Gerdab.IR | گرداب

جبهه فرهنگی سایبر دهه ۸۰ (2) و پایانی

مروری بر رشد و توسعه اینترنت در ایران

تاریخ انتشار : ۲۳ خرداد ۱۳۹۰

هنوز در مقابل سونامی تخریب بر ضد جمهوری اسلامی در فضای بین‌المللی و عربی، حتی یک وبلاگ انگلیسی یا عربی که به تبیین آرمان‌های انقلاب اسلامی و واقعیات برای مخاطبان مسلمان و غربی بپردازد وجود ندارد.

گرداب- دهه ۸۰ را از حیث فعالیت‌های فعالان فرهنگی انقلاب اسلامی در عرصه فضای مجازی به سه بخش می‌توان تقسیم کرد‌:

۱- مقطع زمانی سال‌های ۸۰ تا ۸۳ همزمان با دوره دولت دوم اصلاحات (رشد کافی‌نت‌ها؛ گرایش ایرانی‌ها به چت‌روم‌؛ تولد وبلاگ‌نویسی و گسترش سریع در ایران)

۲- مقطع زمانی مانده به انتخابات ریاست جمهوری نهم تا هنگام انتخابات ریاست جمهوری دهم (شکل‌گیری و رشد وبلاگ‌های مذهبی و انقلابی و غلبه آن‌ها بر دیگر پارادایم‌های فکری از لحاظ کمیت‌؛ کیفیت و اثرگذاری در سطح وب فارسی)

۳- انتخابات ریاست جمهوری دهم‌، فعالیت‌های قابل توجه و تولیدات فرهنگی پس از انتخابات و رکود سال ۸۹ (‌گرایش کاربران به شبکه‌های مختلف اجتماعی‌)

در نوشتار پیش رو که قسمت نخست آن پیش از این ارائه شد، به طور مختصر نگاهی خواهیم داشت بر تحولات این دوره در سطح کلان و آن‌چه که در دهه ۸۰ در سطح فضای وب ارزش‌مدار فارسی گذشت.

دولت نهم‌؛ جایگزین شدن گفتمان غالب ارزشی در فضای وب فارسی
سال ۸۴ سالی بود که برای اولین بار رسانه جدیدی با تاثیر گذاری بر نسل جوان وارد عرصه انتخابات شده بود. در مقابل سردرگمی و ناامیدی فضای وبلاگ‌نویسان سکولار و اصلاح‌طلب در تحریم انتخابات و یا حمایت از کاندیدای اصلاح طلب‌؛ شور و شوق زیادی در بین وبلاگ‌نویسان ارزشی ایجاد شده بود و بحث‌های داغی در حمایت از کاندیداهای اصولگرا وجود داشت. در نهایت همه این طیف با تمام اختلاف‌نظر‌ها‌؛ در دور دوم انتخابات با یکدیگر متفق شده و با پیروزی رئیس جمهوری دولت نهم پتانسیل بالایی در وبلاگستان ارزشی ایجاد گشت.

پیروزی احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست جمهوری و فضای یاس وبلاگ‌نویسان طیف مقابل از رای تاریخی مردم‌؛ این دوره را به سال‌های اوج وبلاگ‌نویسی ارزشی در این دهه بدل ساخت تا جایی که سایت بی‌بی‌سی نیز در گزارشی به این مطلب اقرار کرد.

در این مدت تا ظهور شبکه‌های اجتماعی نظیر بالاترین‌، فیس‌بوک و توییتر می‌توان گفت سکانداری و جریان‌سازی فضای وبلاگستان فارسی در دست طیف ارزشی قرار داشت.

حرکت‌های وبلاگی مختلفی در این ایام شکل گرفت. جنک سی و سه روزه لبنان‌؛ کاریکاتورهای دانمارکی‌؛ حمایت از حق هسته‌ای ملت ایران‌؛ جنگ غزه‌؛ نقد عملکرد صدا و سیما‌؛ حرکت حمایت از طلبه عدالت‌خواه سیرجانی‌؛ حرکت‌های متعدد خیریه‌؛ حمایت و تبلیغ مستندهای ده‌نمکی‌؛ مطالبات عدالت‌خواهانه و صنفی دانشجویی و...؛ در مقطع زمانی ۸۴ تا ۸۷ پویایی وبلاگستان ارزشی را به جایی رساند که هتاکی یک استاد دانشگاه سبب گشت که ۲۰۰۰ دانشجو به وسیله اطلاع رسانی از طریق اینترنت در مقابل دانشگاه تهران متحصن شوند و آن شخص مجبور به عذرخواهی و کناره‌گیری از استادی آن دانشگاه شود.

یا در مسئله‌ای مانند اخراج هیئت تحریریه ماهنامه سوره، به‌رغم سانسور خبری، موج اعتراضی شدیدی به واسطه وبلاگ‌نویسان علیه مسئولین حوزه هنری شکل بگیرد.

 اوج بلوغ جریان وبلاگستان در این مقطع زمانی را می‌توان در جنگ ۲۰۰۸ غزه شاهد بود. تجمع در مقابل سفارت مصر با محوریت وبلاگ‌نویسان شکل گرفت و در تحصن فرودگاه ده‌ها وبلاگ‌نویس به صورت لحظه به لحظه اخبار تحصن‌، عکس‌ها و فیلم‌ها را به وسیله وبلاگ‌های خود به جهان مخابره می‌کردند. حمله‌های هکری غافل‌گیر کننده به سایت‌های دانمارکی‌، اسرائیلی و ضد شیعی نیز از جمله نقاط قابل ذکر این دوره بود.

رشد شبکه‌های اجتماعی‌؛ افول وبلاگ‌نویسی‌؛ فضای انتخابات دهم و پس از آن
هر چند شبکه‌های اجتماعی نظیر فیس‌بوک، یوتیوب، توییتر و فرندفید به ترتیب در سال‌های ۲۰۰۴، ۲۰۰۵، ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ ایجاد شدند‌؛ اما گرایش به این شبکه‌ها در ایران را می‌توان به پس از ظهور اینترنت پرسرعت نسبت داد.

 رشد شبکه‌های اجتماعی هر چند سبب رونق وبلاگستان سکولار پس از یک رکود چند ساله گشت، اما متاسفانه در طیف مقابل و ارزشی باعث معکوس شدن روند رو به رشد کیفی وبلاگ‌نویسی در این مقطع زمانی شد.

رابطه گرایش به شبکه‌های اجتماعی با روند به روز رسانی وبلاگ برای بسیاری از این وبلاگ‌نویسان معکوس شد. به طوری‌که به ندرت می‌توان وبلاگ‌نویسی را یافت که وارد فضای شبکه‌های اجتماعی شده باشد و این حضور سبب رشد وبلاگ‌نویسی وی شده باشد. امروز نیز بسیاری از فعالان وبلاگ‌های موثر نسل اول یا فعالیتی ندارند یا وبلاگ‌هایشان نقاط اثرگذاری گذشته خود را از دست داده است. در حالی که در طیف مقابل شبکه‌های اجتماعی سبب رونق دوباره وبلاگ‌نویسی و افزایش تصاعدی مخاطبان محتواهای وبلاگی به سبب بهر‌ه‌گیری از این ابزار گشت.

یکی دیگر از عواملی که در تغییر کفه ترازو به نفع طیف مقابل نقش داشت رشد شبکه‌های اجتماعی مافیایی نظیر بالاترین بود‌، شبکه‌ای که با ساختار طراحی شده آن امکان هر گونه استفاده موثر برای بهره‌برداری ارزشی در آن سلب شده است. هر چند این شبکه در کوتاه مدت، به خصوص در مقطع پیش از انتخابات و مقاطعی از اغتشاشات پس از آن در بهره‌گیری از فضای غبارآلود و دامن زدن به آن به دلیل ضعف‌های رسانه‌های داخلی موفق بود، اما پس از مدتی ترفندهای آن رو شد و به دلیل توهم دست داده به اعضای آن، به پاتوقی برای تفریح، سرگرمی و تمسخر اپوزیسیون جمهوری اسلامی بدل گشت.

این سایت پس از شکست مضحک پروژه اسب تروا و حضور ۸۰۰ نفری سبزها در مقابل ۵ میلیون در میدان آزادی و خیابان‌های اطراف، عملا کارایی خود را از دست داد، هر چند هنوز آلترناتیو مشخصی از سوی اپوزوسیون وجود ندارد.

اما سال ۸۸ هر چند سال بهره‌گیری موثر مخالفین جمهوری اسلامی از برنامه‌ریزی هدفمند چند ساله در بهره‌گیری از فضای مجازی بود و در مقابل حداکثر واکنش نهاد‌های دولتی به این برنامه‌ریزی دقیق، مسدود سازی سایت‌هایی بود که به راحتی با یک پروکسی کم حجم قابل رد شدن بود، اما از جهتی با توجه به حوادث ۸ ماهه پس از انتخابات جنب و جوش بی‌سابقه مردمی شکل گرفت و رویش‌های ادبی، فرهنگی و هنری فراوانی در گوشه و کنار ایران به وسیله ابزار اینترنت به همگان معرفی شد و این مقطع را به یک دوره تاریخی در تاریخ انقلاب بدل ساخت.

پوسترها، متون ادبی و طنز، اشعار، شعارها و فیلم‌های تولید شده در این مقطع زمانی همگی ابتدا به وسیله وبلاگ‌ها انتشار یافت و در نهایت راهپیمایی‌های تاریخی ۹ دی و ۲۲ بهمن به نمایشگاه این تولیدات اینترنتی در فضای حقیقی جامعه بدل گشت.

سال ۸۸ با تمام فراز و نشیب‌های آن در حالی به پایان رسید که امید می‌رفت بررسی نقاط ضعف و قوت و رویش‌های به وجود آمده در فضای وبلاگستان ارزشی و نا امیدی اپوزوسیون از شکست نقشه‌های خود، سال ۸۹ را به سال جهش گفتمان اصولگرایی و متعهد در وبلاگستان فارسی و به سکوی پرتابی برای بهره‌گیری موثر از فضای اینترنت در دهه ۹۰ بدل سازد.

نهاد‌هایی که سال‌های پیش از آن سعی در نفی اثر‌گذاری این فضا بر فضای حقیقی را داشتند و هشدار‌های دلسوزان را برای بهره‌گیری از این فضا جدی نگرفته بودند و می‌دیدند که این بی‌توجهی آن‌ها چه اثرات مخربی را داشته است‌، این بار از آن طرف بام افتاده و ردیف بودجه‌های میلیونی را به این امر اختصاص دادند. میلیون‌ها تومان در این سال هزینه شد و در نهایت در آستانه پایان سال ۸۹ حتی یک نمونه شبکه اجتماعی با نمره متوسط یا سایتی که بتوان آینده‌ای را برای آن تصور کرد، شاهد نیستیم.

 هنوز در مقابل سونامی تخریب بر ضد جمهوری اسلامی در فضای بین‌المللی و عربی، حتی یک وبلاگ انگلیسی یا عربی که به تبیین آرمان‌های انقلاب اسلامی و واقعیات برای مخاطبان مسلمان و غربی بپردازد وجود ندارد. باید پرسید این همه همایش جنگ نرم و تقدیر و تشکر چه اثری را در سطح واقعی و ارتقای کمی و کیفی فضای مجازی داشته است؟! خروجی برگزاری سه دوره بخش تولیدات اینترنتی نمایشگاه رسانه‌های دیجیتال در ارتقای کیفی و کمی گفتمان انقلابی چه بوده است‌؟

هر چه تقدیر‌ها بیشتر شد به جای انگیزه‌بخشی برای تعالی، توهم مهم‌بینی برای برخی از وبلاگ‌نویسان بالاتر رفت. از طرفی وبلاگ‌های ارزشی مانند آهستان، دانشطلب، زهرا اچ بی، اسماعیل‌نیوز و... که بدون سر و صدا و هیچ چشم داشتی به فعالیت می‌پرداختند، بدون هیچ دلیل عقلانی فیلتر شدند.

 در سیاست گذاری دیگری‌ در همان زمان که شبکه‌های اجتماعی نظیر فیس‌بوک، توییتر و فرندفید فیلتر شد‌، صدها حساب کاربری غیر حقیقی با بودجه‌های جنگ نرم ایجاد شد تا بر فضای این شبکه‌های اجتماعی اثرگذاری کند. حساب‌های کاربری که پس از مدتی به علت ناکارآمدی و صرف زمان و هزینه تعطیل و به حال خود رها شد.

 از آن‌جا که با روند فعلی سیاست‌گذاری تا چند سال آینده به نظر نمی‌رسد بتوانیم به رقابت برابر با جبهه استکبار در فضای مجازی بپردازیم، آیا نباید حداقل یک بررسی تطبیقی برای مقایسه عملکرد وبلاگ‌ها، اکتیویست‌ها و شبکه‌های اجتماعی طرفدار حزب الله و یا حتی حماس داشت و سوال کرد که چرا آن‌ها با تمام ملاحظات و مشکلات و نبود امکانات به بهترین نحو، حداکثر استفاده ممکن از فضای اینترنت برای جریان‌سازی به نفع جبهه مقاومت را انجام می‌دهند‌؟

این دهه در حالی به پایان می‌رسد که ۱۳۲ هزار کاربر سال ۸۰ امروز به 37 میلیون نفر در آستانه سال ۹۰ رسیده است و به نظر می‌رسد در پایان دهه آستانه قرن چهاردهم شمسی، فضای مجازی، تحولات و روندهای آن تبدیل به متن و فضای حقیقی تبدیل به حاشیه شود. امری که اگر به آن توجه نشود و با همین روند سیاست گذاری‌ها بخواهد ادامه پیدا کند عوارض جبران‌ناپذیری را در آینده با خود به همراه خواهد داشت.
محمد ولوی

منبع: تریبون مستضعفین