تیک تاک باعث ایجاد رقابت پرشوری در میان پلتفرمهای کنونی ایالات متحده شده است. اما تاکنون، دولت ایالات متحده صریحا ترجیح داده است نه بر پیامدهای تیک تاک در بازار پلتفرمهای دیجیتال ایالات متحده که بر پیامدهای ژئوپلیتیکش متمرکز شود.
به گزارش گرداب، دولت بایدن رویکرد مشابهی با ترامپ اتخاذ خواهد کرد یا خیر هنوز نامشخص است. با اینحال تمایلی که تیک تاک برای شفافیت فراتر از استانداردهای فعلی از خود بروز داده است، نشان از این دارد که پلتفرمها در صورت فشار قادر به سازگاری خود در زمینههایی مانند شفافیت، امنیت و پاسخگویی هستند. پایگاه گسترده تیک تاک در میان کاربران جهانی همچنین نمایانگر تمایل مصرفکنندگان در پذیرش محصولات بدون در نظر گرفتن کشور مبدا محصولات است.
اگر زمینه برای رقابت واقعی و آزادی انتخاب بیشتر کاربران وسعت یابد و پلتفرمهای فعلی ملزم به رقابتی شدیدتر برای کاربران باشند، ممکن است شاهد نوآوریهای بیشتری در بازار پلتفرمهای دیجیتال و کاهش قدرت خصوصی متمرکز اعمالشده توسط بازیگران فعلی بازار باشیم.
نظریه اقتصادی بازار آزاد نشان میدهد که رقابت در صورتی رخ میدهد که بازارها از مقررات دولتی و سایر مداخلات دولتی فارغ از شرایط مساوی برای همه شرکتکنندگان در بازار آزاد باشند. اما در بازار پلتفرمهای دیجیتالی، شرکتهای تعبیه شدهای وجود دارند که از مزایای اقتصادی بسیاری در مقیاس بالا برای ایجاد موانع که اغلب ناشی از ذخیرهی دادههای وسیع و دائمی هستند، استفاده میکنند.
در این شرایط بعید است که رقابت آزاد به طور خودبهخود رخ دهد. در سالهای اخیر، محققان طیف وسیعی از راهها را برای بهبود رقابت در بازارهای پلتفرمهای دیجیتال پیشنهاد دادهاند.
از بررسی این محققان و اخیرا سیاستگذاران خاص دو شکل مداخلهی فوری برای اصلاح بازار را میتوان استنتاج کرد: اقدامات ضد انحصارگری شامل تجزیه شرکتهای یکپارچه به صورت عمودی و افقی و اعمال مقرراتی صریح که گسترش سهامداران فعلی بازار را از طریق ادغام و تملک محدود نماید. دوم پذیرش گستردهی استانداردهای منعطف و قابل همکاری برای دادهها که طور قابلتوجهی بتواند عدم تقارن قدرت و موانع ورود به بازارهای دادهمحور را برطرف نماید.
بسته به ماهیت و سطوح همکاریهای بینالمللی، نیروهای ژئوپلیتیک میتوانند هم به برنامههای اصلاح بازار کمک کنند و هم مانعی بر سر راه رقابت آزاد باشند. برای شرکتهایی که فعالیتهای فراملیتی دارند مانند فیسبوک، گوگل و آمازون به همکاری بینالمللی قابلتوجهی نیاز است. اخیرا وینسک بیش از 88 نوع درخواست مختلف در زمینه مقرارت پلتفرم، بازبینیها و اقدامات انجامشده در حوزههای قضایی در سراسر جهان بین سالهای 2016 تا 2020 را گردآوری نموده است.
بسیاری از ابتکارات نظارتی در سطح جهانی نشان میدهد که تمایل زیادی بین قانونگذاران در سطح جهان برای رسیدگی به مشکلاتی وجود دارد که با تمرکز بازار در اقتصاد دیجیتال ایجاد شده است اما تاکنون هیچ تعهد نظارتی جهانیِ هماهنگ انجام نشده است. چنین اقدامی ناگزیر مستلزم مقابله با نیروی متقابل ناسیونالیسم دیجیتال است.
یک چالش اساسی برای محققان و سیاستگذاران علاقهمند، پیگیری برنامهای است که دولتهای ملی را از سراسر جهان برای غلبه بر انگیزههای ناسیونالیستی و حمایت اقتصادی تحریک میکند تا در نتیجه به مزایای رقابت، نوآوری و عدم تمرکز قدرت در عرصهی اقتصاد دیجیتالی پی ببرند.
کاهش یا پراکندگی قدرت ژئوپلیتیک جریان یافته در اقتصاد دیجیتالی مستلزم مشارکت رقابتی بیشترِ ایالات متحده و چین است. این مسئله علاوه بر اصلاحات بازار، میتواند توسط زیرساختهای دیجیتالی ملی و برنامههای سرمایهگذاری با هدف رشد اقتصاد پلتفرمهای داخلی حمایت شود.
برنامههای خاص باید با توجه به شرایط اقتصادی، منابع موجود و ظرفیتهای صنعت متناسب با اقتصادهای ملی طراحی شوند، اما بدون شک، باید فراتر از سرمایهگذاریهای خرد اقتصادی مانند کمکهای صنعتی یا استارتآپهای نوپا جریان بایند. برای تحریک نوآوری، سیاستگذاران باید در مقیاسهای بزرگی مانند برنامههای راهآهن سریعالسیر، پروژههای بزرگراهی ملی بیاندیشند.
برای شناسایی مناسبترین مسیرها برای دستیابی به بازار رقابتی بینالمللی پلتفرمهای دیجیتال اجتناب از تحکیم پویایی قدرت ژئوپلیتیک متعارف در محیط دیجیتال، نیازمند تلاشهای بیشتری است. به طور خلاصه یک برنامهی تحقیقاتی با چنین هدفی میتواند شامل پاسخگویی به سوالهای زیر باشد:
چگونه میتوان همکاری دولت-ملت را در تنظیم پلتفرمها، فراتر از تعهدات چندجانبه و منطقهای موجود، گسترش داد تا به یک رویکرد نظارتی هماهنگِ جهانی برای اصلاحات بازار و در نهایت ایجاد جنبههای رقابتی بیشتر در پلتفرمها شد؟
چگونه میتوان اجماع بینالمللی فزاینده در مورد نیاز به مداخلات برای کاهش قدرت متمرکز خصوصی را با ناسیونالیسم دیجیتالی، به منظور دستیابی به محیط دیجیتالی غیرمتمرکز سازگار نمود؟
یک دولت با اصلاحات بازار چه نوع برنامههای زیرساختی و سرمایهگذاری ملی را میتواند، برای پشتیبانی از بسترهای دیجیتالی در حال ظهور و غلبه بر موانع موجود ورود به بازارها در سطح ملی و بینالمللی اجرا نماید؟
سیاستهای بلندپروازانهی حقوقی، اقتصادی و فنی از نظر سیاسی دشوارهایی زیادی به همراه دارد. چین حداقل در دو صف از این سیاستها در حال کار است.
در این زمینه انتظار میرود که چین با طرح سیاست صنعت و استانداردهای 2035 برنامهای مشخص کند تا بتواند استانداردهای فنی لازم برای توسعه سیستمهای فنآوری پیشرفته از جمله هوش مصنوعی، اینترنت اشیاء و اینترنت فایو جی را تعیین نماید. پیشبینیها حاکی از آناند که این طرح با طرح کمربند و جاده جهانی که از طریق آن چین در زیرساختها و کریدورهای تجاری در سراسر اوراسیا و دیگر مناطق مجاور سرمایهگذاری دارد هماهنگ شود و برای صادرات استانداردهای فنی چین مورد استفاده قرار بگیرد.
اکنون برای کسانی که نگران توزیعِ آیندهی قدرت در محیط دیجیتالی هستند، زمان آن است که چالش تدوین برنامههای سیاسی نوآورانه و بلندپروازانه را بپذیرند.
نتیجهگیری
بر حسب سیاستها و شیوههای دادهپردازی مشخص است که تیک تاک هیچ تهدید امنیتیِ بیشتری برای کاربران خود نسبت به همتایان خود ندارد. تقریبا همهی پلتفرمهای دیجیتالی که مورد اقبال وسیع تودههای مردم قرار میگیرند، تهدیدی برای حریم خصوصی و امنیت کاربران هستند، همهی این پلتفرمها دارای قدرت نفوذ ایدئولوژیکی وسیعی هستند و از دادههای کاربران برای سود اقتصادی سوءاستفاده میکنند.
همانطور که تجزیه و تحلیل ژئوپلیتیک نشان میدهد، تیک تاک در میانهی رقابتی بر سر ارزشهای محیط دیجیتالی قرار گرفته است و ایالات متحده مصرانه تلاش میکند تا مزایای اقتصادی و استراتژیکی که از سیطره بر محیط دیجیتال نصیبش میشده است را همچنان حفظ نماید. با اینحال، از منظرهای گوناگون، این مناقشه همچون بسیاری از داستانهای اقتصادی آشنا است: فعالان قدیمیتر بازار در تلاش برای حفظ موقعیتهای ممتاز خود هستند و سیاستگذاران به دنبال حفاظت از صنایع مهم استراتژیک. اما، اگر سیاستگذاران به جای پیگیری مسئله در زمینههای ژئوپلیتیک معمول، رقابت در پلتفرمها را بپذیرند، امکان نوآوری بیشتر و کاهش میزان قدرت در بازار بینالمللی پلتفرم وجود دارد.
دستیابی به بازار رقابتی و اجتناب از پویاییهای قدرت ژئوپلیتیک متعارف چالشی بزرگ است. این امر نیازمند مداخلات بسیار بلندپروازانه در سیاست عمومی است. اما این چالشی است که ارزش انجام آن را دارد. تمرکز قدرت خصوصی در محیط دیجیتالی شکلگیری جوامع دموکراتیک را کاهش میدهد و ما باید به دنبال راهحلهایی باشیم که فراتر از قدرت هژمونیک آمریکا و چین باشد.