در دهه گذشته، شاهد انفجار روزافزون پروژههای Web۳ بودهایم که نسخههای غیرمتمرکز پلتفرمها و خدمات Web۲ را ایجاد میکنند. برای مثال، Compound در حال ساختن نسخه Web۳ بانک آمریکا، Uniswap در حال ساخت NYSE و Yearn Finance در حال ساخت Blackrock غیرمتمرکز است و غیره.
"پایگاه رسانهای گرداب جهت اطلاع و افزایش دانش و سواد فضای مجازی مخاطبان خود و به ویژه دانشجویان، پژوهشگران و تصمیمگیران، ترجمههایی در این زمنیه منتشر میکند. بدیهی است انتشار این مطالب، لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست."
به گزارش گرداب، امروزه در فضای نظری، بیش از ۹۰۰۰ پروژه Web۳ وجود دارد که وعده میدهند منبع باز و بدون مجوز باشند و به وسیلهی اقتصاد دیجیتالی پشتیبانی شوند. با وجود این، در حالی که بسیاری از پروژههای جدید Web۳ خود را به عنوان شبکهها، پروتکلها، DAO و dapp غیرمتمرکز معرفی میکنند، اکثر آنها در واقع کسبوکارهایی با محصولاتی هستند که اگر این چنین خود را معرفی نکنند، در واقع رشد نخواهند کرد.
ایدئولوژی در درازمدت باعث فروش محصولات نخواهد شد و تخصیص عباراتی مانند «پروتکل» و «DAO» مانع نیاز به توسعه و ارتقای محصولی که مردم واقعاً مایل به استفاده از آن هستند، نمیشود. در واقع، در مورد پروژههای Web۳، محصولات آنها باید یک مرتبه بهتر از همتایان متمرکز خود باشند تا مقاومت قابل توجه کاربران در باب استفاده از یک محصول با باطن کریپتو را بشکند. اما این امر هنوز مسالهی چگونگی اندازه گیری موفقیت را حل نشده باقی میگذارد.
تا همین اواخر، پروژههای Web۳ اساساً با دو معیار ارزیابی میشدند: قیمت و حجم بازار.
همانطور که به طور تاریخی میدانیم، این یک نشانگر عالی برای موفقیت طولانی مدت نیست. با این حال، برخی معیارهای واقعاً مفید برای برآورد رشد Web۳ وجود دارد که در سه دسته اصلی اعمال میشوند:
DeFi، لایه اول و دوم و کسب درآمد از طریق بازی.
DeFi: رشد ارزش از طریق جریانهای مالی و ادغام:
مالیهی غیرمتمرکز (DeFi) شامل صرافیهای غیرمتمرکز مانند Uniswap و پلتفرمهای وام دهی مانند Compound است. اکثر پروژههای DeFi بهوسیلهی یک سازمان متمرکز توسعه داده میشوند که سپس به دنبال توزیع قدرت مدیریتی خود در میان اجتماعی غیرمتمرکز از دارندگان توکن آن پروژه هستند.
معیارهای کلیدی رشد آنها چنین هستند:
مجموع ارزش قفل شده TVL: این مفهوم نشان دهندهی ارزش کلی داراییهای رمزنگاری شده است که در یک پروتکل DeFi برای مواردی مانند تجارت، سهامداری و وام دهی سپردهگذاری شده است. در حالی که TVL یک معیار عالی برای پروتکلهای وامگیری/وامدهی مانند Aave و Compound است، اما برای صرافیهای غیرمتمرکز مانند Uniswap که رشدشان را عمدتاً با حجم معاملات اندازهگیری میکنند، کمتر مفید است.
یکی از نکات منفی استفاده از معیار TVL برای اندازهگیری رشد بلندمدت این است که کاربران و معاملهگران اغلب در جستجوی بازدهی بالاتر از یک برنامه DeFi به برنامه دیگر میپرند و چند نهنگ میتوانند توهم فعالیت را ایجاد کنند که این باعث میشود TVL یک معیار استفاده خیلی دقیق نباشد. با این حال، این یک معیار عالی برای جذب اعتماد و اطمینان است. داراییهای قفل شده دارای ارزش ملموس بوده و هزینه فرصت سایر مصارف تولیدی را متحمل میشوند.
کیفپولهای فعال: در حالی که بازارهای سنتی کاربران فعال روزانه (Daily Active Users (DAU)) و کاربران فعال ماهانه (Monthly Active Users (MAU)) را اندازهگیری میکنند، در DeFi کاربران به سادگی کیف پول خود را متصل میکنند و شروع به خرید، فروش و شرطبندی میکنند. اندازه گیری آنالوگ برای DAU و MAU در DeFi، کیف پولهای فعال روزانه و کیف پولهای فعال ماهانه است.
تعداد ادغام: از آنجایی که برنامههای DeFi قابل ترکیب هستند یا میتوانند با سایر برنامههای DeFi تعامل داشته باشند و روی آنها کار کنند، یکی دیگر از معیارهای رشد، تعداد و کیفیت ادغامهایی است که آن برنامه در سایر کیف پولها، صرافیها و محصولات DeFi استفاده میشود. فعالیت توسعه دهندگان کلید دستیابی به رشد پروژه و رهبری بازار در DeFi است.
لایه اول و لایه دوم: رشد از طریق فعالیت توسعه دهندگان
لایه اول به بلاکچینهای سطح پایه اشاره دارد که پروژههایی مانند اتریوم، سولانا، نییر، آوالانچ و فلو را تعریف میکنند. پروژههای لایه دوم، مانند Polygon، در بالای لایه اول موجود قرار میگیرند تا مقیاس بندی را ارائه دهند. رشد این پروژهها در درجه اول از برنامههای ساخته شده بر روی این پروتکلها حاصل میشود.
معیارهای کلیدی در این زمینه چنین هستند:
تعداد برنامهنویسها و برنامهها: با توجه به اینکه پروژههای لایه اول و لایه دوم منبع باز هستند، هر کسی میتواند روی آنها کار کند و با آنها یکپارچه شود. تعداد توسعه دهندگان و تعداد برنامههای ساخته شده بر روی یک پروتکل مشخص، شاید مهمترین معیار رشد برای پروژههای لایه اول و لایه دوم باشد. یک راه خوب برای تعیین کمیت تعداد توسعه دهندگانی که در یک پروژه مشارکت میکنند، بررسی تعداد کاربران فعال در محیطهای توسعه دهنده و کتابخانههایی مانند Github است.
هرچه برنامههای اسپینآف هم از سوی کاربران و هم از سرمایهگذاران جذابیت بیشتری کسب کنند، رشد بیشتری برای پروژه پایه وجود خواهد داشت. به عنوان مثال، بلاکچین Flow از داشتن ۵۰ برنامه در شبکه خود در دسامبر ۲۰۲۰ به ۶۵۰ برنامه در پایان سال ۲۰۲۱ رسید. پروژههای ایجاد شده بر روی Flow در سال گذشته بیش از ۷۰۰ میلیون دلار سرمایه جذب کرد و به رشد تراکنش و پذیرش کاربران از بلاکچین Flow کمک کرد.
تعداد کیف پولهای فعال: اکثر پروژههای لایه اول و دوم کیف پولهای رمزنگاری مخصوص به خود را دارند که به کاربران امکان خرید، فروش، نگهداری سهام و تعامل با برنامههای غیرمتمرکز (dapp) را میدهند که بر روی زیرساخت آنها ساخته شدهاند. همانطور که در DeFi وجود داشت، تعداد کیف پولهای فعال روزانه (DAW) و کیف پولهای فعال ماهانه (MAW) یک معیار رشد کلیدی است. همچنین کیف پولهای شخص ثالث مانند Metamask (Ethereum)، Blocto (Flow) و Phantom (Solana) اغلب به مراکز اصلی داراییهای کاربران از داخل اکوسیستم پروتکل تبدیل میشوند.
تعداد کل و اندازه تراکنشها: تعداد تراکنشها، تعداد تراکنشهای بزرگ (بیش از ۱۰۰۰۰۰ دلار) و حجم تراکنش در یک پروتکل معین، معیار خوبی برای استفاده شبکه به عنوان وسیله مبادله است (البته این لزوماً پایان کار و هدف نهایی بسیاری از پروژهها نیست). علاوه بر این، سهم دلار از کل حجم معاملات را نیز میتوان برای اندازه گیری سهم از بازار در مقابل رقبا استفاده کرد.
کسب درآمد از طریق بازی: رشد از طریق مشارکت و مشوقهای بازیکنان
بازیهای کسب درآمدی، بازیهای ویدیویی هستند که در آن بازیکن میتواند پاداشهایی با ارزش واقعی دریافت کند. برخلاف بازیهای ویدیویی معمولی که آیتمهای درون بازی در شبکههای داده خصوصی نگهداری میشوند و متعلق به سازندگان بازی هستند، NFTها به بازیکنان این امکان را میدهند که داراییهای منحصربهفردی را که خریداری میکنند، تحت مالکیت خود داشته باشند.
علاوه بر این، هنگامی که یک بازیکن صاحب یک دارایی درون بازی NFT شود، میتواند آزادانه آن را خارج از پلتفرمی که در آن ایجاد شده است بفروشد، چیزی که با بازیهای معمولی امکان پذیر نیست. بازیکنان همچنین در مدیریت خود بازی امکان مشارکت دارند. در حالی که ما هنوز یک مدل پایدار برای بازیهای رمزنگاری را مشاهده نکردهایم که بتوانیم از آن به عنوان طرحی برای موفقیت استفاده کنیم،
در اینجا سه معیار مفید برای ارزیابی پروژههای P۲E وجود دارد:
تعداد بازیکنان فعال: تعداد کاربران فعال روزانه (یا ماهانه) معیار کلیدی رشد و محبوبیت یک بازی است. در حالی که غنی بودن محتوای بازی برای موفقیت بسیار مهم است، یک بازی غنی از محتوا، اما با تعداد کمی از کاربران، بی ارزش خواهد شد. همچنین توانایی پروژه برای حفظ تعداد بازیکنان فعال خود به همان اندازه مهم است. به عنوان مثال، در Axie Infinity که بر روی زنجیره Ronin ساخته شده است، در شش ماه گذشته، میانگین تعداد کاربران روزانه از ۱۲۰۰۰۰ به حدود ۲۰۰۰۰ و درآمد SLP (ارز درون بازی) نیز کاهش یافته است.
حجم تراکنش به ازای هر کاربر: این معیار به میانگین مقدار وجوهی که به ازای هر بازیکن منتقل میشود، اشاره دارد که هم سطح تعامل کاربر و هم بیعیب و نقصی طراحی توکن را نشان میدهد. رشد متوسط حجم تراکنش به ازای هر کاربر نیز کلید رشد درآمد است. باید گفت که برای ارزیابی پروژهها، ثبات و رشد متوسط حجم تراکنش به ازای هر کاربر ملاکی بسیار مهم است.
تعداد (و کیفیت) مشارکتهای گروهی: در بازیهای Web۳، رشد و توزیع معمولاً از طریق ارجاع بازیکن و مشارکت با گروهها حاصل میشود. گروه بازیهای رمزنگاری گروهی از گیمرها هستند که با هم بازی میکنند، دادهها و داراییهای درون بازی را به اشتراک میگذارند و از سایر گیمرها حمایت میکنند. انجمنهایی مانند Yield Guild Games، Ancient۸، Good Games Guild، و Merit Circle به بازیکنان جدید این امکان را میدهند که بازی را با قرض گرفتن توکنهای بازی شروع کنند که در غیر این صورت ممکن است قادر به پرداخت آن نباشند.
آنها همچنین به بازیهای P۲E نیز کمک میکنند تا از طریق کمکهزینه، بازاریابی آنلاین و سرمایهگذاری مستقیم، تعداد کاربران فعال روزانه را افزایش دهند. این گروهها خود انتخاب میکنند که از چه بازیهایی حمایت کنند و برای این انتخاب به سه عامل توجه میکنند: کیفیت بازی، قدرت اجتماع بازیکنان و استحکام اقتصاد بازی.
جمعبندی
همانطور که Web۳ بالغ میشود، نیاز به درک مشتریان، محرکهای درآمد و معیارهای رشد واقعی نیز افزایش مییابد. در حالی که معیارهای ذکر شده در این مقاله به خودی خود جامع و مانع نیستند و اغلب با اخطارها و محدودیتهای متفاوتی همراه هستند، اما نشاندهنده خوبی برای تشخیص جهت حرکت یک پروژه Web۳ هستند. درک این معیارها به هدایت تصمیمات تجاری و همچنین مشوقهای جلب سرمایه کمک میکند.