ماهنامه پیوست در گزارشی قانونی بودن یا نبودن خدمات مالی مبتنی بر وثیقه ارز دیجیتال را بررسی کرده است.
به گزارش گرداب، در روزهای گذشته و بعد از گذشت مدتها از ارائه وام با وثیقه رمزارز توسط پلتفرمهایی مانند صرافیهای ارزدیجیتالی، مصطفی قمریوفا، مدیر روبطعمومی بانک مرکزی، در حساب کاربری ایکس (توییتر سابق) خود گفت وام با وثیقه رمزارز تخلف نیست، اما فعالیت بدون مجوز تخلف است. به نظر میرسد جمله دوم نقیض جمله اول است.
در حال حاضر مشخص نیست چگونه بانک مرکزی اعلام میکند وام با وثیقه رمزارزی تخلف نیست، در حالی که به گفته عباس آشتیانی مدیرعامل انجمن بلاکچین، بانک مرکزی در تاریخ ۱۰ دی ۹۶ بانکها و موسسات مالی را از ورود به این حوزه منع کرده است. همچنین تاکنون رمزارزها به صورت قانونی به عنوان یک کلاس دارایی در کشور تعریف نشدهاند. به همین ترتیب اگر این وامها توسط سیستم بانکی و نظارتی تعریفنشده به حساب میآیند، برای پلتفرمهایی مانند صرافیها هم که این خدمت مالی را میدهند، از طرف حاکمیت مجوزی تعریف نشده است.
وام رمزارزی اصطلاح درستی است؟
خدمت مالی که با نام «وام با وثیقه رمزارزی» شناخته میشود شامل بخشهای مختلفی میشود و صرافی بستری برای نگهداری دارایی و ارائه خدمت به مشتری به حساب میآید. در این مورد مدیرعامل تترلند، رضا مسعودیفر، معتقد است: اسم این خدمت را نمیتوان وام گذاشت. این اعتبارات با پشتوانه رمزارزی به شکل BNPL در اختیار کاربران قرار میگیرد و تترلند در همکاری با دیجیپی، سرویسی تحت عنوان دریافت اعتبار با پشتوانه رمزارز ایجاد کرده است. تامین نقدینگی این سرویس توسط یکی از تامینکنندگان نقدینگی قانونی کشور انجام میشود. مدل فعلی ما تکقسطی است و نگهداری رمزارز در تترلند به درخواست کاربر و در نقش ضمانت برای اعتبار انجام میشود.
امید امینزاده، رئیس هیات مدیره آبانتتر، میگوید: ما مستقیم از منابع صرافی، این تامین مالی را انجام نمیدهیم یعنی خود صرافی نقشی در تامین مالی ندارد. ما وجه تضمینکننده این تسهیلات هستیم. ونسی ارائهدهنده سرویسی است که تسهیلات از این طریق در اختیار کاربر قرار میگیرد. وظیفه ما این است که اگر کاربر در شرایطی نسبت به بازپرداخت اقساطش نکول یا تاخیر کرد، طی یک قرارداد هزینه نکولکننده را پرداخت کنیم.
امیرحسین مردانی مدیرعامل بیتپین با اشاره به نقش صرافی به عنوان بستر پرداخت وام با استفاده از وثیقه رمزارزی گفت: پلتفرمهای رمزارزی دو خدمت ارائه میدهند؛ یکی خدمات پذیرهنویسی، یعنی شناسایی مشتریها و اعطای امتیاز و تشخیص اینکه آیا کاربر صلاحیت دریافت وام را دارد یا خیر. دیگر اینکه از یک کلاس دارایی جدید به اسم داراییهای دیجیتالی استفاده و آن را به عنوان وثیقه نگهداری میکنند؛ بنابراین وامدهنده یک نهاد مالی است. وامگیرنده هم شخصی است که میتواند وام بگیرد و وثیقهاش را در پلتفرم رمزارزی نگهداری کند. پلتفرم، تضمین را به نماینگی از وامدهنده نگهداری میکند و اعتبار یا وام را به صورت ریالی به وامدهنده میدهد.
امکان نگهداری دارایی رمزارزی در کنار انجام معاملات، از جمله خدمات پایهای صرافیها به حساب میآید. با این حال این دو خدمت پتانسیل تعریف دیگر خدمات را به صرافیها میدهد تا هرچه بیشتر بتوانند با نیازهای کاربران منطبق شوند و میتوان دلیل ارائه این خدمات را در همین رویکرد مشاهده کرد. امینزاده در این باره معتقد است، ارائه خدمات مبتنی بر نیاز کاربران نهایی مهم است و در این روش هم مانند دیگر شکلهای وام، کاربر دارایی را در اختیار دارد و میتواند در ازای وثیقهگذاری آن، شکل دیگری از دارایی را دریافت کند.
مردانی صرافی را بستری برای نگهداری داراییهای رمزارز در این خدمت میداند. او میگوید در این خدمت دو ارزش افزوده عمده توسط صرافیها ایجاد میشود و صرافی محلی برای نگهداری وثیقه کاربران و همچنین بستری برای برگشت یا نقد کردن دارایی است.
مسعودیفر هم افزایش تعداد سرمایهگذاران ریسکپذیر در حوزه رمزارزها در سالهای گذشته در کنار افزایش علاقه به سرمایهگذاری در حوزههای نوین رمزارزی را به عنوان دو دلیل مطرح میکند و معتقد است در نسل جوانتر نیازمندی برای شیوههای جدید اعتبار سنجی وجود دارد. به همین ترتیب بستری برای نقش آفرینی پلتفرمهای رمزارزی در قالب ضامن افراد به لحاظ دریافت تسهیلات ایجاد شده است.
مزایا برای کاربران و تاثیر در شبکه بانکی چگونه تعریف میشود؟
با نگاهی به صحبتها در مورد وامهای رمزارزی و آشفتگی در این فضا، بهتر است مروری بر مزایای این خدمت برای کاربران نهایی داشته باشیم. مدیرعامل تترلند مزایای این خدمت را بیشتر برای آن دسته از کاربرانی میداند که به رمزارزها با دید سرمایهگذاری بلندمدت نگاه میکنند و حفظ دارایی رمزارزی در کنار دریافت اعتبار ریالی را از جذابترین ویژگیهای این سرویس میبینند.
رئیس هیاتمدیره آبانتتر میگوید: مزایای این وامها این است که کاربر داراییاش را حفظ میکند و میتواند منابعی بگیرد که این منابع را تبدیل به اهرم کند. در واقع وام به معنی اهرم است و کاربر یک اهرم برای داراییاش گرفته است.
مدیرعامل بیتپین هم با اشاره به این موضوع که وثیقهگذاری یک خانه دو میلیاردی برای دریافت ۱۰۰ میلیون وام منطقی نیست توضیح میدهد: دارایی رمزارزی این امکان را به کاربر میدهد که به اندازه وام مورد نیاز دارایی دیجیتالی را به عنوان وثیقه قرار دهد. همچنین در بسیاری از موارد مشتریها توان ارائه چک را ندارند، اما این افراد دارایی ارز دیجیتالی دارند و میتوانند به عنوان وثیقه استفاده کنند.
در اسم این خدمت مالی کلمه «وام» شاید ذهنیتی ایجاد کند که شبکه بانکی را تحت تاثیر قرار میدهد. امینزاده میگوید: ما باید به اقتصاد بازار آزاد و رقابتی قائل باشیم. تسهیلات در شبکه بانکی باید تابع عرضه و تقاضا باشد. بخشی از این وامها از سرمایه شبکه بانکی نیست و در واقع کریپتو تاثیری در نحوه پرداخت تسهیلات در شبکه بانکی ندارد.
همچنین مسعودیفر معتقد است: اتفاقی که در ارائه سرویس اعتبار خرید با ضمانت رمزارزی در حال رخ دادن است اساساً با آنچه دغدغه شبکه بانکی است منافاتی ندارد. پلتفرم تترلند در نقش ضامن کاربرانش، تضامینی به اعتباردهنده ارائه میدهند که کاملاً مورد قبول سیستم بانکی است. عملاً میتوان اینطور گفت ما وارد حوزه بانکی نشدهایم و صرفاً تسهیلگری در امر اعتبارسنجی و کاهش ریسک نکول را رقم زدیم.
نظارت در این وامها چگونه است؟
حوزه رمزارزها هنوز با چالشهای نظارتی زیادی مواجه است و ارائه وام رمزارزی هم به عنوان یکی از جدیدترین خدمات در این حوزه چالشهای بیشتری را به وجود آورده است. در این باره مردانی میگوید این نوع خدماتی که ارائه میشود یک واسطه گری جدیدی است که صرفاً در دو بخش توثیق و پذیرهنویسی ارائه خدمات میدهد. اسم این وامها، وام با توثیق رمزارز است نه وام رمزارزی به همین دلیل این موضوع یک اتفاق جدید است که سوالاتی توسط رگولاتور و نهادهای مالی به وجود آورده است. در این مدت برای رگولاتور این حوزه شفاف شده و قطعاً شفافتر هم میشود.
امینزاده معتقد است: نهاد عمومی و تنظیمگر باید دنبال خیر عمومی و رفع تعارض باشد. حمایت رگولاتور باید به شکلی باشد که از بازپرداخت نکول بانکی کاربر مطمئن باشد. همچنین از سیستم و مفهوم بازار اطمینان حاصل پیدا کند. قوانین دستوری، نرخگذاری، محدودیت و کنترل بازار پولی از وظایف رگولاتور نیست.
مسعودیفر میگوید: نهادهای ناظر و تصمیمگیرنده با شناخت از پتانسیلهای این حوزه و همچنین بهبود فضای خاکستری رمزارزها، میتوانند در اجرای هرچه بهتر سرویسهای اعتباردهی یاری برسانند. در بخش نظارت بر تخصیص وام، به دلیل اینکه به طور معمول این وامها از نهادهای دارای مجوز وامدهی صورت میگیرد عملاً نظارت نیز شکل گرفته است. پلتفرمهای رمزارزی نظیر تترلند، با پذیرفتن و ایجاد سازوکار مرتبط با کنترل ریسک نوسانات رمزارز، تنها در نقش underwriter ظاهر شدهاند.
توسعه خدمات کاربرمحور در مقابل تصمیمات سلیقهای
ارائه وامهای رمزارزی موضوعی منحصر به پلتفرمهای داخلی نیست و کاربران میتوانند این تسهیلات را از پلتفرمهای خارجی هم دریافت کنند. با این تفاوت که تسهیلات دریافتی به صورت ریالی نیست و کاربران با یک تراکنش بیشتر میتوانند آن را به ریال هم تبدیل کنند. به همین دلیل نبود بازیگران داخلی در این خدمت میتواند به بیشتر شدن معاملات کاربران داخلی در پلتفرمهای خارجی کمک کند.
امینزاده معتقد است: موضوع اصلی رقابت است. اما به دلیل نبود آگاهی و ریسک بالا دریافت خدمات برای کاربران ایرانی در پلتفرمهای خارجی این نیاز وجود دارد. کاربر میتواند از صرافی ایرانی و غیرایرانی این خدمت را دریافت کنند، اما ما در ایران به ریال میدهیم.
مسعودیفر هم میگوید: دریافت وام و اعتبار خرید ریالی با ضمانت در پلتفرمهای جهانی امکانپذیر نیست. سرویسهای نظیر دریافت وام رمزارزی با ضمانت رمزارزی در بسترهای defi قابل انجام است که به طور کلی مورد متفاوتی است. همچنین پشتیبانی بهتر و ریسکهای مرتبط با محدودیتهای بینالمللی و همچنین قابل پیگیری بودن مراتب مرتبط با دریافت اعتبار در قیاس با سرویسهای غیرمتمرکز، میتواند از مزایای چنین سرویسی باشد.
مردانی مخاطب این خدمت را به دو بخش وامدهنده و گیرنده تفکیک میکند و میگوید: برای وامدهنده این مزیت وجود دارد که بتواند کلاس دارایی جدید مثل رمزارز را به عنوان تضمین قبول کنند و با نرخ نکول صفر وام بدهند. این امکان در صرافیهای خارجی اصلاً وجود ندارد. موضوع دیگر فیات است. یعنی کاربر میتواند با ارائه وثیقه رمزارزی وام ریالی دریافت کند.
او درباره رویکرد رگولاتوری هم توضیح میدهد: این فرایند جدید است و معمولاً کسبوکارها یک قدم جلوتر از رگولاتور شروع به فعالیت میکنند. رگولاتور هم باید در ادامه فعالیت کسبوکارها حرکت و موازین را مشخص کند. در این نوع پرداخت و اعطای وام، از آنجا که ریسک کاربر و وامدهنده در مینیموم خودش قرار دارد، مساله خاصی وجود ندارد. یک بحث کلان هم در میان است؛ معمولاً زمانی که تکنولوژیهای جدید به وجود میآیند رگولاتور با تاخیر کمتری وارد فضا میشود. بهزودی این ساماندهی در این حوزه هم ایجاد خواهد شد و خدمات خیلی شفافتر به کاربر ارائه میشود.
مسعودیفر نیز معتقد است: متاسفانه سازوکار و چارچوب مشخصی بر فضای رمزارز ایران حاکم نیست، فضای خاکستری فعلی که نه قانون مشخصی نوشته شده است و نه حمایتی از این فضا شکل میگیرد، توسعه سرویسهای نوین و مورد نیاز کاربران را سخت کرده است. نبود قانون مشخص، محدودیتهای یکشبه و عدم تدوین فضایی روشن از سوی قانونگذاران، از اصلیترین مواردی است که توسعه خدمات را در این فضا سختتر از گذشته کرده است.
در آخر به گفته امینزاده، این رویکرد میتواند منجر به محدود شدن حق انتخاب، محدود شدن رقابت و حرکت به سمت اقتصاد ضدشفاف و ضدرقابتی شود.