بازخوانی سخنان بی‌نظیر بوتو؛

برایم قابل‌تحمل نیست آیت‌الله‌خامنه‌ای‌از حکومتم ناراحت‌باشند

تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱۳۸۹

خانم بی‌نظیر بوتو در حالی که گریه می‌کرد، به آقا گفت: «یک خواهش دارم و آن اینکه روز قیامت مرا شفاعت کنید.»

بی‌نظیر بوتو گفت: «من برای آیت الله خامنه‌ای قداست قائل هستم و از ایشان خواسته‌ام برای موفقیت من دعا کند و برای من قابل تحمل نیست که ایشان از حکومت من ناراحت باشند.»

به گزارش گرداب، مرکز اسناد نوشت: «بی‌نظیر بوتو در دوران نخست‌وزیری‌اش ۲ بار به ایران سفر کرد که یک نوبت آن، دیدار رسمی به دعوت آقای‌ هاشمی رفسنجانی، رئیس‌جمهور وقت بود. به یاد دارم بی‌نظیر بوتو هنگام پیاده شدن از هواپیما در فرودگاه مهرآباد تهران، چادری مشکی بر دوش خود انداخته بود و روسری سفت و محکم سفید رنگی هم به سر داشت و آقای ‌هاشمی به شوخی به او گفت، چقدر خودتان را پیچانده‌اید.»

در جریان این سفر وقتی خانم بی‌نظیر بوتو خدمت رهبر معظم انقلاب آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای می‌رسد، بیت معظم له نسبت به حجاب ایشان ایراد گرفته‌اند و حتی چادری برایشان پیدا کرده‌اند که ایشان چادر به سر خدمت آقا رسیده‌است.

حجت الاسلام والمسلمین موسوی کاشانی از اعضای بیت رهبری می‌گوید: «آقا از‌ همان اول در مقام نصیحت برآمدند و فرمودند: «دخترم، تو فرزند اسلام هستی، تو فرزند امیرالمؤمنینی، تو فرزند اهل بیتی، تو فرزند قرآنی، تو مسلمانی، تو شیعه هستی.»

همین طور آقا ادامه دادند و کاری کردند که خانم بی‌نظیر بوتو شروع به گریه کرد و در حالی که گریه می‌کرد، گفت: «یک خواهش دارم و آن اینکه روز قیامت مرا شفاعت کنید.» آقا بلافاصله فرمودند: «شفاعت مخصوص محمد و آل محمد است. بهترین شفاعت در این دنیا این است که شما مشی و مرامتان را با اهل بیت علیهم السلام هماهنگ کنید. خودتان که مسلمانید، دست برندارید و از لباس دین خارج نشوید

اما نکته جالب‌تر اینکه بعد از این سفر، بعد‌ها معاون وزیر خارجه در نقش فرستاده ویژه رئیس‌جمهور (هاشمی رفسنجانی) به ملاقات بی‌نظیر بوتو در پاکستان می‌رود. معاون وزیر خارجه در این دیدار از کتاب بوتو "دختری از شرق" در مقام تمجید بر می‌آید و می‌گوید: «من در هواپیما کتاب شما "دختری از شرق" را مطالعه کردم و احساسات شما به ویژه آنجا که نوشته‌اید با مادرتان در مجلس عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین (ع) شرکت می‌کردید و می‌گریستید تحسین می‌کنم، این بسیار ارزشمند است. تاریخ مبارزات پدرتان و خودتان نیز برای من بسیار جالب بود.»

بی‌نظیر بوتو در جواب می‌گوید: «آیا می‌دانید همسر من هم شیعه است؟»

معاون وقت آسیا و اقیانوسیه وزارت خارجه نیز می‌گوید: «بله، می‌دانم و در تهران با ایشان در این زمینه نیز صحبت داشتم. شما نظر نظام جمهوری اسلامی را درباره خودتان حتما در ملاقات با حضرت آیت‌الله‌خامنه‌ای احساس کردید. ما شما را به خودمان بسیار نزدیک احساس می‌کنیم. بطور طبیعی انتظار ما از شخص شما و حکومت شما بیش از دیگران است. ما حتی در کشوری مانند هند هیچگاه نشنیده‌ایم به مقدسات جمهوری اسلامی توهینی کنند. متأسفانه در پاکستان به جمهوری اسلامی ایران و حضرت امام (ره) توهین می‌شود و شیعه را کافر می‌خوانند و حتی پرچم ایران را آتش می‌زنند.

این به هیچ وجه برای ما قابل تحمل نیست و من خصوصی به شما می‌گویم که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و رفسنجانی و ولایتی از این موضوع ناخشنودند. ما اجازه نمی‌دهیم در خاک ایران به پاکستان توهین شود. این را می‌دانیم که دولت از سپاه صحابه حمایت نمی‌کند ولی در هر صورت آن‌ها در حاکمیت شما این کار را انجام می‌دهند. من مأموریت دارم که از شما بخواهم هر طور که می‌دانید جلو این مسائل را بگیرید. سر وزیر ایالت پنجاب که از حزب شماست با سپاه صحابه ارتباط نزدیک دارد و برخورد وی با شیعیان برخورد غیر اصولی است. البته نمی‌خواهیم در مسائل داخلی شما دخالت کنیم ولی شما این حق را بدهید که با رابطه ویژه‌ای که با شما داریم اینگونه مسائل را صریح و دوستانه مطرح کنیم. من در جلوی دیگران با خود شما این مسائل را مطرح نکردم تا رعایت همه مسائل شده باشد.»

بی‌نظیر بوتو که گویی از این نوع صراحت شگفت زده شده در پاسخ به نماینده ویژه رئیس‌جمهور می‌گوید: «من از شما تشکر می‌کنم که اینگونه صریح مسائل را مطرح نمودید. من برای آیت‌الله‌ خامنه‌ای قداست قائل هستم و از ایشان خواسته‌ام برای موفقیت من دعا کند و برای من قابل تحمل نیست که ایشان از حکومت من ناراحت باشند. من هر کاری که در اختیارات قانونی‌ام باشد برای حل این مشکل انجام خواهم داد. سروزیر پنجاب از حزب مردم نیست ولی از حزب مسلم لیگ جونجو است که مؤتلف حزب مردم است، با وجود این من تذکر جدی به وی خواهم داد.»

کشور پاکستان در سال‌های ۱۳۷۱و ۱۳۷۲ از زبان جواد منصوری سفیر ج. ا. ا در سال ۱۳۷۲
اولاً جریان وهابیت توسط غرب به شدت مورد حمایت می‌باشد بنابراین وهابیت تنها یک جریان مذهبی ساده نیست، بلکه یک جریانی است که برای مقابله با اسلام در تمام جهت آن ایجاد شده است. نکته بعدی آنکه جمهوری اسلامی ایران در این زمینه و یا در کل در زمینه‌های فرهنگی برنامه مشخص و مدونی برای خارج از کشور نداشت. ضمن این‌که بر اساس دیدگاه بعضی از غربی‌ها پاکستان و افغانستان از جمله کشورهایی هستند که برای ایجاد یک انقلاب اسلامی بسیار مستعد هستند به همین دلیل امریکا و انگلیس و عربستان و کشورهای دیگر خیلی اجازه حضور ایران در پاکستان به عنوان یک عامل تعیین‌کننده در تصمیم‌گیری‌ها را نمی‌دهند.

ایران مانند عربستان نتوانسته در پاکستان و افغانستان برای پیشبرد اهدافش سرمایه‌گذاری کند. با توجه به ثروت فوق‌العاده عربستان امکان رقابت از لحاظ مالی که وجود نداشت، اما متأسفانه از لحاظ مدیریتی هم ضعیف کار کردیم.

آن چیز که در پاکستان می‌گذرد به دولت و مردم آن مربوط نمی‌شود بلکه دقیقاً از خارج مدیریت می‌شود و با توجه به اهدافی که پشت این قضایا است. این روند به توسعه تروریسم علیه ایران در منطقه منجر خواهد شد به طور مثال ما در اوایل انقلاب بسیاری از نیرو‌هایمان اعم از مهندسین و سپاهیان و دیگر افراد ایرانی حاضر در پاکستان به دست همین گروهک‌ها به شهادت رسیده‌اند یا تهدید شده‌اند. به کنسولگری و خانه فرهنگ ما حمله شد و حتی تعدادی از شیعیان را هم فقط به خاطر علاقه‌مندی به ایران به شهادت رساندند.

در پاکستان قدرت واقعی در اختیار ارتش این کشور است و دولت پاکستان در مقابل دستگاه اطلاعاتی امریکا توان ندارد و اینکه دولت پاکستان به صراحت به ما گفته بود که ما به دلیل وابستگی و منافعی که نسبت به امریکا و عربستان داریم، نمی‌توانیم در مقابل مواضع آن‌ها ایستادگی کنیم و موضع مخالف بگیریم. حتی در یک مورد یکی از علمای سر‌شناس و برجسته پاکستان در سخنرانی خود به شدت علیه ایران و تشیع صحبت کرده بود و وقتی با او به صورت خصوصی صحبت کردم و علت را جویا شدم، گفت که دل ما با ایران است اما زبانمان با عربستان است به دلیل اینکه پول ما از عربستان می‌آید!