Gerdab.IR | گرداب

چشمان خود را باز کنید: این جنگ نیابتی آمریکا علیه ایران است!

چشمان خود را باز کنید: این جنگ نیابتی آمریکا علیه ایران است!
تاریخ انتشار : ۰۶ آذر ۱۴۰۱

آسا وینستنلی روزنامه‌نگار آمریکایی وقایع این روز‌های ایران را جنگ رسانه‌ای آمریکا با ایران می‌داند.

"پایگاه رسانه ای گرداب جهت اطلاع و افزایش دانش و سواد فضای مجازی مخاطبان خود و به ویژه دانشجویان، پژوهشگران و تصمیم گیران، ترجمه هایی در این زمنیه منتشر می‌کند. بدیهی است انتشار این مطالب، لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست."

به گزارش گرداب، امسال جمهوری اسلامی ایران در جام جهانی فوتبال بهتر از پیش‌بینی‌ها عمل کرد. اما در میان خبرنگاران ورزشی غربی، این موفقیت با اظهارات تحقیرآمیز زیادی روبرو شد.

یکی از مفسران بی بی سی در طی بازی ایران ولز در روز جمعه، ایران را «ملتی در بحران» خواند. با این حال او درباره دلایل این «بحران» چیزی نگفت. تلاش نکردن برای توضیح دلایل این قضیه، اقدام خوبی بود؛ زیرا شک دارم که این کار از سوی او می‌توانست آگاهی خاصی به ما دهد.

پوشش رسانه‌های غربی از اتفاقات ایران از ماه سپتامبر تاکنون در بهترین حالت، گمراه‌کننده و در بدترین حالت نوعی عملیات ضدِ اطلاعات آژانس‌های اطلاعاتی است. این جهت‌گیری رسانه‌های آمریکایی و بریتانیایی همتراز است با سیاست‌های این کشور‌ها نسبت به دولت‌های که دشمن شناخته می‌شوند، مانند ایران. این پوشش رسانه‌ای آنقدر تحریف‌شده که دیگر بی‌استفاده نیست، بلکه مخرب است.

در روایت گمراه‌کننده رسانه‌های غربی از جنبش اعتراضی با شعار «زن، زندگی، آزادی»، آنچه که تقریبا به تمامی غایب است، یک حقیقت ساده است: همین آژانس‌های اطلاعاتی غربی که روایت رسانه‌ای را تنظیم می‌کنند، در حال رهبری یک جنگ نیابتی با شدت کم علیه ایران هستند.

این جنبش اعتراضی، هرچه که باشد، بهانه و پوششی بوده است برای گروه‌های تروریستی که اکنون به این کشور حمله کرده‌اند. از اساس، این تلاشی از سوی سیا، ام آی سیکس و موساد اسرائیل است که همان استراتژی جنگ نیابتی که در سوریه ۲۰۱۱ انجام شد، پیاده کنند.

این جنگ نیابتی در دستیابی به اصلی‌ترین هدف خود، نابود کردن حکومت سوریه و عوض کردن دولت آن، موفق نبود. اما نتیجه آن اشغال بخش زیادی از ناحیه نفت‌خیز شمال شرقی خاک سوریه بود و همچنین ایجاد یک پایگاه نظامی جدید آمریکایی. این اشغال نظامی، نقشی بنیادی در دزدی مداوم و ادامه‌دار استکبار دارد، دزدی نفت سوریه و قاچاق آن به پایگاه‌های نظامی آمریکا در عراق.

اگر می‌خواهیم به‌طور مستقل دلایل «بحران» فعلی در ایران را بفهمیم، باید نگاهی بی‌طرفانه به رویداد‌های اخیر در میدان داشته باشیم.

در تاریخ ۲۶ اکتبر در مسجد شاهچراغ در شهر شیراز یک کشتارجمعی اتفاق افتاد. تصاویر دوربین‌های مداربسته مردی مسلح به یک کلاشنیکف را نشان می‌دهد که بی‌رحمانه زائرین را به خاک و خون می‌کشد.
این کشتارجمعی تمام نشانه‌های یک حمله توسط داعش را داشت. فراموش نکنید جرقه تولد داعش در سوریه و عراق، نه تنها با حمله نظامی آمریکا به عراق انجام گرفت، بلکه داعش به‌طور عامدانه توسط آژانس‌های اطلاعاتی آمریکایی در سوریه تقویت شد تا با دولت این کشور بجنگد. یک اندیشکده اسرائیلی حتی داعش را به عنوان «ابزاری مفید» در جنگ علیه ایران خوانده است.

داعش مسئولیت حمله را پذیرفته است. ۱۵ کشته (شامل ۲ کودک) و ۴۰ مجروح قربانیان این حمله تروریستی بودند. مقامات ایران ۲۶ اتباع بیگانه را به اتهام نقش داشتن در این اتفاق دستگیری کردند.
مقامات ایرانی بعد‌ها آشکار کرده‌اند که آن‌ها از حمله دومی در همان روز و در همان شهر جلوگیری کردند. با وجود فاجعه‌ای که رخ داد، مسئله می‌توانست بسیار فاجعه‌بارتر باشد: بمبی در جای دیگر آن شهر پیدا شد و خنثی شد.

البته معترضان خشونت‌پرهیز را که دلایل مشروعی برای اعتراض دارند، نباید به خاطر کار تعدادی افراط‌گرا مقصر دانست. اما این که گمان کنیم میان افزایش ناگهانی حملات مسلح مشکوک و اعتراض‌های خشونت‌آمیز که از سپتامبر در کشور شروع شد، هیچ ارتباطی وجود ندارد، ساده‌لوحی و حماقت خواهد بود.

بله این اعتراضات علیه دولت وجود داشته است، کسی منکر این نیست؛ اما این اعتراضات در هیچ‌کجا به اندازه‌ای که حساب‌های رسانه‌ای غربی می‌گویند، گسترده و فراگیر نبوده است.

همچنین تجمعات بسیار گسترده طرفداران حکومت نیز وجود داشته است که اغلب از سوی رسانه‌های غربی نادیده گرفته می‌شود. این طرفداران حکومت نیز مردم عادی هستند که برای بیان نظرات خود و انزجاز از اعتراضات خشونت‌آمیز و اعتراض به قتل شهروندان عادی و نیرو‌های پلیس به خیابان آمدند.
در همان روز حمله به شاهچراغ، اعتراضاتی در شهر شمالی ایران، سقز (زادگاه مهسا امینی، دختر جوانی که مرگ ناگوار او در ماه سپتامبر توجه زیادی را به خود جلب کرد) صورت گرفت. همچنین آشوب‌های پراکنده‌ای در تهران انجام گرفت که گزارش شده «معترضان» اموال عمومی را به آتش کشیده و شعار دادند: «امسال سال خونه».

یک هفته پس از حمله داعش به شیراز، تروریست‌ها دوباره حمله کردند و در زاهدان روحانی شیعه، سجاد شهرکی به وسیله افراد ناشناس به تیر گلوله به قتل رسید. از ماه سپتامبر ده‌ها نفر کشته شده‌اند که بسیاری از آن‌ها نیرو‌های پلیس و سایر نیرو‌های امنیتی هستند.

همانند داعش (ایران نقش برجسته‌ای در شکست داعش در سوریه داشت)، ایران با گروه‌های شبه‌نظامی متعددی درگیر است، گروه‌های تروریستی مانند مجاهدین خلق و همچنین احزاب جدایی‌طلب کردستان.
مشاور امنیت ملی سابق آمریکا، جان بولتون (یک شخص نومحافظه‌کار جنگ‌طلب و بدنام)، اخیراً در یک گفتگوی صادقانه با بی بی سی فارسی، به‌طور آشکار از این گفت که هم‌اکنون از طریق مرز کردستان عراق، ادوات نظامی به داخل کشور قاچاق می‌شود و معترضان مسلح می‌شوند. بولتون همچنین به بی بی سی گفت که او به دنبال «رژیم چنچ» در ایران است.

عادت‌های قدیمی به سختی از بین می‌روند. نتیجه مشارکت بولتون در عملیات رژیم چنج در عراق سال ۲۰۰۳، مرگ حداقل ۱ میلیون عراقی بود و جنگی داخلی که سال‌ها ادامه داشت و همچنین تولد داعش.
البته که لیبرال‌های استکبار [دموکراتها]نیز به همان اندازه بد هستند. رئیس‌جمهور آمریکا، جو بایدن (که به نظر می‌رسد دچار زوال قوای شناختی شده است) یک بار دیگر بیش از اندازه حرف زد و وعده داد «ایران را آزاد کند». پزشکان او (سخنگویان دولت و وزارت امور خارجه) سریعا تلاش کردند که تا خطر را کنترل کرده و گفته‌های او را به‌گونه‌ای دیگر تفسیر کنند.

اما مفهوم این پیام آشکار است: آمریکا همه کاری برای رژیم چنج در آمریکا انجام می‌دهد و در حال انجام یک جنگ نیابتی علیه این کشور است؛ همانگونه که در سوریه این کار را انجام داد، جایی که سیا حداقل ۱ میلیارد دلار برای نابود کردن این کشور از هر طریق ممکن خرج کرد؛ و همانند سوریه، اینجا نیز ایالات متحده تنها طرف خارجی درگیر نیست.

سعودی‌ها نیز ماشین اخبار جعلی برجسته خود را برای تحریک آشوبگران به کار گرفته‌اند. این شبکه تلویزیونی ایران اینترنشنال با پول سعودی‌ها (و مستقر در انگلستان) است که منبع دروغ مضحک (و در عین‌حال پذیرفته‌شده در رسانه‌های غربی) است که ایران ۱۵ هزار معترض را به مرگ محکوم کرده است. نخست‌وزیر کانادا، جاستین ترودو توییت خود را پاک کرد که در آن این روایت آشکارا جعلی منتشر شده بود و بسیاری از سلبریتی‌های غربی نیز به سادگی گول خوردند؛ و اسرائیل نیز هست.

جمهوری اسلامی ایران از زمان تاسیس در سال ۱۹۷۹ از آزاد شدن فلسطینی‌ها حمایت کرده است. اما به جای حمایت زبانی و خشک و خالی، ایران واقعا به گروه‌های فلسطینی سلاح ارسال می‌کند و آن‌ها را قادر می‌سازد که از خود علیه تهاجم اسرائیل دفاع کنند. به همین خاطر، اسرائیل در جنگی طولانی با ایران قرار دارد. رژیم صهیونیستی بسیاری از دانشمندان ایرانی را به قتل رسانده است و بعضی اوقات این کار را با همکاری با فرقه تروریستی مجاهدین انجام می‌دهد.

جای شگفتی نیست که بفهمیم اسرائیل نیز در این آشوب‌های اخیر نقش داشته است.

در ماه مارس میلادی، مقام آمریکایی به نیویورک تایمز گفت که آژانس جاسوسی و ترور موساد، مراکزی در اربیل، پایتخت منطقه خودمختار کردستان عراق، راه‌اندازی کرده است. دوباره برای کنترل آسیب وارد شده از این اطلاعات، یک مقام دیگر آمریکایی به تکذیب این مسئله پرداخت. اما حقیقت خودش را نشان داده است و سخنگوی اتحادیه میهنی کردستان (یک حزب در اقلیم کردستان عراق) در گفتگو با نشریه Cradle، تایید می‌کند که «موساد اسرائیل، در میان سایر نهاد‌ها در این منطقه حضور دارد و این حضور ایران را به حمله به پایگاه‌های آن‌ها در منطقه کردستان تحریک کرده است».

ایران تاسیسات آموزشی اسرائیلی را در اربیل با موشک‌های بالستیک هدف قرار داده است و آمریکا تکذیب کرده است اصابت موشک به ساختمان کنسولگری خود را تکذیب می‌کند.

هیچ شکی وجود ندارد که اسرائیلی‌ها و همینطور آمریکایی‌ها، تمام توان خود را گذاشته‌اند تا یک «انقلاب رنگی» در ایران به راه بیاندازند و به مسلح شدن تروریست‌ها و ریختن بنزین بر روی اعتراضات کمک می‌کنند. ماه گذشته مقامات ایرانی ۱۰ نیروی موساد را دستگیر کردند و آن‌ها را به تلاش برای خرابکاری و انجام عملیات ترور در کشور متهم کردند. خبرگزاری فارس گزارش داد که این گروه در ارتباط مستقیم با تل آویو قرار داشتند و خودرو‌ها و خانه‌ها را به آتش کشیده بودند.

آشوبگران نیز در واقع روزبه‌روز بیشتر به خشونت روی آوردند؛ احتمالا به خاطر ناتوانی‌شان در به راه انداختن یک تجمع گسترده علیه دولت. در روز ۳ نوامبر آشوبگران مسلح یک عضو بسیج را به قتل رساندند و چهار نیروی پلیس را به شدت زخمی کردند. این عضو بسیج، روح الله عجمیان، به ضرب چاقو به قتل رسید.
نشریه Cradle گزارش داده است: «در همان زمان حمله، ترافیک سنگینی در هر دو لاین آزادراه کرج-قزوین

گزارش شده است، جایی که جمعیتی با حدود ۵۰۰ آشوبگر تلاش کردند تا مسیر را مسدود کنند. آن‌ها به خودرو‌های در حال گذر سنگ پرتاب کرده و به خودرو‌هایی که حاضر نبودند به خواست آن‌ها متوقف شوند، یورش بردند».

مدام پیش‌بینی می‌شود که نظام به زودی سقوط می‌کند؛ با این حال محمد مرندی، استاد دانشگاه ادبیات انگلیسی و شرق‌شناسی در دانشگاه تهران و یک مفسر برجسته درباره ریاکاری غربی‌ها، می‌گوید که دولت ایران در حد زیادی دارای مشروعیت در نزد مردم است.

همانگونه که او در گفتگو با BreakThrough News می‌گوید، رسانه‌های غربی سال‌های زیادی است که به اشتباه سقوط حکومت ایران را پیش‌بینی می‌کنند. او یک بار در برنامه فرید زکریا حاضر شد و در آن برنامه او سخنگوی یک رژیم در حال مرگ خطاب شد.

۱۳ سال بعد از آن، جمهوری اسلامی ایران همچنان حضور دارد.
همه این اتفاقات تا اندازه زیادی یادآور سوریه است.

البته که اعتراضات قانونی و مشروعی به سیاست‌های حکومت ایران وجود دارد و این کشور با مشکلات متعدد داخلی احاطه شده است. کدام کشور این‌گونه نیست؟ اما آیا این بدین معناست که ما باید فریب پروپاگاندای رسانه‌های غربی را بخوریم که از آن سوی مرز‌ها تلاش می‌کنند برای یک جنگ دیگر با هدف رژیم چنج و به غارت بردن منابع یک کشور دیگر، مهندسی اجتماعی به راه انداخته است و در تلاش است مخاطبانش را برای اقدامات احتمالی آینده آمریکا آماده کند؟
چشم‌های خود را بر روی این واقعیت نبندید که یک جنگ نیابتی بر علیه ایران به راه افتاده است.
_________________________
منبع:
https://asawinstanley.substack.com/p/dont-close-your-eyes-to-the-us-proxy