جالب توجه اینکه جنبشی که روزی شعار "دانستن حق مردم است" و "زنده باد مخالف من" اش، گوش عالم و آدم را کر کرده بود و تا همین امروز مدعی است که به دنبال آزادی بیان است، در عمل مخالف را به بدترین وجه و با ایجاد جوّ روانی منبعث از تحقیر و فشار بر حامیان خود، سانسور می‌کند.
کیهان؟ که خوندن ندارهشنیدم احمد رجانیوز می‌خونه!! تو می‌دونستی؟
فارس! قاه قاه قاه … فالس‌نیوز! شما چه چیزهائی که نمی‌خوانید.
جهان … این که مال این ….. هاست
الف هم مال این … است
تو واقعا اخبار صدا و سیما رو می‌بینی؟ واقعا عقب افتاده‌ای…
قلع و قمع همه رسانه‌های مخالف برای جلب تمام توجهات به BBC و VOA، این گزاره‌ها همه، راه‌هائی برای سانسور اخبار و جبهه‌گیری‌های مخالف، اما نه به صراحت که در پرده و ژست مبارزه است. به نظر می‌رسد یک جریان برنامه‌ریز در میان ضد انقلاب برنامه سانسور رسانه‌های جمهوری اسلامی را پیگیری می‌کند که در پردۀ انسداد عروق رسانه‌ای داخل، این جریان، موفقیت‌هائی را نیز کسب کرده و قله‌هائی را فتح نموده است.
ضد انقلاب نیز به شدت سانسورچی و مستبد در اشاعه خبر است، اما چون ابزار و توان آن را در محل در اختیار ندارد، با این روش‌های اجتماعی روانی، قصد منصرف کردن مردم از توجه به رسانه‌های حکومت مستقر در ایران را دارد. جالب توجه اینکه جنبشی که روزی شعار "دانستن حق مردم است" و "زنده باد مخالف من" اش، گوش عالم و آدم را کر کرده بود و تا همین امروز مدعی است که به دنبال آزادی بیان است، در عمل مخالف را به بدترین وجه و با ایجاد جوّ روانی منبعث از تحقیر و فشار بر حامیان خود، سانسور می‌کند.
این روش نوین سانسور مخالف برای یک گروه "معارض" تا به سر حد اردوگاه اشرف و شستشوی کامل ذهن حامیان به واسطه تحقیر و فشار و طلب، قابل پیشروی است. هر چند سانسور و فیلتر از طرف جمهوری اسلامی نیز اعمال می‌شود اما جمهوری اسلامی به عنوان یک حکومت نفوذ حزبی روی شهروندان خود ندارد، در حالی که یک جریان مصطلحا مبارزاتی از سوی ضدانقلاب، متنفذ و جهت دهنده است و این‌گونه و با این روش روبوت‌هائی مطیع که دستورالعمل روز خود را از مجاری منحصر به فرد دریافت می‌کنند حاصل می‌دهد.
این بستن راه‌ها و منابع خبری متفاوت از سوی ضد انقلاب، محدود به رسانه‌های جمهوری اسلامی نیست، اخیرا در هفته گذشته جریانی در مصر بر قفل کردن شناسه‌های شخصی علاقمندان به انقلاب اسلامی در شبکه‌های اجتماعی، مثل فیس‌بوک، فرندفید، گوگل‌ریدر و باز، به راه افتاده و در پی شناسائی شناسه‌های حامی انقلاب اسلامی و تهیه فهرست "امنیتی‌ها" و "جاسوس‌ها" و "خونخوارها" است تا اقلا در این بخش هم صدای مخالف کاملا بلوکه شده و عده‌ای گرفتار فضای بسته و یک‌سویه گردیده و آمادۀ دریافت دستورات گردند. همان بلائی که رجوی‌ها بر سر منافقین ضد خلق آورده و آنها را آواره و خسر الدنیا و الآخرة کردند.
با این حال، طبق مشاهدات نویسنده، علیرغم فیلترینگ، بر عکس این جریان در قشر ارزشی حزب‌اللهی قابل مشاهده است که دائم مشغول رصد سایت‌های مخالف و بررسی و تحلیل آن است و ابائی از مراجعه به این سایت‌ها نداشته و سطر به سطر آن را تحلیل می‌کند. بخش عمده‌ای از مراجعه‌کنندگان به سایت‌های ضد انقلاب، حامیان انقلابند که برای استطلاع و تحلیل و مقابله به این سایت‌ها سرک می‌‌کشند، بدیهی است که این وضعیت را باید مسئولین بررسی و درک کرده و مدل‌های گسترده از آن بیافرینند.
روزنوشت
فارس! قاه قاه قاه … فالس‌نیوز! شما چه چیزهائی که نمی‌خوانید.
جهان … این که مال این ….. هاست
الف هم مال این … است
تو واقعا اخبار صدا و سیما رو می‌بینی؟ واقعا عقب افتاده‌ای…
قلع و قمع همه رسانه‌های مخالف برای جلب تمام توجهات به BBC و VOA، این گزاره‌ها همه، راه‌هائی برای سانسور اخبار و جبهه‌گیری‌های مخالف، اما نه به صراحت که در پرده و ژست مبارزه است. به نظر می‌رسد یک جریان برنامه‌ریز در میان ضد انقلاب برنامه سانسور رسانه‌های جمهوری اسلامی را پیگیری می‌کند که در پردۀ انسداد عروق رسانه‌ای داخل، این جریان، موفقیت‌هائی را نیز کسب کرده و قله‌هائی را فتح نموده است.
ضد انقلاب نیز به شدت سانسورچی و مستبد در اشاعه خبر است، اما چون ابزار و توان آن را در محل در اختیار ندارد، با این روش‌های اجتماعی روانی، قصد منصرف کردن مردم از توجه به رسانه‌های حکومت مستقر در ایران را دارد. جالب توجه اینکه جنبشی که روزی شعار "دانستن حق مردم است" و "زنده باد مخالف من" اش، گوش عالم و آدم را کر کرده بود و تا همین امروز مدعی است که به دنبال آزادی بیان است، در عمل مخالف را به بدترین وجه و با ایجاد جوّ روانی منبعث از تحقیر و فشار بر حامیان خود، سانسور می‌کند.
این روش نوین سانسور مخالف برای یک گروه "معارض" تا به سر حد اردوگاه اشرف و شستشوی کامل ذهن حامیان به واسطه تحقیر و فشار و طلب، قابل پیشروی است. هر چند سانسور و فیلتر از طرف جمهوری اسلامی نیز اعمال می‌شود اما جمهوری اسلامی به عنوان یک حکومت نفوذ حزبی روی شهروندان خود ندارد، در حالی که یک جریان مصطلحا مبارزاتی از سوی ضدانقلاب، متنفذ و جهت دهنده است و این‌گونه و با این روش روبوت‌هائی مطیع که دستورالعمل روز خود را از مجاری منحصر به فرد دریافت می‌کنند حاصل می‌دهد.
این بستن راه‌ها و منابع خبری متفاوت از سوی ضد انقلاب، محدود به رسانه‌های جمهوری اسلامی نیست، اخیرا در هفته گذشته جریانی در مصر بر قفل کردن شناسه‌های شخصی علاقمندان به انقلاب اسلامی در شبکه‌های اجتماعی، مثل فیس‌بوک، فرندفید، گوگل‌ریدر و باز، به راه افتاده و در پی شناسائی شناسه‌های حامی انقلاب اسلامی و تهیه فهرست "امنیتی‌ها" و "جاسوس‌ها" و "خونخوارها" است تا اقلا در این بخش هم صدای مخالف کاملا بلوکه شده و عده‌ای گرفتار فضای بسته و یک‌سویه گردیده و آمادۀ دریافت دستورات گردند. همان بلائی که رجوی‌ها بر سر منافقین ضد خلق آورده و آنها را آواره و خسر الدنیا و الآخرة کردند.
با این حال، طبق مشاهدات نویسنده، علیرغم فیلترینگ، بر عکس این جریان در قشر ارزشی حزب‌اللهی قابل مشاهده است که دائم مشغول رصد سایت‌های مخالف و بررسی و تحلیل آن است و ابائی از مراجعه به این سایت‌ها نداشته و سطر به سطر آن را تحلیل می‌کند. بخش عمده‌ای از مراجعه‌کنندگان به سایت‌های ضد انقلاب، حامیان انقلابند که برای استطلاع و تحلیل و مقابله به این سایت‌ها سرک می‌‌کشند، بدیهی است که این وضعیت را باید مسئولین بررسی و درک کرده و مدل‌های گسترده از آن بیافرینند.
روزنوشت