اختصاصی
گرداب، از اين پس تنها شاهد جنگ افروزيهاي كلاسيك واشنگتن نخواهيم بود. رئيس جمهور آمريكا كه ظاهرا بر خلاف سلف خود در حال جمع كردن دست و پاي نظامي آمريكا از روي زمين افغانستان و عراق است، با صدور دستورالعملي براي ارتش، تمام جهان را در عرصه مجازي آماج حملات پيش دستانه پنتاگون قرار داده است.
باراك اوباما اول تیر ماه با صدور دستورالعملی، وظایف نیروهای امنیتی این کشور در مبارزه سایبری و همچنین خرابکاری رایانه ای در سایر کشورها را صادر کرد.
در دستورالعمل جدید مواقعی که ارتش می تواند از رئیس جمهوری تقاضای عملیات سایبری کند معین شده است.
مقامهای رسمی وزارت دفاع آمریکا گفتهاند که این رهنمود مانند آیین نامههای دیگری است که درباره استفاده از ابزارهای نظامی ارتش صادر می شود.
باراك اوباما که پیش از این فضاي سايبر را يكي از مهمترين داشتههاي استراتژيك آمريكا خوانده بود، در مي سال 2010 با تأسيس مركز فرماندهي سايبري (سايبركام) نشان داده بود امريكا برنامه بلندمدت راهبردي براي حفظ كنترل فضاي سايبري در دست دارد؛ فضايي كه پنتاگون، آن را "پنجمين گستره" جنگي در كنار ديگر گسترههاي دريايي، هوايي، زميني و فضايي، معرفي كرده است.
آغاز جنگ سایبری پیش از دستور اوباماتهاجم يا بهتر است بگوييم خرابكاري سایبری امريكا پیش از دستور العمل جديد اوباما هم آغاز شده بود. بسياري از كارشناسان ساخت ويروس استاكسنت براي ايجاد مانع در راه غني سازي ايران را بهترين مثال براي جنگ سايبري ميدانند. استاكسنت، پروژه مشترك آمريكا و اسرائيل بود که احتمالاً آلمان و انگلستان در آن مشارکت داشتند. هدف از ایجاد این بدافزار تاثير گذاري بر رايانه هاي مراكز هسته اي ايران عنوان شد؛ اقدامي كه با واكنش به موقع ايران نتوانست آسيب هاي ادعايي غرب در توقف غني سازي ايران را به دنبال داشته باشد.
با اين حال غربيها بارها مدعي شدند كه روند غني سازي از سوی ايران به واسطه تاثير اين ويروس به تاخير افتاده است. در همين رابطه نشريه نيويورك تايمز در ژوئن 2010 اعلام كرد: استاكسنت ميتواند پيشرفتهترين سلاح سايبري باشد كه تا كنون به كار گرفته شده است.
"ريچارد فالكنراث"، كارشناس شورای روابط خارجی امريكا، در سرمقالهاي در روزنامه نيويورك تايمز نوشت: «يك كد پيچيده نيم مگابايتي كامپيوتري ظاهراً كاري را به ثمر رسانيد كه قطعنامههاي نيم دهه گذشته شوراي امنيت سازمان ملل نتوانستند تحقق بخشند.»
تهاجم پيش دستانه مجازي
شورای روابط خارجی با اشاره به تجربه استاکسنت در گزارشی راجع به جنگ سايبري و تهدیدات آن برای امریکا، نوشت: استاكسنت نشان داد كه "اقدام به جنگ سايبري ميتواند جايگزيني بسيار مناسب براي اقدامات نظامي يا سياسي سنتي شود."
اين تجربه عملي در كنار نگاه تحليلگران آمريكايي به قابليت هاي جنگ افزورانه فضاي مجازي راهي است كه شماي كلي اقدامات راهبردي آمريكا در عرصه نبرد سايبري را روشنتر مي سازد؛ اقداماتي كه جنگ پيش دستانه دروان بوش را در روي زمين به عرصه مجازي مي كشاند چراكه به گفته جوزف اس.نای، تئوریسین امريكايي، "چون اينترنت بيشتر براي راحتي استفاده طراحي شده بود تا امنيت، در حال حاضر
"تهاجم بر دفاع مزيت دارد."دقت در سخنان نظريه پردازاني چون ناي ابعاد دقيقتري از راهبرد امريكا در این عرصه را آشكار ميسازد: حملات سایبری از انجام حملات کم هزینهای چون انکار سرویس (دیداس) علیه اهداف کم ارزشی مانند سایتها آغاز می شود تا حملات پیچیده علیه اهداف با ارزشی مانند سیستمهای ارتباطات دفاعی که نیازمند حملات پرهزینهای است و به تلاش سازمانهای اطلاعاتی بزرگ برای نفوذ فیزیکی و یا شکستن کدهای رمز شده نیاز دارد.
جوزف نای ویژگی های نبرد دیجیتالی را چنین برمی شمرد: "طرف حمله كننده در عرصه ديجيتال دست برتر را دارد." بازرسي و موشكافي حملات سايبري همواره از چيزي كه مسئله اسناد مينامند، رنج ميبرند. "گمنامي و بي هويت بودن تعاملات ديجيتال، شناسايي يك مهاجم را به كاري بسيار زمانبر اگر نگوييم غير ممكن، تبديل ميكند." "یک حمله سایبری در مقایسه با حمله نظامی تقریبا مفت تمام می شود."
این ویژگیها در کنار موضوعات دیگر مانند مشکلات اقتصادی، سیاست خارجی و غیره موجب می شود تا امریکا به این عرصه وارد شده و بخت خود را این بار در نبرد سایبری بیازماید. در همین راستا مدتهاست امریکا دستگاه رسانه ای خود را به کار انداخته تا با بزرگنمایی تهدیدات سایبری و یا تهدیدات ساختگی علیه خود، افکار عمومی را به این منظور مجاب کند و هم هشداری به دشمنان بالقوه خود ارسال کند. برابر تلقی شدن حمله نظامی با حمله سایبری در استراتژی بین الملل ایالات متحده نمونه روشن این سخن است.