد کرده است، که وبسایتها را مجبور میکند تا راجع به نحوه مدیریت محتوای خود گزارشات شفافی ارائه دهند.
جمهوریخواهان کنگره چه تغییراتی را پیشنهاد میدهند؟
جدیترین تلاش جمهوریخواهان برای بازنویسی بند 230 نه از كنگره، بلكه از طرف وزارت دادگستری صورت گرفته است. در ژوئن سال 2020، دادستان کل، ویلیام بار، مجموعهای از توصیههای مربوط به چگونگی اصلاح بخش 230 را منتشر کرد و در ابتدای سال، چندین کارگاه برای رسیدگی به این موضوع برگزار کرد. این توصیهها شامل محدودیتهای جدیدی در زمینه مکالمه سایبری و تروریسم است که احتمالاً منجر به اقدامات مدیریتی فعالانهتر، همراه با اقداماتی برای مجازات مدیریت خودسرانه یا تبعیضآمیز خواهد شد. پیشنهاد ویلیام بار فقط برای تصمیماتی مصونیت قائل میشود که مطابق با شرایط ساده و خاص خدماتی و همراه با توضیح منطقی باشند که نسبت به قانون فعلی، بسیار محدودتر است.
توصیههای ویلیام بار برای داشتن قدرت قانونی، لازم است ابتدا توسط کنگره تصویب شود. اما تاکنون این پیشنهادات، بهترین نقشه جمهوریخواهان در کنگره برای اصلاحات محافظه کارانه بخش 230 هستند.
جناح كوچكتري از جمهوري خواهان كاملاً بر محدود كردن مصونيت نظارتی متمركز شدهاند و پلتفرمهايي را كه به شكلي مغرضانه و يا تبعيضآميز بر مطالب نظارت دارند را مجازات ميكنند. سناتور جاش هاولی (R-MO) همچنین لایحهای را پیشنهاد کرده است که پلتفرمها را به وظیفه حسن نیت ملزم میکند. اگر کاربران بتوانند در دادگاه نشان دهند که پلتفرم موردنظر وظیفه خود را نقض کرده است، خسارات مالی قابل توجهی گریبانگیر این شرکتها خواهد شد.
نسخههای افراطی این رویکرد شامل قانون توقف سانسور نماینده پائول گوسار (R-AZ) است که مانع از حذف محتوای قابل اعتراض توسط پلتفرمهای موجود میشود. (این بدان معنی است که آنها فقط میتوانند پستهایی را حذف کنند که قانون را نقض کرده باشد.) قانون ارائه شده توسط هاولی مبنی بر قطع حمایت از سانسور اینترنتی که در سال 2019 معرفی شد، تیمهای مدیریت محتوای پلتفرمها را ملزم میکند تا توسط یک هیئت دوحزبی از لحاظ سیاسی، بیطرف شناخته شوند تا حمایتهای دریافتی مربوط به جایگاهشان را حفظ کنند.
هیچ یک از این پیشنهادها تاکنون پیشرفت نداشتهاند. جمهوریخواهان از قانون EARN IT که در بالا توضیح داده شد نیز حمایت میکنند.
فیلم - جنبههای مثبت و منفی حذف بخش ۲۳۰ در بازار آمریکا
از نظر شرکتهای فناوری، دولت چه اقداماتی باید انجام دهد؟
در میان شرکتهای فناوری، فیسبوک خواستار تنظیم بیشتری شده است. در فوریه 2020، مدیر عامل این شرکت، مارک زاکربرگ، گفت که این شرکت باید به عنوان چیزی بین شرکت ارتباط از راه دور و یک روزنامه تنظیم شود. در همان روز، فیسبوک یک مقاله سفید منتشر کرد که در آن روش پیشنهادی خود را برای تنظیمکنندگان ارائه داد.
این رویكرد بر اساس تعداد انگشت شماری از مفروضات اصلی استوار است: این که پلتفرمها جهانی هستند و بنابراین تابع قوانین مختلف و ارزشهای فرهنگی در حال رقابت هستند؛ این که آنها واسطهای برای گفتوگو هستند تا ناشران سنتی؛ این که آنها به دلایل رقابتی دائماً تغییر خواهند کرد؛ و این که آنها همیشه تعدادی تصمیم نظارتی اشتباه خواهند داشت. (فرض دیگری نیز در آخرین مورد پنهان شده است: این که آنها هرگز افراد کافی برای نظارت بر محتوا از قبل یا در زمان واقعی، استخدام نخواهند کرد.)
فیسبوک استدلال میکند که دولت میتواند بسترهای فنی را برای برخی معیارهای اصلی پاسخگو بداند. به عنوان مثال، نگه داشتن پستهای متخلف با تعداد بازدید مشخص و یا تعیین زمان پاسخگویی متوسط برای حذف آنها. اما آنها متذکر میشوند که هر یک از این تلاشها میتواند انگیزههای انحرافی ایجاد کند. برای مثال، اگر پلتفرمها ملزم به حذف پستهای خاص در عرض 24 ساعت باشند، احتمالاً به سادگی مشاهده پستهای قدیمی را متوقف خواهند کرد و تمرکز خود را روی پستهایی قرار خواهند داد که هنوز در محدوده 24 ساعته نیستند.
اصلاحات بخش 230 ممکن است بعد از تحلیف بایدن جهت دیگری پیدا کند، اما احتمالاً روی میز مذاکرات باقی خواهد ماند و جمهوریخواهان همچنان به اعمال فشار برای تغییر در قانون ادامه خواهند داد.
بخش 230 احتمالاً دوباره اصلاح خواهد شد. اما سوال اصلی این است که چه موقع و چگونه.