خاطره‌ای از رهبر انقلاب در شکنجه‌گاه ساواک

تاریخ انتشار : ۲۲ دی ۱۳۸۹

ایشان در جواب، ارتجاع را در معنی لغوی "عقب گرد کردن" و در اصطلاح به معنای "عقب گرد کردن در مسائل سیاسی و اقتصادی" معنا کرده و مرتجع واقعی در ایران را شاه معرفی کرده بودند.

اگرچه بسیاری از مبارزین زمان طاغوت  در مقابله با رژیم پهلوی اهل جانفشانی بودند ولی شرایط مخوف شکنجه‌گاه‌های آن رژیم موجب می‌شد که اغلب مبارزین، دست کم در زمان بازداشت، تقیه کرده و کمتر به مقابله صریح و مستقیم بپردازند.

در این میان برخی افراد شجاع یافت می‌شدند که بنابر تشخیص وظیفه در برابر شیطنت‌های رژیم، در‌‌ همان ایام بازداشت هم مسائل را با شجاعت و صراحت بیان می‌کردند. به گواهی اسناد، رهبر معظم انقلاب یکی از آنان است. آیت‌الله آل اسحاق که در ابتدای انقلاب از مسئولین سیستان و بلوچستان بوده‌ است، در همین باره خاطره‌ای دارد:

در زاهدان که بودیم از رادیو اعلام کردند یکی از مقامات بالا به زاهدان سفر می‌کنند. ما هم خوشحال شده و فهمیدیم که آقای خامنه‌ای از طرف امام می‌آیند.... پرونده‌ای که ساواک (زاهدان) در مورد ایشان تشکیل داده بود را دیدم.
یک بار در زمان شاه (وقتی آیت الله خامنه‌ای در تبعید در سیستان بودند) ایشان را دستگیر کرده و از ایشان می‌پرسند: ارتجاع چیست؟ مرتجع کیست؟

ایشان در جواب، ارتجاع را در معنی لغوی "عقب گرد کردن" و در اصطلاح به معنای "عقب گرد کردن در مسائل سیاسی و اقتصادی" معنا کرده و مرتجع واقعی در ایران را شاه معرفی کرده بودند. به خاطر اینکه کشور را از نظر سیاست عقب نگه داشته است، در حالی که حتی مصری‌ها نیز هواپیما می‌ساختند.

سپس ایشان را به شکنجه‌گاه تهران فرستاده بودند. بعد از مدتی، دوباره ثابتی (از مقامات ارشد ساواک)،‌‌ همان سؤال‌ها را از ایشان پرسیده و ایشان هم گفته بود که در زاهدان به این سؤالات پاسخ دادم. قبل از این مکالمات، شنبه یا یکشنبه را نوشته بودند که خامنه‌ای حال پاسخ دادن ندارد. مشخص می‌شود که ایشان را آنقدر اذیت (و شکنجه) کرده بودند که حتی توان حرف زدن را نداشته است. در ادامه نوشته بود: وقتی بهبود یافت از او بپرسید.

بعد از بهبودی که از او سؤال می‌کنند، ایشان می‌گویند: «در زاهدان جواب داده‌ام.» دوباره از او می‌پرسند: «نمی‌شود، باید مفصل پاسخ دهی» و ایشان دوباره‌‌ همان پاسخ را می‌دهد (شاه را مرتجع می‌خواند).

من فریفته این شجاعت ایشان شده بودم. وقتی به زاهدان آمدند گفتم: «آقا شما عجب جوابی به ساواکی‌ها داده‌اید.»
گفت: «شما از کجا فهمیده‌اید؟»
گفتم: «پرونده‌تان را مطالعه کردم.»
گفت: «الآن اینجاست؟»
گفتم: «خیر، سر جایش گذاشتم.»

(خاطرات آیت الله علی آل اسحاق، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صفحه ۲۵۶)

شبکه ایران