گرداب- بیستم فروردین 1385 هجری شمسی را هیچکدام از ایرانیان فراموش نمیکنند؛ روزی که رئیس جمهور رسماً خبر دستیابی ایران به فنآوری غنیسازی اورانیوم و راهاندازی یک زنجیره کامل غنیسازی در نطنز را اعلام کرد و روز ملی فنآوری هستهای بر تارک تقویم جمهوری اسلامی نقش بست؛ روزی که عزم و اراده ملت بزرگ ایران برای فتح قلههای پیشرفت را با وجود محاصره شدید اقتصادی غرب به رخ جهانیان کشانید.
ایران توانست انحصار فناوری هستهای که در ید چند ابرقدرت جهان بود را بشکند و این برای تمام آنهایی که ایران و ایرانی را وابسته و گوش به فرمان میخواستند، سخت گران آمد.
آنهایی که نزدیک شدن فرزندان ایران زمین به استقلال از بیگانگان را برنمیتابیدند، با ابزارها و شیوههای گوناگون کوشیدند ایران را از چرخه رقابتی که با تلاش و مرارت، برای خودکفا شدن وارد آن شده بود، حذف کنند.
در این راه از متهم کردن ایران به انواع و اقسام مسائل بیپایه و دروغ نظیر القای دستیابی ایران به سلاح هستهای دریغ نکردند.
استکبار جهانی و در رأس آنها امریکا، انگلیس و صهیونیسم جنایتکار برای پنهان کردن دستهای تا مرفق آلوده شدهشان به خون مظلومان و بیگناهان ژست انساندوستی و صلحطلبی به خود گرفتند و این چنین بود که عملیات شیطانی غربیان و صهیونیستها برای سنگاندازی در مسیر روشن ملت ایران آغاز شد.
دشمنان در کنار تمام فشارهای سیاسی و زیر سؤال بردن صلحآمیز بودن فعالیت هستهای جمهوری اسلامی، وارد فاز جدیدی از ارعاب برای مأیوس کردن ایران شدند و آن ترور دانشمندان و اساتید انرژی هستهای بود.
حوالی ساعت 7 صبح رو بیست و دوم دی ماه سال گذشته در حالیکه دانشمند متعهد و برجسته هستهای کشور، استاد مسعود علیمحمدی از منزلش خارج میشد، در یک اقدام تروریستی به شهادت رسید.
حالا هم مزدوران بیریشه و مدعیان منطق و گفتگو دو استاد مبرز کشور در فعالیتهای هستهای را که همراه همسران خود عازم دانشگاه بودند، ترور میکنند.
دکتر مجید شهریاری عضو هیات علمی دانشکده مهندسی هستهای دانشگاه شهید بهشتی که بر اثر یک انفجار طرحریزیشده به شهادت رسید، همراه با دکتر مسعود علیمحمدی، دکترای فیزیک ذرات بنیادی و عضو هیات علمی دانشگاه تهران، از مشاوران ایران در پروژه مهم سزامی بودند.
برگزاری دورههایی چون "کارگاه آموزشی آشنائی با کدهای محاسباتی راکتورهای هستهای" از جمله سوابق دکتر شهریاری بوده است.
یکی از طرحهای مهم دکتر شهریاری، طراحیهای تئوریک مربوط به ساخت نسل جدید راکتورهای هستهای است که بازتاب زیادی نیز در مراکز علمی جهان داشت.
نام دکتر فریدون عباسی نیز در قطعنامه 1747 شورای امنیت سازمان ملل نیز به عنوان یکی از افراد مرتبط با فعالیتهای هستهای ایران ذکر شده و مشخص است که از مدتها قبل، برای حذف فیزیکی وی برنامهریزی شده است.
دکتر فریدون عباسی دوانی که طی یک عملیات تروریستی در میدان دانشجو تهران مجروح شده و به بیمارستان انتقال پیدا کرده، از ابتدای انقلاب عضو سپاه پاسداران بوده و سه دوره در جبهه جنگ عراق بر علیه ایران حضور داشته است. وی بعد از جنگ دکترای فیزیک هستهای گرفته است.
مروری بر سخنان علنی و بیسابقه چندی پیش "جان ساورز"، رئیس سازمان جاسوسی انگلیس (MI6) ردّپای آشکار روباه پیر در ترورهای اخیر را نشان میدهد.
ساورز بر اقدامات جاسوسی و اطلاعاتی علیه ایران با هدف سخت کردن شرایط برای ایران تأکید کرده و دیپلماسی را برای متوقف کردن ایران کافی ندانسته بود.
نشریه امریکایی"نیویورکر" نیز قبلتر خبر از تلاشهای سازمان جاسوسی امریکا (سیا) برای بیثبات سازی ایران به وسیله عملیاتهای سرّی و به کمک به گروههای تروریستی داده بود.
"روا بالا"، تحلیلگر برجسته شرکت استراتفورد (شرکت خصوصی امور اطلاعاتی در امریکا که روابط نزدیکی با کاخ سفید دارد) نیز گفته بود: «استراتژی ما این است که افراد مهم برنامه هستهای ایران از میان برداشته شوند.»
آیا بیش از سی سال خصومت دولتهای مستکبر و عداوت آشکار آنها با ملت ایران با اظهاراتی نظیر آنچه ذکر شد، تردیدی در نقش داشتن آنها در اقدامات تروریستی علیه کشورمان باقی میگذارد؟
جز این است که وارد کردن همسران دانشمندان و اساتید در ترورها پروژه ایجاد هراس و ناامنی در خانوادهها را دنبال میکند؟
سوال دیگر این که آنهایی که گاه و بیگاه در شیپور حقوق بشر میدمند و با فرافکنی، خود را منزّه از اقدامات غیرانسانی در جهان معرفی کرده و دائم انگشت اتهام به سوی کشورهایی که آنها را به چالشهای جدی کشیدهاند، دراز میکنند، کجا هستند تا ببینند چطور در اوج بیرحمی و قساوت سرمایه ملتی را از او میگیرند و خانوادهای را بیسرپرست میکنند؛ حتی به زنان هم رحم نمیکنند و قاعدتا اگر کودکی هم آنجا حضور داشت، مشمول حکم ترور میشد.
شانزده هزار ایرانی قربانی ترور، محصول دموکراسی و حقوق بشری است که هم اکنون در غرب مدفون شده است.
دشمنان به خیال خود اینگونه قصد دارند تا فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران را به مخاطره بیاندازند غافل از اینکه اقداماتی ازین دست همچون گذشته باعث عزمی جزمتر و گامهایی استوارتر در ادامه مسیر پیشرفت خواهد شد و روسیاهی آن برای کسانی میماند که ادامه حیات ننگین خود را در ترور میبینند.