اهداف پروژه‌ آمريكايي براي بسيج‌زدايي از جهان اسلام

تاریخ انتشار : ۱۳ بهمن ۱۳۸۸

دولت‌هاي وابسته به غرب و كشورهاي غربي، جنبش‌هاي مقاومت اسلامي را عاملي بازدارنده در برابر سلطه‌گريشان مي‌دانند؛ به همين جهت مقاومت‌زدايي به عنوان استراتژي اصلي آنها در مواجهه با جنبش‌هاي مقاومت دنبال مي‌شود.

گرداب- روايت تنازع غرب با جهان اسلام به حمايت از رژیم صهیونیستی، در حمله به كشورهاي اسلامي و اشغال آن‌ها محدود نمي‌شود. غرب و به‌ويژه آمريكا از همه‌ توانايي‌ها، امكانات و شيوه‌ها در اسلام‌ستيزي بهره‌برداري مي‌كنند.

اما هميشه، گروه‌ها، سازمان‌ها و نهادهايي در جهان اسلام وجود دارند كه در برابر آنها مقاومت مي‌كنند. در حالي‌‌كه گروه‌ها و سازمان‌هاي ديگري به اشكال مختلف بهانه‌ حضور، آنها را آماده مي‌كنند.

DDRگروه‌هاي مقاومت اسلامي و خلع سلاح دولت‌هاي مقاوم از جمله طرح‌هاي مطرح شده و پيگيري شده‌ آمريكا در طرح خاورميانه‌ بزرگ است كه مقاومت‌زدايي را در سه فاز كلي دنبال مي‌كند.

پژوهش "اهداف و ابعاد DDR آمريكا در جهان اسلام در طرح خاورميانه‌ بزرگ"، فرآيند يك‌پارچه‌سازي، بسيج‌سازي و مسلح‌سازي گروه‌هاي مقاومت در IMA و غيرمسلح‌سازي، بسيج‌زدايي و بازگرداندن مجدد به جامعه در DDR از سوي آمريكا همراه با امكان توفيق آن مورد بررسي قرار گرفته است.

اين تحقيق در 4 فصل تنظيم شده است. كليت تحقيق و مفاهيم مورد استفاده و بينادين تحقيق در فصل ترمينولوژي، روش IMA گروه‌هاي مقاومت و DDR آنها در طرح خاورميانه بزرگ در فصل متدولوژي، فراگيرسازي و عملياتي کردن IMA گروه‌هاي مقاومت و DDR آنها در موضوع تحقيق در فصل اپيدميولوژي مورد بررسي قرار گرفته است. فصل چهارم به نتيجه‌گيري تحقيق و آزمون فرضيات اختصاص دارد.

در مقدمه اين تحقيق آمده است، پيروزي انقلاب اسلامي ايران، در دوران جنگ سرد و در فضايي خارج از جهان دو قطبي سوسياليسم شرق و ليبراليسم كاپيتاليسم غرب، بيداري مسلمانان جهان، به ويژه منطقه‌ خاورميانه (قلب جهان اسلام) را در پي‌ داشت. نهضت بيداري اسلامي به صورت عمومي نگرش مردم مسلمان را به مسائل جهاني تغيير داد و اين امر موجب شكل‌گيري و فعاليت جنبش‌هاي اجتماعي با ماهيت اسلامي‌ شد. جنبش‌هاي اجتماعي در كشورها و مناطق درگير با اشغالگران خارجي با ماهيت اسلامي به صورت جنبش‌هاي مقاومتي در آمدند كه با استفاده از موازين و عقايد اسلامي به مبارزه پرداختند.

جنبش‌هاي مقاومت اسلامي، در راستاي استقلال و آزادي مردم مسلمان منطقه با استبداد داخلي از يك سو و استكبار خارجي از سوي ديگر مبارزه مي‌کنند.

مشخصه‌ عمومي اين جنبش‌ها عبارتند از:
1. توانمندي اسلام در ساماندهي جوامع؛ اسلام به عنوان الگويي كامل، پاسخگو به نيازهاي روز، مسائل و معضلات جوامع و بهترين شيوه براي زندگي معرفي مي‌شود.

2. غرب‌ستيزي؛ مشخصه‌اي كه در تماس‌هاي صورت گرفته با غرب، در سه قرن گذشته استكبار را عينيت بخشيده است.

3. اسلام عامل حركت جوامع؛ حيات اجتماعي در جوامع اسلامي، متأثر از اسلام بوده و اسلام به عنوان قلب تپنده‌ جامعه است.

4. اسلام مؤثرترين عنصر در بسيج توده‌ها، انسجام بخش و هم‌سو ساز حركت‌هاي اجتماعي است.

جنبش‌هاي مقاومت اسلامي در جذب توده‌ها موفق بودند. اين امر مشكلاتي را براي جريان استبداد داخلي و استكبار خارجي در پي داشته است. دولت‌هاي وابسته به غرب و كشورهاي غربي، جنبش‌هاي مقاومت اسلامي را عاملي بازدارنده در برابر سلطه‌گريشان مي‌دانند؛ به همين جهت مقاومت‌زدايي به عنوان استراتژي اصلي آنها در مواجهه با جنبش‌هاي مقاومت دنبال مي‌شود.

گسترش حضور نيروهاي اشغالگر غرب در جهان اسلام (حضور آمريكا و انگليس و... در عراق و ناتو در افغانستان) و تداوم اشغال فلسطين از سوی صهيونيست‌ها و تداوم تجاوزات آن رژيم به لبنان موجب تقويت روحيه‌ مبارزاتي جنبش‌هاي مقاومت شده است.

پيروزي جنبش مقاومت اسلامي لبنان در اخراج اشغالگران صهيونيستي از لبنان در سال 2000 و شكست اسرائيل در جنگ 33 روزه‌ تابستان 1385 (حرب تموز)، پيروزي جنبش حماس در مواجهه با اشغالگران صهيونيست در سرزمين‌هاي اشغالي و حضور جدي گروه‌هاي مقاومت اسلامي در عراق و افغانستان، غرب را به سويي سوق داده است كه خلع سلاح، بسيج‌زدايي و بازگرداندن مجدد دنبال کند. شوراي امنيت به عنوان بازوي DDR نيروهاي جنبش‌هاي مقاومت به جامعه را با روش بين‌المللي غرب قطعنامه‌هاي 1559 و 1738 و... شوراي امنيت را در راستاي از بين بردن مقاومت در جهان اسلام صادر كرد.

روش DDR به عنوان پروژه‌هاي نظامي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي، منطقه‌ جهان اسلام را تحت تأثير قرار خواهد داد. لذا شناخت و بررسي آن ضرورتي انكارناپذير است.

عباس چگيني/ منبع: انديشكده يقين