آیا اقتصاد دیجیتال می‌تواند فراگیرتر شود؟

آیا اقتصاد دیجیتال می‌تواند فراگیرتر شود؟
تاریخ انتشار : ۲۱ شهريور ۱۴۰۱

فناوری دیجیتال به ما کمک کرده تا با همه‌گیری کرونا مقابله کنیم. اما ضروری است که دستاورد‌های بهره‌وری ناشی از پذیرش فناوری دیجیتال کمتر تفرقه‌انگیز و بیشتر فراگیر شود.

"پایگاه رسانه ای گرداب جهت اطلاع و افزایش دانش و سواد فضای مجازی مخاطبان خود و به ویژه دانشجویان، پژوهشگران و تصمیم گیران، ترجمه هایی در این زمنیه منتشر می‌کند. بدیهی است انتشار این مطالب، لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست."

به گزارش گرداب، دسترسی بهتر به منابع بهره‌وری، اقدامات بهره‌وری فراگیر و سیاست‌گذاری مبتنی بر شواهد عینی همگی نکات کلیدی برای سود بردن همگانی از فناوری‌های دیجیتال هستند.

پیامد نابرابر پس از همه گیری کرونا:

همراه با گسترش واکسیناسیون و جستجو برای خروج ایمن از محدودیت‌های کرونایی، در اوایل سال ۲۰۲۱، توجه جهانی شروع به معطوف شدن به عواقب اقتصادی و اجتماعی پس از همه‌گیری می‌کند. نگرانی اصلی این است که کرونا نابرابری‌های قبل از پاندمی را تشدید کند. این ویروس نه تنها برای افراد مسن و کسانی که بیماری‌های زمینه‌ای دارند بسیار خطرناکتر بوده است.

بلکه همچنین افرادی را که از نظر اجتماعی و اقتصادی در مناطق محروم زندگی می‌کنند، مانند گروه‌های اقلیت قومی و کسانی که در مشاغل بخش خدماتی که نیاز به تعاملات حضوری دارند، در معرض بیشترین خطر از نظر سلامتی، اقتصادی و اجتماعی قرار داده است. در حالی که تأثیرات اولیه بر توزیع درآمد تا حد زیادی به کاهش درآمد موقت و اقدامات حمایتی تجاری بستگی دارد، احتمالاً تأثیرات ماندگاری بر روی افراد جوان‌تر که اثرات مخرب ناشی از از دست دادن تحصیلات و فرسایش مهارت‌ها را به دلیل چشم‌انداز شغلی ضعیف‌تر تجربه می‌کنند، خواهد داشت. با این اوصاف تحرک اقتصادی و اجتماعی به سمت بالا کندتر می‌شود.

قدرت تحول دیجیتال:

 

آیا اقتصاد دیجیتال می‌تواند فراگیرتر شود؟

یکی از مهم‌ترین خطوط بحران، افزایش پذیرش فناوری‌ها، به‌ویژه کالا‌ها و خدمات دیجیتالی است. بیش از یک سوم نیروی کار بریتانیا از اواسط اکتبر تا اواسط نوامبر ۲۰۲۰، با کمک فناوری دیجیتال، از خانه کار می‌کردند. برخی از مدارس به سرعت با یادگیری آنلاین سازگار شدند و فناوری دیجیتال از طریق مشاوره ویدیویی به حفظ برخی از خدمات بهداشتی غیرکرونایی کمک کرد. هزینه‌های آنلاین به برخی از شرکت‌ها کمک کرد تا عرضه دیجیتال کالا‌ها و خدمات خود را افزایش دهند و بسیاری از آن‌ها در تلاش برای تقویت انعطاف‌پذیری زنجیره تامین، تحول دیجیتالی را دو چندان کردند. این عوامل تقریباً به طور قطع از بهره‌وری در کوتاه‌مدت حمایت کرده‌اند که پس از سقوط در نیمه اول سال ۲۰۲۰، از آن زمان شاهد بهبود مناسبی بوده است.

گسترش نابرابری‌های دیجیتالی:

شتاب در تحول دیجیتال همچنین برخی از تقسیمات اجتماعی را از نظر دسترسی به اقتصاد دیجیتال و مزایای آن آشکار کرده است. به عنوان مثال، زمانی که پهنای باند کم باشد یا دستگاه‌های دیجیتال کافی در خانه وجود نداشته باشد، تحصیل در مدرسه یا کار از خانه سخت می‌شود. فضا‌های کاری ناکافی یا مشکلات در ارائه حمایت والدین برای تحصیل در خانه اغلب با نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی موجود مرتبط است. مصرف آنلاین برای کسانی که کارت‌های اعتباری دارند ممکن است. اما برای کسانی که عمدتاً با پول نقد زندگی می‌کنند یا ابزاری برای دسترسی ایمن و ذخیره اطلاعات خود ندارند، ممکن نیست.

در حالی که فناوری‌های دیجیتال ساده، مانند ویدئو کنفرانس به طور گسترده به وسیله‌ی اکثر شرکت‌های کوچک و متوسط مورد استفاده قرار گرفته‌اند، اجرای بازاریابی و فروش آنلاین یا استراتژی‌های دیجیتال پیچیده برای آن‌ها سخت‌تر از شرکت‌های بزرگ است.

 

آیا اقتصاد دیجیتال می‌تواند فراگیرتر شود؟

 

تأثیر دسترسی دیجیتال و شکاف مهارت‌ها از قبل از همه‌گیری کرونا قابل مشاهده بود. اما کرونا شکاف بین شرکت‌های دارای بیشترین و کمترین بازده را افزایش داد و باعث افزایش نابرابری دستمزد‌ها شد.
خطر این است که با یافتن راه خروج از بحران، دستاورد‌های کوتاه مدت بهره‌وری ناشی از پذیرش فناوری‌های دیجیتال، روند پیش از بحران را معکوس نکند. حتی بدتر از آن، شتاب اخیر در تحول دیجیتال ممکن است شکاف‌های اجتماعی را از نظر دسترسی به اقتصاد دیجیتال و مزایای آن تشدید کند.


توزیع مزایای بهره‌وری ممکن است به ریکاوری K شکل دامن بزند و باعث شود که بخش‌ها، شرکت‌ها و افرادی که بیشترین منابع را در اختیار دارند عملکرد بهتری داشته باشند، در حالی که سایرین عقب‌تر بمانند. فناوری‌های دیجیتال جدید ممکن است تنها با ایجاد مشاغلی با وظایفی که می‌توانند به راحتی خودکار شوند، این اثرات را تشدید کنند. در حالی که این مشاغل در ابتدا معمولاً در محدوده درآمد متوسط بودند، ظهور ربات‌ها و هوش مصنوعی شروع به حذف کار‌های دستی متمرکز در مشاغل کم درآمد مانند خرده فروشی و انبارداری کرده است و این مشاغل در واقع دقیقاً همان مشاغلی هستند که به دلیل قرنطینه‌ها در معرض خطر قرار می‌گیرند.

بازنگری در بهره‌وری:

ضروری است که دستاورد‌های بهره‌وری ناشی از پذیرش فناوری دیجیتال کمتر تفرقه‌انگیز و فراگیرتر شود. بهره‌وری ممکن است بیشتر به عنوان امری مرتبط با افزایش بهره‌وری در نظر گرفته شود تا امری برای مقابله با نابرابریها. اما داستان بهره‌وری جنبه دیگری هم دارد. بهره‌وری، بازده سرمایه‌گذاری‌های دیجیتال را افزایش می‌دهد و می‌تواند منابع را برای شرکت‌ها برای گسترش و حفظ نوآوری‌های جدید آزاد کند. برای راه اندازی این چرخه سودمند سرمایه‌گذاری-بهره‌وری، ما به رویکردی فراگیرتر برای بهره‌وری نیاز داریم.

تقویت پیوند بین فناوری دیجیتال و بهره‌وری فراگیر نیازمند پیشرفت در سه جبهه است:

آیا اقتصاد دیجیتال می‌تواند فراگیرتر شود؟

 

۱- دسترسی گسترده‌تر به منابع رشد بهره‌وری: دسترسی بهتر به پهنای باند و دستگاه‌های دیجیتال، ابزار فنی را برای پیشرفت بهره‌وری فراهم می‌کند. اما برای استفاده از فناوری‌ها، افراد باید بتوانند مهارت‌های دیجیتال خود را در داخل و خارج از محیط کار بهبود ببخشند. در داخل شرکت، شایستگی‌های مدیریتی بهتر و شیوه‌های نوآوری می‌تواند مهارت‌های کارکنان را افزایش دهد. تاکید بر تنوع و شمول برای هدایت نوآوری همچنین به توانمند شدن افراد حاضر در سازمان‌ها برای استفاده کامل از قابلیت‌های دیجیتال کمک می‌کند. همکاری بین مشاغل، دولت، مدارس و کالج‌ها در سطح محلی و منطقه‌ای به ایجاد محیطی با اعتماد بالا و پویا کمک می‌کند و مزایای استفاده از فناوری دیجیتال را به سایر شرکت‌ها و جامعه به عنوان یک کل گسترش می‌دهد.

۲- معیار‌های جدید بهره‌وری فراگیر: ما باید تأثیر فناوری دیجیتال بر تولید ناخالص داخلی، بهره‌وری و رفاه را در نظر بگیریم و در معیار‌های فعلی خروجی و ورودی‌ها تجدید نظر کنیم. معیار‌های آموزنده‌تر خروجی باید بهبود کیفیت محصولات و خدمات دیجیتال، از جمله عملکرد بهتر، دسترسی بهبودیافته و مزایای محتوای رایگان را نشان دهد. معیار‌های ورودی فراگیر نه تنها تعداد ساعت‌های کار افراد را محاسبه می‌کند، بلکه مهارت‌های بهتر را نیز در نظر می‌گیرد و این که افراد چه چیزی را از نظر داده‌های شخصی در ازای محتوای رایگان ارائه می‌دهند.

۳- سیاست‌های هماهنگ و مبتنی بر شواهد عینی: برای این که بهره‌وری منجر به رشد فراگیر شود، ما به مجموعه‌ای از نهاد‌ها و سیاست‌ها در میان بسیاری از بازیگران نیاز داریم. هماهنگی در سراسر حوزه‌های سیاست، از جمله آموزش، دیجیتال، مالی، نوآوری، مسکن، زیرساخت‌ها و حوزه‌های سیاست ساختاری و همچنین بین نهاد‌های ملی، منطقه‌ای و محلی مورد نیاز است. بهره‌وری فراگیر مستلزم تمرکز بلند مدت است و نباید به وسیله‌ی سیاست‌گذاری‌ها متوقف شود. بنابراین، سیاست‌ها باید به درستی نظارت، ارزیابی و در مورد اثرات آن‌ها مقایسه شوند.

پس از خروج از بیماری همه‌گیر کرونا، انتخاب بین بهبودی همه یا کنار گذاشتن افراد بیشتر است. تلاش هماهنگ مدیران تجاری، سیاستگذاران، رهبران آموزشی و کارگران برای فراگیرتر کردن بهره‌وری، می‌تواند تفاوت بزرگی را ایجاد کند.